۳ تیر ماه ۱۳۶۶
🌷 سالروز عملیات نصر ۵ - در منطقه سردشت
💠 اهداف و نتایج عملیات نصر۵
▫️ تکمیل خطوط پدافندی نیروهای اسلام در منطقه، بستن معابر نفوذی ضد انقلاب و جاشهای دشمن و گسترش ارتباط با نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان از جمله اهداف ونتایج عملیات بود
🔹با انجام موفقیتآمیز این عملیات، هدایت و تدارک نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان توسط فرماندهان سپاه اسلام با سهولت بیشتر انجام شد. استفاده از تاکتیکهای ویژه جنگهای کوهستانی توسط نیروهای زمینی سپاه به منظور رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده از خصوصیات بارز این عملیات بود. در عملیات نصر5 که همزمان با عملیات نصر4 انجام گرفت، دشت "بوجار" و تعدادی از روستاهای ایران -که زیر دید و تیر مستقیم قوای دشمن بود- آزاد گردید. عملیات قهرمانانه سپاه اسلام در منطقه عمومی سردشت، تکمیلکننده عملیات کربلای10 بود و طی آن، یک گردان از تیپ97 پیاده از لشکر24 ارتش عراق و یک گروهان مکانیزه از همین تیپ منهدم شد. علاوه بر به هلاکت رسیدن شماری از قوای عراقی، یک گردان از نیروهای دفاع الوطنی "جاش" نیز به کلی تار و مار گردید. با انجام موفقیتآمیز عملیات نصر5، معابر ضد انقلاب در دشت بوجار مسدود و فعالیت آنان بسیار محدود خواهد شد. کنترل سپاهیان اسلام بر نوار مرزی را نیز یکی دیگر از نتایج این عملیات بود
▪️همچنین25 کیلومترمربع از مناطق مرزی سردشت و چند روستای ایران از جمله روستاهای تابعة دولابی و قلعهرش پس از سالها از تصرف دشمن آزاد شدند
🔸با اجرای این عملیات نیروهای خودی به عقبههای دشمن نزدیکتر شدند و دسترسی به ارتفاع مهم دوپازا و شهر قلعهدیزه امکانپذیر گردید
دفاع مقدس
۳ تیر ماه ۱۳۶۶ 🌷 سالروز عملیات نصر ۵ - در منطقه سردشت 💠 اهداف و نتایج عملیات نصر۵ ▫️ تکمیل خطوط
🌴مروری بر اهداف و نتایج عملیات نصر پنج
🔹عمليات پيروزمند نصرپنج با هدف آزادسازي تعدادي از روستاهاي ايران، تسلط رزمندگان اسلام بر ارتفاعات مشرف به منطقه شهرقلعه ديزه عراق و انسداد راه نفوذ عناصرضد انقلاب به داخل مرزهاي ايران اسلامي با استفاده از تاكتيك ويژه جنگ هاي كوهستاني توسط نيروهاي سپاه پاسداران انجام گرفت.
🔹قلعه ديزه شهری دركردستان عراق درشرق اربيل و شمال سليمانيه واقع شده، اين شهرهم مرز با شهر سردشت در استان آذربايجان غربی و كردستان ايران كه با سردشت از طريق مرز زمينی ۳۵ كيلومتر فاصله دارد.
قلعه ديزه از شمال غرب با شهر رواندوز و ديانا و چومان همسايه است و در شمال شهر كوه های قنديل را بالای سر خود دارد.
بافت جمعيتی قلعه ديزه عراق متشكل ازعشاير و ايلهای مهمی چون منگور، پژدری، ميراودلی و برياجی وگوركی می باشد. در اين شهرمكان ديدنی «جولانان هناروك» باعث شده تا در زمينه گردشگری هم داراي اسم و رسم باشد.
🔹رزمنده ای كه درعمليات نصرپنج مجروح شده بود دراين ارتباط می گفت: وقتی از روی ارتفاعات دوپازا درمرز ايران و عراق و از سنگرهای كمين «شهدا و حضرت رقيه س» مشرف برشهر قلعه ديزه در سال 66 به اين شهر نظامي مي نگريستی بااينكه سكنه آن تخليه شده بود و نيروهای حزب بعث در آن وجود داشتند اما تمام چراغهای خيابان های شهر به دستور صدام روشن و اگر اشراف اطلاعاتي نداشتي فكر می كردی كه در قلعه ديزه زندگی جريان دارد.
🔸سلسله ارتفاعات دوپازا با ارتفاع ۲۷۹۱ متركه از بلندترين ارتفاعات منطقه محسوب ميشد، در ۱۳ كيلومتری جنوب سردشت و در نوار مرزی واقع است، اين ارتفاعات از شمال به دو ارتفاع اسپيدان و بولفت ؛ از جنوب به ارتفاعات لكلك، شهيد زينالدين، فرفری و كله قندی؛ از شرق به كوههای رستم آليان و كانی رش و از غرب به دشت و شهر قلعه ديزه عراق محدود ميشود.
🔹به نقل از اين رزمنده، صدام با اين كار قصد داشت جنگ روحی و روانی ميان نيروهای خود و رزمندگان اسلام را با بالا بردن روحيه نيروهای عراقی به نفع خود تمام كند، اما بسيجيان در همين سنگرهای كمين كه فقط محل نگهبانی و حراست از مرزهای ايران اسلامی بود و از ساعات ابتدايي شب به اين سنگرهای تاريك اما نورانی به خاطر صلوات های خاصه و فراوان خود وارد می شدند و تا پاسی از سحر مي ماندند، كاملا از لحاظ اشراف اطلاعاتي به اين واقعيت رسيده بودند كه در شهر پر چراغ «قلعه ديزه» جز نفرات حزب بعث و نظاميان تا دندان مسلح عراق، مردمی وجود ندارد و رزمندگان با چشمانی بصير تمام تحركات عراق را زير نظر داشتند.
🔸درعمليات نصر5 در حدود 20 كيلومتر از نوار مرزي تحت كنترل رزمندگان اسلام قرار گرفت و استفاده از تاكتيك هاي ويژه جنگ های كوهستانی توسط يگانهای نيروی زمينی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از خصوصيات بارز آن بود.
اين عمليات مهم بمنظور پاسخگويی به شرارتهای عراق در خليج فارس ، بمباران مناطق كردنشين ، تصرف و تأمين بخشي از ارتفاع مسلط بر قلعه ديزه عراق توسط يگانهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با تلاش بسيجی ها و رزمندگان دوران دفاع مقدس صورت گرفت.
🔹درجريان تكميل اين عمليات، يگان هاي سپاه پاسداران دشمن بعثی را در منطقه مورد حمله قرار داده و ضربات مؤثري به آنها وارد مي آورند و سنگرهای آنان را كه معروف به «حفره روباه» بود يكی پس از ديگری تسخيرمی كنند. دشمن شكست خورده به طرف مرزهاي بينالمللي عقب می نشيند.
طی اين عمليات علاوه بر خارج كردن تعداد 10 روستاي ايران از زير ديد و تير مستقيم عراق، تعداد 19 روستاي عراق در زير ديد و تير رزمندگان اسلام قرار ميگيرد. با تسلط بر ارتفاعات منطقه، به ويژه بلنديهاي بوجار، راه نفوذ ضد انقلاب به داخل مرزهاي ايران اسلامي مسدود ميشود و با تسخير ارتفاعات مشرف به شهر قلعه ديزه عراق اين شهر در ديد كامل رزمندگان قرار ميگيرد، بطوري كه با چشمان غيرمسلح قابل رويت ميشود.
🌷شهيد سرداراحمد كاظمی فرمانده وقت لشكر 8 نجف اشرف، آغاز عمليات نصر5 جهت تصرف ارتفاع فرفری در غرب سردشت را اعلام مي كند و پس از گذشت 2 ساعت ارتفاعات كله قندی و فرفری سقوط كرد و رزمندگان مشغول پاكسازی مي شوند ولی در يال كله قندی نيروهای عمل كننده با مقاومت و انبوه آتش دشمن مواجه شدند كه با تدبير فرماندهی در روشنی هوا نيروهای عراقی مجبور به ترك منطقه و نيروهای خودی در آنجا مستقر می شوند.
دفاع مقدس
🌴مروری بر اهداف و نتایج عملیات نصر پنج 🔹عمليات پيروزمند نصرپنج با هدف آزادسازي تعدادي از روستاهاي ا
🗓۳ تیر ماه ۱۳۶۶
🌷 سالروز عملیات نصر ۵ - در منطقه سردشت
طبق طراحی و برنامه از پیش تعیین شده، گردان امام رضا(ع) از لشکر8 نجف با 6 دسته (حدود 150 نفر) برای تصرف یال ارتباطی ارتفاع فرفری و ارتفاع کلهقندی، از سه محور اصلی و یک محور فریب (حرکت اصلی از سمت کلهقندی و طرح فریب از سمت فرفری) به سمت هدف حرکت کردند. نیروها همگی در ساعت مقرر به پای کار رسیدند، ولی برخورد رزمندگان در یک محور به کمین دشمن، در اجرای هماهنگ عملیات تأخیر ایجاد کرد. در ساعت 22:30 درگیری آغاز شد و به رغم آتش شدید دشمن، نیروها به پیشروی ادامه دادند. آتش نیروهای خودی نیز که از دقت بیشتری برخوردار بود کمک کرد تا نیروها قبل از روشنایی هوا به اهداف خود دست یابند. پس از آن دستگاههای جهاد وارد منطقه شده و اقدامات مهندسی را شروع کردند.
از اوایل صبح امروز دشمن با تمرکز آتش خمپاره روی نیروهای خودی مستقر در یال ارتباطی و ارتفاع فرفری سعی داشت خود را از یال صخرهای بالا بکشد و این در حالی بود که تمام تلاشهای دشمن زیر دید نیروهای خودی انجام میگرفت.
شهید احمد کاظمی فرمانده لشکر8 نجف با مشاهده این وضع، خود، دیدهبانی و هدایت آتش خمپارهها را در دست گرفت. با هدایت آتش روی تپه جنگلی و تختهسنگی کلهقندی و بهرهگیری از تیر مستقیم تانک روی مواضع و نفرات نیروهای مهاجم، مقداری از تحرک دشمن کاسته شد. از سوی دیگر، نیروهای مهندسی جهاد احداث جاده به نوک ارتفاع کلهقندی را ادامه دادند. پس از این مراحل با وارد شدن چند تانک لشکر27 حضرت رسول(ص) و تیراندازی آنها به سمت دشمن، فعالیتهای نیروهای مهاجم کلاً فروکش کرد.
کانال دفاع مقدس
9.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #فیلم | تیرماه سال 66 — ارتفاعات اطراف سردشت - در آستانه عملیات نصر5
پنج نفر از رزمندگان لشکر8نجفاشرف که چهار نفرشان عضو واحد اطلاعاتعملیات لشکر هستند، مصاحبه میکنند.
در ابتدای فیلم، رزمندهای با نامخانوادگی عسگریفر از خمینیشهر مصاحبه میکند. این رزمنده واحد اطلاعاتعملیات که برادرش محمدعلی عسگریفر قبل از این به شهادت رسیده، نام کوچکش را نمیگوید.
نفر بعدی، مجید ایوبی رزمنده اهل نجفآباد واحد101 یا همان اطلاعاتعملیات است که در طول مصاحبهاش، سرش را بیش از حد معمول پایین نگه داشته و در اواسط صحبتها، یکی از دوستانش از سرِ شوخی، سرش را به زور بالا میآورد.
نفر بعدی که مصاحبهکننده قصد میکند با او مصاحبه کند، چند لحظهای تلاش میکند از کادر دوربین و مصاحبه فرار کند ولی در نهایت، با تلاش حاضرین، پایِ مصاحبه میآید.
او، فضلالله شیروانی است؛ اهل رهنان خمینیشهر و یکی از رزمندگان باسابقۀ واحد اطلاعاتعملیات لشکر8نجف.
نفر بعدی، ناصر قاضمی (شک داریم نامخانوادگیاش را درست متوجه شده باشیم) از کا شان است که فقط در حد بیان نام و نامخانوادگیاش حرف میزند و به سرعت از جلوی دوربین میرود.
آخرین نفر هم غلامحسین جوزقیان از نجفآباد صحبت میکند که نام واحدش را بیان میکند ولی ما به روشنی متوجه عنوان آن نمیشویم.
کانال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 تیرماه سال 66 - عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت
⚪️ محسن ابوترابی از نجفآباد مصاحبه میکند.
ابوترابی که خود را مسئول تدارکات گردان معرفی میکند، نام زادگاهش را نمیبرد ولی از لهجهاش مشخص است که باید اهل نجفآباد باشد.
با توجه به مصاحبههای قبلی انجام شده در همین فیلم، گردانِ مورد اشاره ابوترابی، همان واحد تخریب لشکر8نجفاشرف است.
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
8.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 #فیلم | تیرماه سال 66 عملیات نصر5 در ارتفاعات اطراف سردشت
رزمندگان لشکر 8نجف اشرف، هنگام تناول غذا
در بخشی از فیلم، تعدادی از رزمندگان رزمندگان لشکر 8نجف اشرف، در حال قرائت دعای ویژه سفره هستند ولی با همراهی نکردن بقیه و شوخی تعدادی، خواندن این دعا ناتمام میماند.
در انتهای فیلم نیز دو نفر از رزمندگان قصد دارند رسم «شکستن جناغ» را انجام دهند که معمولاً در زمان خوردن مرغ، متداول بود.😊
#شوخ_طبعی
ا┄┄┄┄❅✾❅┄┄┄┄┄
ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
📸 تصویری قدیمی از شهید سلیمانی در جمع رزمندگان
▪️ کانال #ایتا دفاع مقدس
https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔺تأثیر دفاع مقدس در مکتب سلیمانی
🔸در واقع آنچه از جبهه در ذهن سردار شهید سلیمانی نقش بسته بود، چیزی بسیار بیش از یک نزاع و نحوه مدیریت و به سرانجام رساندن آن بود. به عبارت دیگر او به «جهاد» بسیار فراتر از یک موضوع فقهی و یک فریضه مینگریست.
🔸از نظر او، جبهه یک مکتب بود و رزمندگان در آن پیامگیران و پیامدهندگانی بودند که سخن و عملشان از اوج معارف دینی و انسانی آنان حکایت داشت.
🔸او معتقد بود جبهه تجلیگاهِ اسلام ناب در همه ابعاد آن و بهخصوص دو بعد اعتقادی و عرفانی بود و خداوند متعال با عنایت خاص خود، رزمندگان اسلام را چنان از سرچشمه سیراب کرد که به اوج نورانیت رسیدند و حجابها را کنار زدند.
🔸از نظر سردار سلیمانی، جبهه، بصیرت دینیای را پدید آورد که سبب کم شدن خطاهای رزمندگان شد. شهید سلیمانی در این باره خاطرات زیادی از شهیدان داشت و با ذکر این خاطرات معتقد بود آنچه از «عنایات خاصه» الهی در جبههها یافت میشد، نوعاً در جاهای دیگر قابل دسترسی نبود و یا به موارد بسیار خاصی محدود شده بود و جنبه فراگیر پیدا نمیکرد.
🔸شهید سلیمانی اصولاً جریان جبهه را یک جریان الهی میدانست و معتقد بود آنان که به این وادی گام نهادند، به پای خود نیامدند، بلکه برگزیده شدند. او معتقد بود اینها فقط برای شرکت در جهاد و مقابله با دشمنان برگزیده نشدند، بلکه آمدند تا جهان جدیدی بسازند؛ جهانی که در آن انسان، انسان دیگری است و مناسبات میان انسانها، مناسبات دیگری هستند. بر این اساس او میگفت آنچه بر زبان رزمندگان و بهخصوص آنان که بعداً به شهادت رسیدند، جاری شد، نوعی از «الهام الهی» بود./ فارس.
💠 شهیدی که توی ذوقم زد!
بخش 1 از 3
⏳ اواخر خرداد 1365
⚪️ پادگان دوکوهه
صبح، تجهیزات بستیم، قمقمهها را پرکردیم و با گذر از سربالایی جاده که به دژبانی پادگان منتهی میشد، از دوکوهه خارج شدیم و در جاده، بهطرف خرمآباد، شروع به راهپیمایی کردیم. به قسمتی از رودخانه رسیدیم که درست پشت پادگان قرار داشت.
"حسین اکبرنژاد" بیسیمچی گروهان، جوان کم سنوسال ساده و پاکدلی بود. در همان اولین برخوردها، احساس خوبی نسبت به او در وجودم پیدا شد؛ احساسی که نسبت به همهی بچه بسیجیهای مخلص پیدا میشد. یکآن او را همچون شهدا سعید طوقانی و مصطفی کاظمزاده احساس کردم. بیشتر از هر چیز، به کار اهمیت میداد و اینکه یک لحظه از مسئول گروهان جدا نشود و آنچه را میگوید، بی کم و کاست و بی هیچ اضافهای مخابره کند. به اهمیت کار مخابرات واقف بود. اگر چه هنوز با او آنچنان رفیق نشده بودم، ولی برای گشودن باب رفاقت، دوربین را درآوردم و رفتم کنارش. خیلی راحت گفتم:
«برادر اکبرنژاد ... یه دقیقه بیا اینجا میخوام باهات عکس بگیرم.»
تعجب کرد، ولی در مقابل عمل انجام شده قرار گرفت. کنار هم ایستادیم و عکس زیبای دو نفرهای گرفتیم.
***
⏳سهشنبه - شب سوم تیر 1365
▫️ گردان بهخرج خودش، به همهی نیروها، شام چلوکباب باصفایی داد. مناسبت آن را رسما اعلام نکردند، ولی همه فهمیدیم که "شام آخر" یا همان "شام عملیاتی" است که غالبا چلومرغ بود. شام را روی پشت بام ساختمان دادند که در جمع شاد و سر حال بچهها خیلی مزه داد؛ بهخصوص برای من که پهلوی حسین اکبرنژاد نشسته بودم و برای تحکیم رفاقت، شوخی شوخی، ناخنکی هم به غذایش میزدم!
ادامه👇👇