eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10.1هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای انسان! تو فرزند بی‌نهایتی... شهید بهشتی: خدا تو را آفریده تا به‌وجود آورنده جریان‌ها باشی نه تسلیم‌شونده در برابر جریان‌ها
🌷 شهید سید محمد بهشتی: 🌿 هر انسانی اگر بپرسد که من برای چه به دنیا آمده ام؟ می گویم: برای تلاش پرنبرد و پر رنج، در راه تکامل خویشتن و انسانیّت! ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ ⏳ ۷ تیر ۱۳۶۰ - سالروز شهادت آیت الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران باوفایش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 درسی که امام حسین(ع) به ما آموخت... 🎤 سخنان شنیدنی شهید بهشتی ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 خاطره از شهید مظلوم دکتر بهشتی 📽 به روایت سردار سید علی بنی لوحی، از فرماندهان لشگر امام حسین(ع)، همسنگر شهیدان خرازی و ردانی پور ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دو هفته قبلی از واقعه 7 تیر 1360، آیت الله بهشتی که برای سرکشی به خوزستان آمده بود، در آستانه عملیات دارخوین در مقر نیروها در انرژی اتمی (جاده اهواز--آبادان) به دیدار رزمنده ها آمدند، همانهایی که 120 نفرشان دو روز بعد در عملیات بشهادت رسیدند. پس از دیدار و صحبت های روحیه بخش ایشان در جمع نیروها، قصد ترک آنجا را داشتند. سوار خودرو شده و هنگامیکه ماشینشان راه افتاد رزمندگان بی اختیار شروع به دویدن کردند. قیامتی به پا شده بود.، از بچه ها چشم بر نمی داشت و اشک شوق در چشمانش حلقه زده بود. از ماشین پیاده شد و با همان لبخند همیشگی چون کوهی استوار دوباره به میان آنها برگشت و دقایقی دیگر در آنجا ماند تا همه رزمنده ها با ایشان مصافحه کردند. ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
⏳۸ تیر۱۳۶۰-ترورمحمد کچویی،رئیس زندان اوین توسط منافقین) 🔹اوقبل از انقلاب از اعضای کمیته استقبال از امام و مسئول ستاد استقبال ناحیه۱۰تهران بود.وی پس از پیروزی بدادستانی انقلاب تهران که در زندان قصر واقع بوده و ریاست آن با آقای هادوی بود میرود و از بهمن۵۷ تا تیرماه۵۸ در دادستانی مشغول فعالیت ومحاکمه دستگیرشدگان رژیم قبل بود.در تیرماه۵۸ به ریاست زندان اوین برگزیده شده و بیش از ۲ سال اداره زندان اوین را بر عهده داشت 🔹در۸تیرماه ۶۰وپس از انفجاردفترمرکزی حزب جمهوری اسلامی،برخی از زندانیان وابسته به منافقین در زندان اوین دست به شورش میزنند که باواکنش کچویی بعنوان مسئول زندان مواجه میشوند.درحوالی ظهر همانروزکه برخی از عوامل دادستانی انقلاب تهران همانند شهیدلاجوردی وآیت‌الله محمدی گیلانی و...مشغول استراحت وصرف ناهاردر محوطه زندان بودندیکی ازاعضای نفوذی سازمان منافقین درمیان پاسداران با نام سیدکاظم افجه‌ای تصمیم به ترور دست جمعی اعضای دادستانی می‌گیرد که در این میان کچویی تلاش میکند جان افراد حاضر در صحنه را نجات دهد.بهمین دلیل در مقابل افجه‌ای قرار گرفته و ازناحیه کتف و سر مورد اصابت گلوله قرار میگیرد وبشهادت میرسد
⏳۸ تیر ماه ۱۳۶۰-ترور محمد کچویی، رئیس زندان اوین توسط سازمان منافقین 🌷شهیدکچویی درسال ۱۳۲۹ در خانواده ای روستایی بدنیاآمد. پس از طی سنین کودکی و جوانی با نزدیک شدن وقایع ۱۵خرداد وارد مبارزات سیاسی-مذهبی شد.کچویی با عضویت در هیأت های موتلفه اسلامی به فعالیت ها و مبارزات خویش ادامه داد تا اینکه در سال۵۰ و ۵۱تحت تعقیب ساواک قرار گرفت.وی پس از بازداشت،محکوم به زندان شد و پس از آزادی دوباره به علت مبارزات علیه رژیم مجددا در سال۵۳ دستگیر و به حبس ابد محکوم شد.او درجریان اوج گیری انقلاب از زندان آزاد شد و بعد از پیروزی، اداره زندان اوین را بعهده گرفت ا▫️▪️▫️ ✍️ فرازی از وصیتنامه شهید کچویی : 📃 این مطلب را هم لازم می‌دانم در وصیت نامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند ولکن حق یک چیز بیشتر نیست و به نظر من اختلاف سر معیار‌ها می‌باشد و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این حق نمی‌باشد و شدیداً معتقدم که مجاهدین خلق با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحق‌ترین و باطل‌ترین گروه‌ها هستند ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
💠 احمد قدیریان (از مبارزین سابقه دار و از مسئولین قضایی در دهه 60) در خاطرات خود جریان ترور شهید محمد کچویی را اینگونه نقل می کند: 🔹با توجه به اقدامات دادستانی انقلاب در برخورد با توطئه گران و اخلال گران نظم و امنیت کشور، نیروهای ضد انقلاب و منافقین به دنبال ترور نیروهای دادستانی انقلاب بودند. از جمله در جلسه‌ای که با حضور حضرت آیت الله گیلانی، آیت الله شهید قدوسی و سایر مسئولان دادسراها، در اتاق حضرت آیت الله گیلانی در دادستانی کل انقلاب در اوین تشکیل شده بود، ساعت ۹ صبح روز هشتم تیرماه سال ۱۳۶۰، کاظم افجه‌ای که از هواداران سازمان منافقین بود توانست با گرفتن سلاح کلاش از پاسداران محافظ، داخل ساختمان شود. وی قصد ترور همه نفرات داخل اتاق را داشت که آقای محمد میرابی (مسول دفتر آقای گیلانی) جلوی ایشان را گرفت. جریان به این شکل بود که افجه‌ای جلو می‌آید و می‌گوید قصد سئوال شرعی از آیت الله گیلانی دارم که میرابی اجازه نمی‌دهد وارد شود و او ساختمان دادسرا را ترک می‌کند. در آن جلسه دوستان به آقای کچویی تذکر دادند که: «چرا ایشان را مسلح کرده‌اید» کچویی با خوش بینی که داشت می‌گوید: «ایشان اصلاح شده است و دیگر به سازمان منافقین وابستگی ندارد.» در واقع افجه‌ای با حفظ ظاهر و در پیش گرفتن رویه‌ای منافقانه، خود را به شهید کچویی نزدیک کرده و با نظر مساعد ایشان در دادستانی انقلاب مرکز مشغول به کار شده بود. باید این نکته را بیان کنم که در همان زمان هم افجه‌ای از دید تعدادی از بچه‌های دادستانی عنصری نفوذی به شمار می‌آمد. افجه‌ای پس از ناکامی در ترور اعضای جلسه، محل را ترک می‌کند و کسی از او خبری نداشت تا اینکه در حدود ساعت دو بعدازظهر همان روز، هنگامی که شهید کچویی به همراه دیگر برادران دادستانی و حکام شرع و آقای لاجوردی در ضلع شمالی اوین نشسته و مشغول بررسی مسائل روز بودند، افجه‌ای با یک سلاح رولور۵تیر آقای لاجوردی را هدف گرفت. آقای لاجوردی که سابقه ایشان را داشت با یک چرخش پشت درخت قرار گرفت. آقای کچویی که ناظر مسئله بود و اقدام افجه‌ای را دید سلاح کمری خود را به طرف افجه‌ای گرفت اما افجه‌ای زودتر سر کچویی را نشانه رفت و شلیک کرد که ایشان پس از انتقال به بیمارستان شهید شد. افجه‌ای نیز توسط نیروهای دادستانی پس از اندکی زد و خورد دستگیر شد. در واقع چون سلاحش دیگر فشنگ نداشت خود را تسلیم کرد. افجه‌ای در هنگام انتقال به بازداشتگاه، در یک لحظه خود را از چنگ ماموران‌ رها کرد و کشته شد. براساس اسناد به دست آمده در شب حادثه، افجه‌ای با سعادتی در زندان ملاقات می‌کند و نامه‌ای بین آن‌ها رد و بدل می‌شود که از آن نامه اثری نیست اما با توجه به شواهد و قرائن موجود متوجه شدیم که دستور ترور از سعادتی بوده است. ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
📃 روایت (ارگان سازمان مجاهدین خلق-منافقین) از ترور شهید محمد کچویی ⏳۸ تیر ماه ۱۳۶۰-ترور محمد کچویی، رئیس زندان اوین توسط منافقین
📜 - - ارگان سازمان مجاهدین خلق - منافقین و تمجید از انتحاری های سازمان از جمله: محمدکاظم افجه‌ای، عامل ترور شهید محمد کچویی
💠 شهید محمد کچویی، 🔹همسر شهید کچویی که سالها شاهد خلوص او در این راه بوده است،میگوید: محمد طعم فقر و محرومیت را چشیده بود وهمواره سعی داشت الگوی سادگی و بی‌آلایشی را در زندگی خود پیاده کند. او دنیا را با تمام زیبایی‌های ظاهری‌اش‌‌ رها کرده و مصداق کامل آیه الّذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون بود روزی بمن گفت: ۲ قطعه فرش دارم که بسیار مرا ناراحت می‌کنند. اگر موافقی، آن‌ها را بفروشیم و به ازدواج دو جوان کمک کنیم.-هنگامی‌که فرش‌ها را فروخت، خوشحال و آسوده شد ۸تیر۶۰-ترور محمد کچویی(از مبارزین زمان شاه توسط منافقین ✍️فرازی از وصیتنامه شهید کچویی: این مطلب را هم لازم می‌دانم در وصیتنامه خود بنویسم که با توجه به اینکه خیلی‌ها با مرام‌های مختلف ادعای حق بودن را دارند ولکن حق یک چیز بیشتر نیست و بنظر من اختلاف سر معیار‌ها می‌باشد و برای من که معیارم قرآن و پیغمبر و ائمه و ولایت فقیه و در حال حاضر امام خمینی می‌باشد و جز این حق نمی‌باشد و شدیدا معتقدم که مجاهدین خلق با توجه به معیارهای باطلی که دارند ناحق‌ترین و باطل‌ترین گروه‌ها هستند
📄 اطلاعیه گروهک فرقان در 7 تیر 60 یک روز بعد از ترور آیت الله خامنه ای در مسجد ابوذر تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای انسان! تو فرزند بی‌نهایتی... شهید بهشتی: خدا تو را آفریده تا به‌وجود آورنده جریان‌ها باشی نه تسلیم‌شونده در برابر جریان‌ها 🌴 کانال "دفاع مقدس"
صادق_آهنگران_بمناسبت_شهادت_بهشتی.mp3
5.79M
📅بمناسبت حادثه 7تیر 📢 صوت| نوحه‌خوانی در رثای آیت‌الله دکتر بهشتی و یارانش 🎤با صدای حاج صادق آهنگران ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
ما در زیر بار سختی ها و مشکلات و دشواری ها قد خم نمی کنیم. ما راست قامتان جاودانه تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم که یا کشته شویم، و یا زخم بخوریم و به خاک بیفتیم و الا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم کند. ▪️ شهید مظلوم آیت الله بهشتی 🌷 ۷ تیر ۱۳۶۰ -- سالروز شهادت دکتر بهشتی و ۷۲ تن از یارانش
🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 نقشه و تصاویر مربوط به عملیات کربلای1
۹ تیر ۶۵-سالروزعملیات پیروزمندکربلای۱-آزادسازی مهران 🔹رزمنده‌های بسیجی درعملیات کربلای۱ چهره هایشان در پس غبار هم سرشار از نوربودهم از اینرو بودکه با لشگرسیاه شب درآویختند وخط نور آفریدند 🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 نقشه و تصاویر مربوط به عملیات کربلای1 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🗓۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروزعملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 💠 پس از فتح "فاو" و شکست عراق در عملیات والفجر8، حامیان غربی صدام احساس نگرانی کردند لذامصمم شدند سلسله هجوم هایی را به خاک ایران داشته باشند ازجمله بازپس گیری "مهران"دربهار1365- عراق پس از تصرف مهران اعلام کرد که تنها در مقابل عقب‌نشینی قوای ایران از مناطق عراق، به ویژه فاو، مهران را پس خواهد داد! 🔹با اشغال مهران توسط عراق بیم آن می رفت که سایر مناطق چون قصر‌شیرین، سومار... نیز به تصرف عراق درآید؛ از طرفی امام تأکید داشتند قضیه مهران به سرعت حل شود. 🔸قرارگاه نجف سپاه وارد عمل شد و با 34 گردان پیاده، 9 گروهان ادوات و 4 گردان زرهی، عملیات کربلای1 را آغاز کرد و نیروی هوایی ارتش با تعهد روزی 10 سورتی پرواز به منظور بمباران مواضع دشمن و هوانیروز ارتش با 2 تیم آتش و تخلیه مجروح، پشتیبانی هوایی عملیات را به عهده داشتند. ─ نتایج عملیات کربلای1: ده روز جنگ و مقاومت در منطقه مهران، به آزادسازی 175 کیلومترمربع از خاک ایران و عراق، از جمله جاده دهلران ـ مهران ـ ایلام، شهر مهران و بیش از 8 روستای اطراف آن، ارتفاعات حساس و سرکوب قلاویزان و حمرین خصوصاً بلندترین قلّه منطقه (قلّه223) و 2 پاسگاه مرزی منجرگردید. همچنین عقبه‌های دشمن از جمله شهرهای بدره و زرباطیه در دید و تیر نیروهای اسلام قرار گرفت. در این عملیات 700 تن از نیروهای خودی شهید(از جمله شهید دستواره) و 4500 تن مجروح شدند.در روز اول عملیات نیز 1فروندهواپیمای جنگنده ایرانی و1هلیکوپتر سقوط کرد. ─ تلفات و خسارات دشمن: در این عملیات 10 هزار تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی و 1210 تن اسیر شدند. همچنین تعداد 110 دستگاه تانک و نفربر و تعداد زیادی ادوات و خودرو منهدم گردید و 69 تانک و نفربر، 8 دستگاه مهندسی، 61 قبضه ادوات و 64 خودرو به غنیمت گرفته شد.
عملیات_کربلای1_آزادسازی_مهران_9تا19تیر1365 (2).pdf
3.71M
🗓۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالروز عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران 📚 نسخه PDF |شرح عملیات کربلای 1
هران قبل از عملیات کربلای یک یاد و خاطره دلاوران لشکر ۱۰ حضرت سید الشهدا (ع) شهید والامقام مرتضی کاشیها شهید والامقام صمد یکتا جانباز حاج محمود صبور جانباز حاج مهدی قندیل حمید تقی زاده آقا ذوالنور محسن سوهانی احمد آقای صبا برادر آرین
🌴 روایت واقعی از 🔹در عملیات کربلای یک تیرماه 65 💠 آزادسازی شب دهم تیرماه عمليات کربلای یک، اونشب من با و دونفر از برای پاکسازی میدان مین دوم جلوی خاکریز دشمن مأموريت داشتیم، قبل از حرکت، پشت خاکریز، شهید سیدمحمد (فرمانده تخریب لشگر10) بسيار نگرانِ بازنشدن دشمن بود، برای همين چهار نفری دستهامون رو کف دست راست سید محمد گذاشتیم و عهد کردیم چنانچه تا شروع عملیات سیم خاردارها باز نشد روی سیم خاردار ها بخوابیم ویا توی بدویم و به هر صورت نیروهارا از موانع رد کنیم بعد ازین پیمان بود که سید محمد آرام گرفت و ما جلوی گردان حرکت کردیم. پشت که رسیدیم متوجه نیروهای عراقی شدیم که در میدان مین مشغول کار بودند، بخاطر همین یه مدت کوتاه پشت میدان خوابیدیم تا اینکه نیروهای عراقى کارشان تمام شد و رفتند ما برای پاکسازی آغاز بکار کردیم. با کشیدن مسیری رو برای عبور نیروها با مشخص کردیم و نیروهای رزمنده رو با توکل برخدا ازمعبر عبور دادیم . عملیات شروع شده بود و دشمن با انواع سلاح و ادواتش روی معبر آتیش میریخت. یکی از رزمنده ها به خاطر آتش زیاد دشمن کنار من توی معبر زمین گیر شد. و هرکاری کردم که از معبر رد بشه و با بقیه رزمنده ها با دشمن درگیر بشه نشد. یکی از نیروهای دشمن که متوجه ما شده بود به طرف ما تیراندازی کرد و گلوله به بازوی راست اون رزمنده اصابت کرد. چاره ای نبود چپیه ام رو باز کردم ودور بازوش بستم تا جلوی خونریزی رو بگیرم. دشمن با خمپاره معبر رو زیر آتیش گرفته بود و ما مجبور بودیم جابجا بشیم. خونریزی زیاد بود و اون مجروح تشنه شده بود و به این خاطر آب قمقه خودش و من رو تا تهش سرکشید. زیر بغلش رو گرفتم تا به خاکریز خودی برسونم و تحوبل بچه های امداد بدهم. همین طور که داخل عقب میومدیم در بین میدان مین اول و دوم دیدم یه شهید روی زمین افتاده. خوب که نگاه کردم دیدم پیکر مطهر است که پایش قطع شده بود . بخودم اومدم و دیدم لودر و بلدوزرهای خودی به طرف میدان مین درحرکت هستند. مجروح را پشت خاکریز تحویل آمبولانس دادم و بلافاصله به طرف بلدوزرها دویدم وآنها رابه طرف معبر خودمان که جهت عبور دستگاههای مهندسی گشاد کرده بودیم هدایت کردم. ابتدای راننده بلدوزر دلهره داشت و ایستاد. به شهید تابش گفتم تو برو بالای بلدوزر من توی میدان مین حرکت میکنم اگر بازهم حرکت نکرد خودمون دستگیره های حرکت بلدوزر رو به عقب میکشیم و بلدوزر به سمت جلو حرکت میکنه تا از ميدان رد بشه . خوشبختانه با حرکت شهید تابش وجذبه ای که داشت راننده راه افتاد و دستگاههای مهندسی را برای زدن خاکریز و جانپناه برای رزمندگان به سلامت از عبور دادیم. میدان مین زیر بارش توپ و خمپاره بود و نیاز بود مدام معبر بوسیله ترمیم بشه . تا نزدیکی های صبح مشغول آماده کردن معبر جهت تردد خودروها و وسایل نفلیه پشتیبانی بوديم . هوا روشن شده بود که اومد دنبالمون و به عقب برگشتیم. از اینکه به تکلیفمون عمل کرده بودیم احساس رضایت میکردیم خدا رو شکر که هم معبر باز شد و هم رزمندگان و نیروهای پشتیبانی از آن به سلامت عبور کردند. 💠 . اونایی که برای از مرز به کربلا مشرف میشن از اون معبر به سلامت عبور میکنند. 🌷خدایی یاد اونهایی که برای باز نگهداشتن اون معبر تا به امروز از پا افتادن هم باشید. —(✍️ راوی: سید محسن حسینی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 🗓 ۹ تا ۱۹ تیرماه ۱۳۶۵ - سالگرد عملیات کربلای یک ، آزادسازی مهران
پر کردن قمقمه‌ها از یخ ... 💦 ☀️ تابستان داغ مهران تیر ماه ۱۳۶۵ اردوگاه عشق حسین قبل از عملیات کربلای یک (ع)
💦 🌷"کارتان بسیار زیبا و تکان دهنده است، این تصمیمی که شما گرفتید، اراده ای بسیار قوی و ایمانی محکم می خواهد، الحمدالله با این کارتان نشان می دهید که در تاریخ مبارزات، بی نظیر هستید، اما جنگ است و اسارت و محاصره و این چیزها را به دنبال دارد، ممکن است حتی چند روزی در مکانی قرار گیرید که از آب و غذا خبری نباشد." 🌷اما بچه ها به هیچ وجه نمی خواستند از تصمیم شان عقب نشینی کنند به همین جهت منتظر شروع عملیات بودند. یکی دو ساعت دیگر عملیات شروع می شد. نام عملیات هم کربلای یک در جبهه ی مهران بود. قبل از شروع عملیات بچه ها واقعاً به تزکیه روح مشغول بودند، هر کدام به گونه ای با خدا گفتگو راز نیاز می کردند.... 🌷....یکی با قرائت قرآن، دیگری با صلوات و دیگری با دعا و نيايش. و آن چه در آن لحظه زیبا و بهشتی به نظر می رسید، حضور یک جرقه ی نورانی در دل هایمان بود. اصلاً شک و تردیدی در اراده و تصمیم بچه ها وجود نداشت، انگار بیعتی دوباره و این بار از همیشه قوی تر و روشن تر با خدا و یارانش داشتند و بی تابی و انتظار بیش از حدشان نشان می داد که منتظر آن لحظه ی ناب و عرفانی هستند. لحظه ای که همه فکر می کردند با این کار تمام تاریکی کینه از دل شان بیرون می ریزد. 🌷همه سر جای خود مستقر بودند، آرام و در سکوت مطلق. سکوتی که بوی حضور می داد، حضور فضایی آکنده از معنویت. تمام کارهایی که باید صورت می گرفت قبلاً بچه ها خودشان با هم هماهنگ کرده بودند و حالا نشسته بودند که رمز عملیات اعلام شود.... 🌷اولین بار که رمز عملیات خوانده شد، دست بچه ها رفت روی قمقمه های آب. قمقمه را بیرون آورده و سر آن را باز کردند، بعد کم کم قمقمه را سرازیر کردند و تمام آب را از قمقمه، روی زمین ریختند این کار حتى یک دقیقه هم زمان نگرفت، حالا همه آماده بودند تا یک واقعیت بزرگ تاریخی را که در صدر اسلام به وقوع پیوسته بود، بار دیگر عینیت ببخشند. 🌷رمز عملیات بهانه ای بود برای اجرای این کار و این بار با تمام وجود منتظر بودند تا برای بار آخر رمز عملیات اعلام شود تا با تمام وجود به دشمنان نور و روشنی هجوم بیاورند و این هم به وقوع پیوست و رمز عملیات برای بار اخر اعلام شد ...... 🌷یا ابوالفضل العباس راوی: حاج مجید قانعی کانال