دفاع مقدس
🎥 فیلم | اگر #شب_قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از ه
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣
🌗 #شب_قدر
▫️ اگر شب قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از همینجاست كه تاریخ آیندهی كرهی زمین تقدیر ميشود؛ شبهایی كه ملائكهی خدا نازل ميگردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج ميبرند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر ميگردد. خدا ميداند.
آن شب قرار بود كه ما همراه بچههای جهاد در عملیات شركت كنیم، اما این كار انجام نشد و رضا(١) با همهی اشتیاقی كه داشت صبورانه همه چیز را پذیرفت. آن شب او نشان داد كه بسی بیشتر از آنچه از او ميدانستیم اهل توكل و شجاع است.
دوشنبه بیست و دوم دی ماه، صبح زود، در كنار دژ اول
شب، گنجینهی رازهای نامكشوف خلقت و بطنی است كه روز را در خود ميپرورد. اكنون تاریخ، بعد از آن شب طولانی و سیاه كفر، به طلوع فجری دیگر رسیده است و از این پس هر روزی كه ميگذرد، با نزدیك شدن به صبح دولت حق، جهان روشن و روشنتر ميگردد. اینجا منبع و منشأ آن نور عظیمی است كه در وسعت جهان جلوه كرده است و البته ناگفته پیداست كه جبهه نیز نور خود را مدیون شمس ولایت است، ولایت آل محمد صلواتالله علیهم اجمعین.
جهان هرگز باور نداشت كه اینچنین روزهایی را ببیند. سالها بود كه راه و یاد انبیا فراموش شده بود و ذخایر خدا نیز همچون ستارگانی كه در ظلمت شب ميدرخشند جز به چشم بیداران نميآمدند، تا ناگاه خورشیدی دیگر متولد شد و انفجار عظیمی از نور، شب را شكست و ارادهی حق از وجود مؤمنینی كه لایق آیینگی بودند تجلی یافت و آخرین عصر جاهلیت نیز با انقلاب اسلامی ایران سپری شد. خفتگان هنوز از طلوع فجر بيخبرند و نميدانند كه تاریخ در انتظار چه فردایی است. اما ای من! تو كه نخفتهای؟ چشم باز كن و جلوهی ارادهی حق را از وجود این مجاهدان راه خدا ببین.
مأموریت دستهی یك از گردانِ... مشخص شده است: زدن خاكریز در یك محور تازه، نزدیكيهای پاسگاه شلمچه. قرار است كه ما نیز به همراه آنان برویم. هیچ راهی برای آنكه از آینده باخبر شویم و بدانیم كه چه در انتظار ماست وجود ندارد. پس ای نفس، بر خدا توكل كن و صبر داشته باش! همه چیز از جانب اوست كه ميرسد و اینچنین، هر چه باشد، نعمت است.
معطی نوروزنژاد، دانشجوی سال سوم كشاورزی، دانشگاه باختران، بيسیمچی... تركشی كه آن روز بر تن او نشست و جای زخمی كه بر پیكرش باقی مانده، سند افتخار او در پیشگاه رسول الله است. او بعد از یك دوره مداوای كوتاه در بیمارستان شریعتی، اكنون در یكی از روستاهای اسلامآباد زندگی ميكند.
اینجاست كه باید ما را شناخت و رمز پیروزی ما را دریافت. وقتی زخم تركش بر تن او نشست، گفت: یا مهدی، یا مهدی، و بعد چیزی نگذشت كه بر درد غلبه كرد. با كمال آرامش به دوربین نگاه كرد و خندید. خندهای كه بیش از هر چیز پشت دشمن را ميشكند. امیدواریم برادر نوروزنژاد اكنون در آن روستای دور اسلامآباد و یا شاید در جبهههای نبرد، هر جا كه هست، پای تلویزیون باشد و در این تصویرها با همان سادگی و تواضع همیشگی، خاطرات خویش را تماشا كند.
صبح روز سهشنبه بیست و سوم ديماه
امروز روز میقات است و رضا با آفریدگار متعال وعدهی دیدار دارد. یكی از هواپیماهای خودمان كه از بمباران خطوط دشمن باز ميگشت، از بالای سرمان گذشت و پشت سر آن یكی از هليكوپترهای هوانیروز. چیزی نگذشت كه هواپیماهای دشمن نیز سر رسیدند. رعبی كه خداوند در دلشان مياندازد فرصت عمل را از آنان باز ميگیرد. هواپیمای دشمن با دستپاچگی بمبهایش را نزدیكی ما، در بیابان ریخت و فرار كرد.
در راه جزیرهی بوارین به یك ستون از رزمندگان بر خوردیم. آنها از كنار جادهای كه با دو جدار خاكریز حفاظت ميشد، به ستون یك عبور ميكردند. یكی از رزمندگان اسلام ميگفت: «داغانشان كردیم»، و صدای دلنشین رضا را از پشت سرم شنیدم كه فریاد زد: «برای خشنودی امام زمان صلوات»، و عطر خوش صلوات در بوستانهای بهشت پیچید. فرمانده گردان كه یك معلم لاهیجانی بود ميگفت: یك سپاه دشمن در محاصرهی ماست و آنها همهی سعیشان را گذاشتهاند تا محاصره را بشكنند و نميتوانند. ميگفت باید قدرت اسلام را در این هنگامهها دید، و چه خوب ميگفت. به یاد ميآورم كه صحبتهای دلنشین او چه خوب بر دل مشتاق رضا نشسته بود و تو گویی رضا وجود خود را در حرفهای او ميیافت. از آنجا دیگر تا وعدهگاه ملاقات، نخلستانهای حاشیهی غربی جزیرهی بوارین، راهی نبود.
در مدخل جزیرهی بوارین، در لا به لای نخلستانها و قرارگاههای تسخیرشده، در وجود مجاهدان سبیل الله، سرنوشت محتوم و قریب الوقوع كرهی زمین به رأی العین ظاهر بود.👇👇
دفاع مقدس
🌴 روایت شهید آوینی از صحنه هایی از عملیات بدر - زمستان ١٣٦٣ 🌗 #شب_قدر ▫️ اگر شب قدر شبی باشد
فرمانده محور با یقینی كامل سخن از امدادهای غیبی ميگفت و طلبهی همراه او شیرینترین لحظات جوانی خود را در جبهه یافته بود، و آن پیرمرد مشهدی پیام ميداد: «به خانوادهام سلام ميرسانم و ميگویم اگر من شهید شدم اسلحهام را زمین نگذارید.» دیگر چه كسی ميتواند این مؤمنین را از راه حقی كه در پیش گرفتهاند باز دارد؟
رضا لحظه به لحظه به میقات و میعاد خویش نزدیك و نزدیكتر ميشد، همان میقات و میعادی كه در پیمان ازلياش با خدا وجود داشت. بچههای جهاد كار خود را تمام كرده بودند و دستگاهها را به یك محور دیگر منتقل ميكردند و ما هرگز نميدانستیم كه چه در انتظار ماست. شاید رضا ميدانست كه آنهمه برای رسیدن به جزیرهی بوارین اشتیاق داشت. او به دنیا آمده بود تا بیست و سه سال عمر خویش را برای رسیدن به این وعدهگاه ذخیره كند.
در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، نقطهای هست كه در آنجا رضا با سیدالشهدا (ع) وعدهی ملاقات دارد. آنجا كربلای اوست. از همان نقطه است كه رضا همهی آن هزار و سیصد و پنجاه سال را به طرفهی العینی طی ميكند و در عاشورای سال ٦١ هجری قمری در صحرای كربلا حضور ميیابد و در ركاب ابا عبدا الحسین شهید ميشود. همهی شهدا اینچنیناند.
اسفند ١٣٦٣، عملیات بدر
رضا صدابردار بود و در همهی عملیاتها حضور داشت، هرچند اگر ميخواست به جبهه نرود جواز شرعياش را در اختیار داشت، آنگونه كه حتی گناهی هم متوجه او نگردد. از كودكی مینیسك یكی از پاهایش پاره شده بود و پزشكها او را از رفتن به جبهه منع ميكردند. عقل او را منع ميكرد، اما عشق او را باز ميكشید. بیماری پاهایش كه ميتوانست بهانه باشد، قفس شده بود؛ قفسی كه او را از پرواز باز ميداشت. اما رضا تاب نیاورد، قفس را هم برداشت و با خود برد.
وقتی به یاد ميآورم در عملیات بدر، لحظاتی را كه در برابر تیر مستقیم دشمن، رضا و مصطفی و اكبر چگونه با خیزهای بلند به نوبت ميدویدند و به یكباره خود را به زمین ميانداختند و صبر ميكردند تا دیگری برسد و اینگونه از تیررس دشمن دور ميشدند، در ميیابم كه چگونه رضا لیاقت دیدار یافته است و ما نیافتهایم. پای او بال شكستهای بود كه ميخواست او را از پرواز باز دارد، اما دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت.
مادرش خیلی خوب او را ميشناخت و ميگفت:
«ميدونید كه رضا مریض هم بود. با اون ناراحتی پا كه داشت وقتی ميرفتیم دكتر، ميگفت: این اصلاً براش رفتن به جبهه، رفتن تو سنگر و جای نمدار مناسب نیست. این پاهاش نباید جمع بشه، زیاد نباید حركت كنه، زیاد نباید بدوه، راه بره. ولی عشق به وطن، عشق به امام كه او واقعاً عشق ميورزید به امام و تمام وجودش پر بود از عشق به امام _ این مطلب رو قبول نميكرد و در اكثر عملیاتها در جبهه حضور داشت. در یكی از عملیاتها نرفته بود، آن هم به خاطر این بود كه دكتر دستور داده بود در بیمارستان بستری باشه تا نوبت عمل بهش برسه. وقتی كه من باهاش برخورد كردم، بهوضوح اَشكاشرو دیدم.»
دل شكستهی عاشق برای پرواز نیازی به بال ندارد. رضا از آسمان اول هم گذشت و به معراج رفت. آخرین تصویری كه از رضا در خاطرهی ناقص دوربین باقی مانده است همین تصویری است كه او را در برابر مدخل جزیرهی بوارین و پمپهایی كه آب رودخانه را به داخل مواضع ما ميفرستادند نشان ميدهد.
رضا صدابردار بود و چون شهید شد تصویرها همچون پیكری بيروح یكباره سكوت كردند. اما نه، اینجا جای سكوت نیست. پیام رضا پیام مقاومت است. او شهید شد تا به ما بیاموزد كه در برابر ظلم به هیچ قیمتی نباید سكوت كرد و این راهی است كه اگر همهی ما هم شهیدِ آن شویم ميارزد؛ بگذریم از آنكه خداوند نیز جز خوبان را برای لقای خویش بر نميگزیند.
رضا اكنون بر زمان و مكان احاطه دارد و شاهد است كه چگونه صدها هزار رضای دیگر، در كربلای ما و در كربلاهای دیگر برای خدا قیام كردهاند. در حاشیهی غربی نخلستانهای جزیرهی بوارین، دهها رضای دیگر راه او را ادامه ميدادند.
بار دیگر، سخنان آن خواهر شهید در روز اعزام چهارمین كاروان از سپاهیان محمد در خاطرم زنده شد كه ميگفت:
«این جانمازا رو مادرا و خواهرای شهدا جمع شدند و برای شما دوختند. جانماز از ما، تربت هم از شما، برید ان شاءالله با فتح و پیروزی برگردید.»
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
* شهید رضا مرادی نسب ، صدابردار گروه تلویزیونی #روایت_فنح و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد🕊🕊🕊
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
هر کس که به او چیزی دادهاند در ساعات سحر دادهاند ... #ماه_رمضان #رزقک_شهادة #شهید_محمد_هدایتی
🌙 شب هایی که
نوای « بِکَ یٰا الله »،
طنین انداز جبههها شد
و طلب شهادت، دعایِ رزمندگان ...
#بحق_شهدا_الهی_العفو 🤲
#اللهم_ارزقنا_شهادة_فیسبیلک 🤲
🌗 شبهای_قدر
🌴 دوران #جنگ_تحمیلی
#التماس_دعا 🤲
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️ ۸ فروردین ۱۳۷۰ -- سالروز تفحص تاریخی شهدای قتلگاه فکه گرامی باد. تفحص غریبانه ای که دو سال بعد پای آوینی و دوربینش را به خاک آسمانی فکه باز کرد تا او پس از آن «روایت فتح» را در بهشت و نزد اباعبدالله (ع) و همه شهدای تاریخ ادامه دهد.
🎞 برشی زیبا از مستند «آقا مرتضی» و شرح دقیق واقعه از سوی حاج سعید قاسمی و ماجرای فیلمی که آوینی را به فکه برد و او را به آرزویش که شهادت در راه روایتگری آزادگان تاریخ بود رساند!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برشی از مستند ۸ قسمتی «آقا مرتضی» و ماجرای مهمانداری مخلصانه شهید آوینی از یک بسیجی خرمشهری در بحبوحه مسئولیتهای خود در حوزه هنری، نوشتن مقالات، ساخت روایت فتح و... در ماه مبارک رمضان
⚪️ این چند دقیقه را ببینیم تا بیشتر به روح بزرگ و خلیفه اللهی سید شهیدان اهل قلم پی ببریم.
▫️نگاه شهید آوینی به همه انسانها چه بود؟ از زبان خودش بشنویم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⌛️ ۱۲ روز مانده به سالگرد شهادت آوینی
🎞 تیزر مستند ۸ قسمتی «آقا مرتضی» را ببینید. مستندی بسیار تماشایی که در میان همه آثار تصویری موجود در خصوص شهید آوینی، با اختلاف زیادی موجب شناخت شخصیت، سرگذشت و سیر فکری ایشان می شود.
آهنگ_برنامه_روايت_فتح_-_شـهید_آوينى.mp3
8.38M
🎞 آهنگ خام تیتراژ مستند «روایت فتح» // ساخته مرتضی آوینی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 برشی از مستند «روایت فتح»
... و کلام زیبا و آسمانی شهید آوینی در خصوص #شب_قدر
🤲 به حق مظلومیت شهید آوینی در #فکه ، ان شاءالله که امشب، اولین شب از لیالی #قدر ، همه حاجت روا شویم.
التماس دعا
#ادمین 🙏
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
📜 خواندن دعای فرج ....
به نیت سلامتی و تعجیـل در فرج مولایمان صاحب الزمان (عج)
ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم
الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
ادْرِكْنى اَدرِکنی
الساعه الساعه الساعه
العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸🌱
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
📷 زمستان ۷۹ – پادگان دوکوهه
حمید داودآبادی همراه با مرحوم ابوالفضل سپهر،
شاعر سروده های جاودان "اتل متل"
سپهر اصرار داشت با هم کنار قلب دوکوهه (که با تعداد زیادی از بچه ها که بعدا پر کشیدند عکس گرفته بودم)، عکس بگیریم.
هر وقت میومد، گیر میداد تا براش از خاطرات جبهه تعریف کنم. می نشست کنارم، سر بر شانه ام می گذاشت و با خاطرات، آرام اشک می ریخت.
خدا می داند آن شب چه بر او می گذشت!
فردا صبح که می آمد، با ذوق و خندان می گفت:
بفرما حاجی، همه خاطراتت رو توی این اتل متل آوردم!
اتل متل یه بابا
دلیر و زار و خسته
با صورتی حزین و
دستای پینه بسته
🌱 یادش بخیر و خدا رحمتش کند
ا▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️🌷▫️
دفاع مقدس
📷 زمستان ۷۹ – پادگان دوکوهه حمید داودآبادی همراه با مرحوم ابوالفضل سپهر، شاعر سروده های جاودان "اتل
🌿 به یاد جانبازان بزرگوار دوچشم و دودست به راه دوست فدا کرده، سیدمحسن محسنی و مجتبی شاکری ....
چشم، چشم، دوتا چشم
خُمار و نافذ و مَست
مو، مو، یه خرمن
قشنگ و مشکی یکدست
خط، خط، دو ابرو
مشکییه و کمونی
خال، خال، دو گونه
گونهای استخونی
لب، لب، دوتا لب
همینجوری میخنده
قربون برم ماشالله
بابام چه قد بلنده
دندوناشو ببینین
عینهو مرواریده
بابا به این خوشگلی
هیچ جا کسی ندیده
دست، دست، دوتا دست
چه مشکلا که حل کرد
میگن که وقت رفتن
مادرمو بغل کرد
بابام منم بغل کرد
دست بابام چه گرمه
حُسن،حُسن، محاسن
ریش بابام چه نرمه
پا، پا، دو تا پا
راهی جبهه بیتاب
مامان با گریه میریخت
پشت سر بابام آب
چشم، چشم، دو تا چشم
شب تا سحر بیداره
مو، مو، یه خرمن
پر از گرد و غباره
خط، خط، دو ابرو
خاکییه و کمونی
چشم، خال، دو گونه
بارونیِ بارونی
لب، لب، دو تا لب
خشک و ترکخورده بود
آبروی آب رو
کام بابام برده بود
پا، پا، دو تا پا
خسته ولی پرتوان
میبره حمله بابا
سوی عَدو بیامان
دست، دست، دو تا دست
گره کرده و مُشته
با اون دستای گرمش
چه دشمنا که کُشته
نیگا کنین عکسشو
چقدر قشنگ و زیباست
خونه عجب معطر
به عطر و بوی باباست
بابام کنار سنگر
روی موتور نشسته
محاسن خاکیشو
رنگ حنایی بسته
محاسن نرم اون
تو جبههها خونی شد
بابای قد بلندم
راهی مهمونی شد
چشم، چشم، دوتا چشم
خوابیده توی صحرا
تو جبههها شهید شد
بابای نازِ زهرا
خط، خط، دو ابرو
قرمزه و کمونی
خال، خال، دو تا خال
رو گونه و پیشونی
خال روی گونههاش
قهوهای و قشنگه
ولی خال پیشونیش
خونی و سرخ رنگه
پا، پا، دو تا پا
دست، دست، دو تا دست
دست و پای بابا جون
زیر شنیها شکست
قربون چشماش برم
همون چشمای مَستش
کدوم دست پلیدی
زد و چشاشو بستش؟
اونی که دید بابا جون
تو جبههها شهید شد
میگه تو خاک فکه
افتاد و ناپدید شد
آي دونه دونه دونه
نون و پنير و پونه
بعد از گذشت چندسال
بابام اومد به خونه
چوب چوب يه تابوت
كه تو كوچه روون بود
جاي بابام تو تابوت
يه تيكه استخون بود
شاعر: مرحوم #ابوالفضل_سپهر
29.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌈 #خاک_آسمونی
📽 نماهنگی زیبا و دیدنی از مناطق جنگی با سروده ای شنیدنی از مداح باصفای اهل بیت #حاج_مهدی_سلحشور
🎙دل میزنم به دریا ، پا میذارم تو جاده
راهی میشم دوباره ، با پاهای پیاده
راهی میشم ، به سوی خاکی آسمونی
که داره عطر مهربونی ، عطر حریم بی نشونی
شور و نوایی ، میخوام بگیرم اذن رهایی
ای شهدا….
اگه که قلبم رو شیدا کردم
اگه که چشمام رو دریا کردم
اما هزارمین اینجا هستم
گمشده ام رو شاید پیدا کردم
دارم گله ها ، از فاصله ها ، جا مونده منم ، از قافله ها….
اومدم اینجا قلبم ، رنگ خدا بگیره
چی بگی عاشقی رو ، از شهدا بگیره
با یادشون ، جاری اشک های زلال ام
میخوام که با شروع سال ام ، عوض بشه دوباره حالم
مدد میگیرم، از خود مادر
که دم بگیرم تا دم آخر
یا فاطمه ، یا فاطمه …
ولایت ات همه آمال من
روشنی بخش ماه و سال من
دل ام رو زیر رو کرده مهرت
تویی محول احوال من
من از تو میخوام ، تنها یه حاجت
اذن رهایی … رزق شهادت...
🌸 یاد ایامی که در گلشن صفایی داشتیم....
#روزی_که_دیده_بان_شهید_شد
#دیده_بان_لشگر_۱۰
#شهید #مهدی_فلاح
شهادت ۱۰ فروردین ۶۷
#سالروز_شهادت
#شهید_مهدی_فلاح
شهر #بیاره عراق
#دهم_فروردین_۱۳۶۷
#عملیات #والفجر_۱۰
⚪️ در برابر سختی ها #استوار_باش
"...باباجان ، برابر سختیها همچنان استوار باش و شهادت من را برای من زندگی دیگر پندار و اگر جنازهای بدست شما رسید دوست دارم با صبر و شکیبایی خودت آن را به خاک بسپاری و به همه نشان دهید که در راه اسلام از همه چیز خود حتی فرزندت هم میگذری"
📄 بخشی از #وصیتنامه شهید 👆
🌷 بیسیم چی شهید مهدی فلاح
از شهدای مسجد جامع نارمک تهران
خیابان سمنگان
🌱 #لشکر_۱۰_حضرت_سیدالشهدا (ع)
#گردان حضرت علی اصغر (ع)
#دیده_بان لشکر
#گردان_ادوات لشکر
#بیسیم_چی
#شهید
#سالروز_شهادت
#دهم_فروردین_۱۳۶۷
🌱 تولد: ۱۳۴۶
🌷 شهادت: ۱۰ فروردین ۱۳۶۷
🌿 #عملیات #والفجر _۱۰ - مزار: بهشت زهرا(س) ق ۲۸ ر ۱۰۲ ش ۱
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشـاق اگر لقای تو را آرزو ڪنند
باید ز خون خویشتن اول وضو ڪنند
🌷شهید ،حجت عراقی
دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف
تولد:٢۵ آبان ماه ۱٣۴۴
گروهان عابس - گردان حبیب
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
شهادت: ۱۰ فروردین ماه ۱٣۶٧
شاخ شمیران - عملیات بیت المقدس ۴
او بر اثر بمباران شیمیایی در ارتفاعات شاخ شمیران تپه یحیی به همراه شهیدان دالایی، زندیه ، مجیری، اکبری، غلامعلی، رمضانی و ... به درجه رفیع شهادت نائل آمد🕊🕊
دوران جنگ تحمیلی
----------------------------------------
✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas
📡 کانال "دفاع مقدس" 🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفای آن روزگاران ..
🎥به یاد شهدای مسجد انقلاب اسلامی خیابان پیروزی و مسجد شهید بهشتی خیابان نبرد و رزمندگان با صفای
گردان حبیب بن مظاهر
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
به یاد جانباز شهید مجید غلامی
شهید سید جواد امامیان...
شهید علی اکبری..
🌷 شهید حجت عراقی ...
شهید محسن عبد الله یزدی
جانباز سرفراز سید جعفر میر کریمی
و ...
دوران دفاع مقدس
----------------------------------------
⚪️ ۱۰ فروردین ۶۱ -- #پایان عملیات #فتحالمبین
با رمز: یا زهرا(س)
منطقه نبرد: جبهه جنوبی، شوش و دزفول
🗓 زمان: از دوم تا دهم فروردین ۱۳۶۱
▫️اهداف: آزادسازی منطقه غرب دزفول و جاده دزفول ـ دهلران و تأمین اندیمشک، شوش، دزفول و جاده اندیمشک ـ اهواز
🗺 نوع عملیات: گسترده
❇️ این عملیات گسترده با مشارکت ارتش و سپاه در آغازین روزهای سال نو انجام گرفت. به استعداد ۱۲۴ گردان پیاده، ۹ گردان زرهی
💣 استعداد نیروهای درگیر دشمن: ۹۲ گردان پیاده، ۳۹ گردان زرهی، ۲۹ گردان مکانیزه، سه گردان کماندو، سه گردان گارد و دوازده گردان توپخانه
📊 نتایج عملیات: آزادسازی ۲۴۰۰ کیلومترمربع از سرزمینهای اشغالی شامل: دهها بخش و روستای منطقه و چند جاده و تنگه مهم، خارج شدن دزفول و شوش و اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول از دید و تیر مؤثر دشمن