دفاع مقدس
⚪️ جنگال رمز جنگ 🔹 قسمت اول قرار بود هرکدام از ما 5 دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی
⚪️ جنگال رمز جنگ
🔹 قسمت دوم
قبل از اینکه خدمت حضرت امام برسیم ابتدا آقا محسن را دیدیم. آقا محسن این بحث را داشت که حالا که هماهنگ شده و شما میخواهید خدمت حضرت امام بروید به ایشان صریح و روشن بگویید «واقعیت چیست! و چه اتفاقی افتاده!» چون حضرت امام هنوز نمیپذیرد که بنیصدر کمک نمیکند. خلاصه من هم با دو عصایی که دستم بود با دوستان به جماران رفتم. با هم هماهنگ کرده بودیم که مثلاً شهید جهانآرا چه بگوید! و آقای رشیدی و آقای جوادی چه بگویند! قرار بود هرکدام از ما 5 دقیقه حرف بزنیم و وضعیت آبادان و شرایط واقعی منطقه را به حضرت امام (ره) گزارش بدهیم. من هم با عصا رفتم اما وقتی وارد اتاق ملاقات شدم حضرت امام فرمودند «یک صندلی برای ایشان بیاورید.» ولی من زمین نشستم. بعد هم جلسه شروع شد و ما شرایط را خدمت امام توضیح دادیم. فکر میکنم بیشتر از نیم ساعت طول نکشید. حضرت امام هیچچیزی نگفت، فقط فرمودند «شما برید و فردا دوباره بیایید.» هیچچیز دیگری نفرمودند. دوستان بلند شدند و یکییکی حضرت امام را بوسیدند و من هم رفتم و دست حضرت امام را بوسیدم و جلسه تمام شد. وقتی از اتاق ملاقات با امام بیرون آمدیم چند لحظه بعد سید احمد آقا آمد و پرسید «شما به حضرت امام چه گفتید که حضرت امام دستور دادند؛ جلسه شورای عالی دفاع باید فردا تشکیل شود.»
آن شب هم همه بچههایی که از آبادان آمده بودند به منزل ما آمدند و فردا صبح دوباره به جماران رفتیم. ما در دفتر امام نشسته بودیم که گفتند «دیروزیها بیایند داخل.» دوباره رفتیم خدمت امام و مجدداً حرفهای دیروز را در همان نیم ساعت توضیح دادیم. وقتی هم که ما وارد شدیم حضرت امام نشسته بودند، بنیصدر هم کنار حضرت امام روی کاناپه نشسته بود، حضرت آیتالله خامنهای هم تشریف داشتند، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید رجایی، شهید فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد هم بودند؛ یعنی اعضای شورای عالی دفاع همه بودند. جلسه ساکت بود تا ما وارد شدیم و نشستیم و دوباره حرفهای دیروزمان را زدیم. تا حرفهای ما تمام شد، حضرت امام جلوی ما از اعضای شورای عالی دفاع توضیحی نخواستند، وقتی صحبتهای ما تمام شد، امام دوباره فرمودند «شما بروید.» ما از جلسه خارج شدیم و در دفتر ایشان منتظر نشستیم. مدتی طول کشید که گفتند «جلسه تمام شد.» جلسه که تمام شد ما به دنبال این بودیم که بپرسیم «بالاخره چهکار کنیم؟ آیا به آبادان برویم؟» اما تا به درب کوچک بیت حضرت امام (ره) رسیدیم، دیدیم بنیصدر و بقیه رفتهاند و فقط آقای هاشمی در چهارچوب درب داشت بیرون میآمد. به آقای هاشمی گفتیم «چه شد؟» آقای هاشمی گفت «خوب شد که شما آمدید و مطالب را گفتید. حالا شما بروید.» گفتیم «کجا برویم؟ بالاخره حضرت امام یک پیامی بدهد که ما به مردم چه بگوییم؟ به ما بفرمایند که مردم تخلیه کنند یا نکنند. ما الآن به مردم چه بگوییم؟ بگوییم نظر حضرت امام چه هست؟» گفت «نه، اینکه نمیشود. حضرت امام که اینطور پیام نمیدهد. کار شما خوب بوده و اثر کرده و آقایان قول دادهاند که اجازه ندهند حصر آبادان کامل شود و کمک کنند که این اتفاق رخ ندهد.» اما ما دست برنداشتیم و مصمم بودیم پیام مردم آبادان و خرمشهر به گوش مسئولان برسانیم. شهید جهانآرا خیلی اصرار کرد که ما نمیتوانیم همینطور برویم و شما باید یک جوابی به ما بدهید، آقای هاشمی گفت «پس امشب به محل شورای عالی دفاع بیایید تا آنجا یک جوابی به شما بدهیم» این را که گفت ما تقریباً قانع شدیم و منتظر شدیم تا عصر که به مقر شورای عالی دفاع که آن زمان در سیدخندان بود، رفتیم. وقتی به آنجا رفتیم ابتدا راهمان نمیدادند و میگفتند «شما برای چه آمدید؟» تا اینکه باز اصرار کردیم تا به دژبانی تلفن کردند و گفتند «آبادانی ها بیایند داخل» در اتاق انتظار نشستیم، گفتند «آقای میرسلیم رئیس شهربانی وقت، پیش آقای بنیصدر است و قرار بود که بلافاصله جلسهی شورای عالی دفاع بعدازآن جلسه دونفره آنها تشکیل شود.» به ما گفتند «وقتی جلسه تشکیل شد شما هم بیایید توی جلسه.» ما که رفتیم تا مستقر شدیم دیدیم اعضای شورای عالی دفاع یعنی مقام معظم رهبری، آقای هاشمی و فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد و اگر اشتباه نکنم آقای آذین که فرمانده هوانیروز بود و آقای غرضی آمدند. فردای آن روز کیهان یک عکسی از شورای عالی دفاع چاپ کرد که ما هم نشسته بودیم و آن عکس هنوز هم هست. در آن جلسه که مستقر شدیم، آقای بنیصدر که یک لباس نظامی هم پوشیده بود با یک تکبری گفت «شما امروز در خدمت حضرت امام 16 مورد دروغ گفتید.» ما تعجب کردیم و همه از کوره دررفتند. گفتیم «ما دروغ گفتیم؟» گفت «بله.» با این برخورد آقای بنیصدر دعوا را شروع شد.
ادامه👇
دفاع مقدس
⚪️ جنگال رمز جنگ 🔹 قسمت دوم قبل از اینکه خدمت حضرت امام برسیم ابتدا آقا محسن را دیدیم. آقا محسن
⚪️ جنگال رمز جنگ
🔹 قسمت سوم (پایانی)
پرسیدم «ما دروغ گفتیم یا شما دروغ میگویید؟» عراق از رودخانه مارد واردشده است و دیشب از کارون عبور کرده است. شما چرا اینها را به امام نمیگویید؟ گفت «شما اصلاً نظامی نیستید. اصلاً چه کسی به شما گفته در این کارها دخالت کنید؟ شما بیخود آمده اید؛ چرا اجازه نمیدهید نظامیها کارها را انجام دهند؟»
در همین اوضاعواحوال شهید فلاحی و مرحوم ظهیرنژاد به حمایت از آقای بنیصدر شروع به دادوفریاد کردند. در خاطر من هست که شهید جهانآرا با شهید فلاحی دعوایش شد. آنها روبروی هم نشسته بودند و مرحوم ظهیرنژاد هم با آقای جوادی دعوا میکردند. مرحوم ظهیرنژاد لهجهی ترکی داشت و جوادی هم ترکی بلد بود. یک مقدار باهم تند صحبت کردند و سر هم داد کشیدند و من هم که نشسته بودم مرتب عصا را روی میز میزدم و میگفتم «ما دروغ نمیگوییم، شما دروغ میگویید! شما دروغ میگویید که کمک نمیکنید؟» حضرت آیتالله خامنهای هم روی یک مبلی نشسته بودند و ماجرا را رصد میکردند. اوضاع خیلی درهمریخته شد و یک مقدار هم حرفهای تند بین برخی افراد ردوبدل شد. بههرحال جنگ شده بود و ما تحتفشار بودیم و آنها هم حرف خودشان را میزدند و به ما میگفتند «شما بلد نیستید و میخواهید مملکت را به باد دهید» و از اینطرف هم جهانآرا گفت «شما اصلاً کمک نمیکنید و خیانت میکنید» حرفهای اینچنینی تند ردوبدل میشد. یکباره حضرت آیتالله خامنهای که تا آن زمان ساکت بودند و اوضاع را رصد میکردند فرمودند «شما بلند شوید و بروید تا ما جلسهی خودمان را داشته باشیم و بتوانیم راهحلی پیدا کنیم» تا ایشان این را گفت همهی ما ساکت بلند شدیم و از جلسه بیرون آمدیم. همینطور که من از جلسه بیرون میآمدم به آقای غرضی که استاندار خوزستان بود و در جلسه شورای عالی دفاع شرکت داشت، گفتم «آقای مهندس جنگ یعنی جنگ و تا بخوای به اصولش بپردازی نصف مملکت ازدسترفته است.» چون ایشان میگفت جنگ اصول و قانون دارد. او هم به من تشر زد و گفت «برو بیرون.» فردای آن روز هم من گچ پا را باز کردم و فکر میکنم پسفردای آن روز هم به آبادان برگشتم تا در مبارزه با دشمن اشغالگر در کنار رزمندگان اسلام باشم.»
▪️ سردار دکتر علیاصغر زارعی ،مسئول #جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی (جنگال: جتگ الکترونیک) پس از یک عمر تلاش و مجاهدت، سرانجام در آذرماه 99 دعوت حق را لبیک گفت و به برادر شهیدش، حسن زارعی پیوست
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
⚪️ جنگال رمز جنگ 🔹 قسمت سوم (پایانی) پرسیدم «ما دروغ گفتیم یا شما دروغ میگویید؟» عراق از رودخان
47.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-📹 مستند #راکال | شنود در دفاع مقدس
روایت شنود از ارتش عراق و صدام در بغداد در هشت سال جنگ تحمیلی
🎞 بهمراه تصاویر کمتر دیده شده از اتاق شنود ایران در زمان جنگ و مکالمات ضبط شده بیسیم ارتش عراق
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
-📹 مستند #راکال | شنود در دفاع مقدس روایت شنود از ارتش عراق و صدام در بغداد در هشت سال جنگ تحمیلی
📷👆 سایت جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی
مکانی بسیار حساس و سری در نقطه ای نامعلوم در جبهه که عملیات جنگ الکترونیک و شنود در آنجا انجام می شد
مسئولیت تاسیس و مدیریت جنگال سپاه در دوران دفاع مقدس بر عهده شهید زنده، مدیر دغدغه مند و انقلابی، علی اصغر زارعی بود (فرد سمت راست تصویر)
۱۶ آذرماه ۱۳۹۹ -- سالروز درگذشت دکتر علی اصغر زارعی، همرزم شهید جهان آرا در خرمشهر .... و همو که تیم تحت امرش توانستند با شکستن قفل کد و رمز بیسیم راکال به سامانه کنترل و هدایت ارتش بعث عراق و ..... // کاری نشدنی، بسیار پیچیده و محیرالعقول که توسط جوانان مومن صورت گرفت و خبر آن تا چند دهه محرمانه باقی ماند.
دفاع مقدس
📷👆 سایت جنگال سپاه در دوران جنگ تحمیلی مکانی بسیار حساس و سری در نقطه ای نامعلوم در جبهه که عملیات
حضور آیت الله خامنه ای در مقر سرّی جنگال سپاه
سمت راست: سرلشگر سلیمی (مشاور رهبر) که با اذن و موافقت حضرت آقا توانست وارد این مکان حساس شده و در جریان اقدامات بشدت طبقه بندی شده جنگال قرار گیرد
سمت چپ: علی اصغر زارع، مسئول جنگال
دوران جنگ تحمیلی
💠 اهمیت مخابرات در جنگ
🔹 در عملیاتهای نظامی و به طور کلی در جنگ، ارتباطات به مثابه سلسله اعصاب بوده که فرمان را از مغز گرفته و به یکایک اعضای بدن میرساند.
🔸 به عنوان مثال، گُردانی که شبانه، به منظور فتح سنگرهای دشمن، کیلومترها راه را میپیماید، ضرورت دارد که به طور دائم با قرارگاه در تماس بوده و با راهنماییهای فرمانده هان خود عمل کند، در غیر این صورت، امکان گم شدن، کمین خوردن یا به تله افتادن ... وجود دارد؛
🔹 لذا ارتباط بیسیم برای انتقال دستور فرمانده و نیز گزارش به مافوق و همچنین ارتباط با یگان های مجاور عمل کننده، امری کاملاً حیاتی در عملیات ها به شمار میآید.
➖ امروزه شاهد تحول بزرگی در عرصه فن آوری ارتباطات هستیم و این امکان فراهم آمده که همگان به آسانی به تکنولوژی های نوین ارتباطی دسترسی داشته باشند.
🔺 لذا نمیتوان شرایط فعلی را با شرایط سه و چهار دهه پیش مقایسه نمود.
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴 یادش بخیر..
روزهای کتک خوری
روزهایی که سیلی خوردیم
و دم برنیاوردیم
ولی برای دشنام نگفتن به اماممان
تا پای جان ایستادیم.
روزهایی که همه سختیها را به جان خریدیم تا نشان دهیم ملت مقاوم و شکست ناپذیری هستیم.
....و یادش بخیر آن صلوات بلندی که در رمادی، پیش چشم دژخیمان فرستادید!
یاد آن قدم زدن های پشت سیم خاردار!
یاد آن صف گرفتنها
و یاد لحظات آزادی!
یاد سینه خیز رفتنها تا مرقد عشق(ره)
یاد اولین دیدار با آقا جانمان
و یاد همه آن لحظاتی که رنگی خدایی داشت بخیر.
یاد آزادگان قهرمان
در هفته دفاع مقدس گرامی باد
5.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷صدای ماندگار از تیمسار خلبان «منوچهر محققی»
خانمم زنگ زد که بچهمون داره میمیره، بیا ببین چیکار میتونیم بکنیم.
گفتم هر روز جلوی چشم من ۲ هزار نفر میمیرن اگر بخوام بیام این ۲هزار نفر میمیرن.
تیمسار محققی خلبان شجاع تبریزی است که با ۱۸۲ ماموریت پروازی در دفاع مقدس حماسه آفرید و بخاطر همین تعدد ماموریت سال ۱۴۰۰ با مشکل ستون فقرات به یاران شهیدش ملحق شد
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
24.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #یورش_بعثی_ها
💠 قسمت اول
📽 فیلمی از تجاوز نیروهای رژیم بعث عراق به خاک مقدس ایران اسلامی در اولین روزهای جنگ تحمیلی این قسمت خرمشهر مقاوم و غنیمت های جنگی بعثی ها ( پخش از تلویزیون عراق )
🇮🇷 زنده و جاوید باد یاد مردان مردی که مقابل این متجاوزین وحشی صفت سینه سپر کرده و با نثار جان شیرین خود از مرز و بوم کشورمان پاسداری کرده و داغ ناکامی و شکست را بر دل بعثی ها نهادند.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄