eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
29.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاجی جوشن پیرمرد نام آشنا و خوش مشرب و از خادمین لشگر ۲۵ کربلا؛ که ایستگاه های صلواتی اش در میان رزمندگان، به ویژه بسیجیان خطه شمال، شهرت زیادی داشت. نیروهای عبوری در خط، اندکی در برابر بساط او لبی تر کرده، خوارکی ای، چیزی می خوردند و سپس به راه خود ادامه می دادند. حضور پیرمرد نورانی و باصفا در جبهه، موجب افزایش روحیه و تلطیف فضا می شد . . . . ؛ بمب روحیه دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
هدایت شده از دفاع مقدس
⚪️ فرهنگ اصطلاحات جبهه: ترکش پلو = عدس پلو برادر عبدا… = برای صدا زدن رزمنده ای که اسمش را نمی دانستند. تجدیدی = مجروح شدن و به شهادت نرسیدن ایستگاه بدنسازی = ایستگاه صلواتی اوشین پلو = برنج سفید بدون مخلفات ایران تایر = پوتین های بسیجی ایران گونی = شلوار و اورکت بسیجی ساخت وطن حلوا خور = کسی که هرگز شهید نمی شود و از همه عملیات ها سالم باز می گردد پا لگدکن = نماز شب خوان بی ترمز = بسیجی،عاشق خاکریز اول(حکایت از شجاعت و به کام خطر رفتن) برادران مزدور = نیروهای عراقی و دشمن آدمکش گردان = امدادگر! کنایه از ناشی بودن نیروهای امدادرسان خصوصا در شرایط عملیاتی بوی چلو کباب = بوی شب عملیات ترکش اواخواهری = ترکش فوق العاده ریز و ناچیز که بدن را گویی ناز می داد و اصابت آن اسباب خجالت بود! ترکش حسین جانی = ترکش بزرگ که کمتر از توپ مستقیم نبود و به هرجای شخص که می خورد تیکه بزرگه گوشش بود! ...و شهادت بر اثر اصابت آن چون و چرا نداشت {{چون شهادت در اذهان عموم بیش از همه در امام حسین ظهور دارد و ترکشی را که منجر به شهادت می شد را "حسین جانی" می گفتند— خلاصه یعنی ترکش شهید کن. ترکش با معرفت = ترکشی که زوزه کشان می آمد و از بالای سر رد می شد و راه خودش را ادامه می داد و به کسی آسیب نمی رساند. الاغ هوایی = کنایه از هواپیمای نظامی باری C_ 130 که معمولا برای حمل بار از آنها استفاده می شد. پل صراط = پل های چوبی،فلزی، و سیمانی در مناطق عملیاتی اسلحه بی فشنگ = آفتابه دستشویی! اسلحه ای که گفته می شد رزمندگان در تاریکی شب بارها با آن از دشمن اسیر گرفتند. آهنگران گردان = نیروی خوش صدا آجر = پنیر مونده و خشک شده آچار همه کاره = چفیه (پارچه ای که ازآن به جای باند زخم،سفره،حوله و… استفاده می شد) دکمه تقوا = دکمه بالایی پیراهن اهل دل = طعنه به فرد شکمو 😊شادی های حلالتون روز افزون… دوران ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
هدایت شده از دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😂😂🤣 🎞 خاطره ای از گروه مستند «روایت فتح» و مواجهه آنها با پیرمرد اصفهانی در لحظات اولیه آزادسازی خرمشهر و اسارت ۱۹ هزار عراقی دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
💠 !! 🌴 روز جمعه بود و برای غسل جمعه به حمام کانکسی گردان رفته بودم و از قضا شلوغ بود. شروع کردم بازی در آوردن و بچه‌ها را خنداندن. روبروی یک دوش ایستادم گفتم اخوی مگه دیشب از تخت افتادی. درب دوش باز شد و فرمانده گردان از دوش خارج شد من هم که حسابی خجالت زده شده بودم با عجله وارد دوش شدم و درب را بستم. درب بسته نمی‌شد تا درب را باز کردم دیدم انگشت دست فرمانده لای درب مانده. سرتون را درد نیاورم اون روز فرمانده دلاور ما هیچی نگفت و بخاطر این‌که من خجالت نکشم در گردان هم اگه من را می‌دید مسیر جابجا می‌کرد. ایشان شهید علی آقا اربابی فرمانده گردان علی بن ابیطالب علیه السلام در لشکر ۸ نجف اشرف که در عملیات بیت المقدس هفت در شلمچه شهید شدند، بودند. شادی روحش صلوات. ⚪️ خاطره ای به یاد فرمانده شهید علی اربابی راوی: رزمنده دلاور اکبر سهرابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 راز سالم ماندن پیکر یک شهید، ۱۶ سال پس از شهادت 🌷 شهید محمدرضا شفیعی نیروی واحد تخریب لشکر علی ابن ابیطالب (ع) بود. ۵ سال در جبهه حضور داشت. کربلای ۴ آخرین عملیاتی بود که در آن شرکت کرد که در طی آن مجروح و سپس اسیر شد. سربازان دشمن ۱۱ روز او را شکنجه کردند تا اینکه در ۱۴دی ۱۳۶۵ بشهادت رسید و مابین سامرا و کاظمین در قبرستان الکخ، دفن شد... پس از سالها بنا شد پیکر مطهر او به میهن باز گردد. با شکافتن قبر، مشاهده کردند جسد پس از سالیان دراز هنوز سالم است. صدام مطلع شد و اجازه نداد اینگونه به ایرانن منتقل شود و دستور داد سه ماه، پیکر او را در آفتاب گذاشتند تا شناسایی نشود ... ولی باز همچنان سالم ماند، حتی پودر مخصوص تخریب جسد نیز تأثیر نداشت!!! هنگامی که گروه تفحص، جنازه شهید را دریافت می کردند، سرهنگ عراقی با گریه می گفت: ما چه افرادی را کشتیم!! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید محمدرضا شفیعی: ⚪️ سالم ماندن معجزه آسای بدن شهید محمدرضا شفیعی بعد ۱۶سال 💠 «راز سالم ماندن ایشان در چهار چیز است: ▫️ مداومت بر غسل جمعه داشت؛ ▫️هیچ وقت نماز شب ایشان ترک نمی‌شد؛ ▫️دائماً با وضو بود ▫️ هر وقت زیارت عاشورا خوانده می‌شد، ما با چفیه‌هایمان اشکمان را پاک می‌کردیم ولی ایشان با دست اشک‌هایش را می‌گرفت و به بدنش می‌مالید 💢 جالب اینکه جمعه وقتی برای ما آب می‌آوردند، ایشان آب را نمی‌خورد و آن را برای غسل نگه می‌داشت.» پیامبر «ص» فرموده است : إنَّ الحُسَینَ مِصباحُ الهُدی وسَفینَةُ النَّجاةِ . حسین ، چراغ هدایت و کشتی نجات است ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
🌷شهید محمدرضا شفیعی: ⚪️ سالم ماندن معجزه آسای بدن شهید محمدرضا شفیعی بعد ۱۶سال 💠 «راز سالم ماندن ای
29.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 گمشده ای که پیدا شد .... 🌷 شهیدی که پس از ۱۶ سال پیکرش سالم به میهن بازگشت. 👆🎞 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدونِ شرح... 😭😭 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ادامه👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙 صحبت‌های شهید آوینی درباره پادگان (قرارگاه شهدا در زمین) 🕊با دیدن این کلیپ به کلی از دنیا و تعلقات آن خارج می شویم!! ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
۱۶ شهریور ۶۰ -- پایان عملیات شهیدان رجایی و باهنر در جبهه غرب سرپل ذهاب 👆نقشه عملیات شهیدان رجایی و باهنر خلاصه گزارش عملیات دستاوردها: اين عمليات با آزادسازي منطقه‌اي به وسعت 15 كيلومتر مربع و انهدام 15 تانك، 1 خودرو، 1 هليكوپتر، 1 موشك انداز كاتيوشا به پايان رسيد ⏳تاریخ عملیات: ۱۱ تا ۱۶ شهریور ماه 1360 محل نبرد: غرب سرپل ذهاب نوع تک: نیمه گسترده فرماندهی: مشترک سازمان : مشترک استعداد نیروهای درگیر ایران: 7 گردان پیاده و زرهی عراق: 9 گردان پیاده ، زرهی و مکانیزه هدف عملیات: تصرف ارتفاعات قراویز و کوره موش در شمال دشت ذهاب تلفات انسانی عراق: 2130 نفر توضیحات: با وجود شش روز نبرد بی امان در منطقه عملیاتی ، فشار دشمن باعث شد تا نیروهای ایرانی در نهایت به مواضع اولیه عقب نشینی نمایند . این عملیات تنها چند روز بعد از شهادت رجایی و باهنر انجام گردید 🔹عملیات رجایی و باهنر در محور سر پل ذهاب - قراویز به صورت نیمه گسترده در تاریخ 1360/06/11 به فرماندهی مشترک انجام شد. این عملیات به منظور تكمیل اهداف عملیات شهید چمران و آزاد سازی كامل شمال كرخه كور به همت سپاه پاسداران، ارتش و گروه جنگهای نامنظم آغاز شد. کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
۱۶ شهریور ۶۰ -- پایان عملیات شهیدان رجایی و باهنر در جبهه غرب سرپل ذهاب 👆نقشه عملیات شهیدان رجایی
💠 نیم‌نگاهی به عملیات‌های شهیدان رجایی و ‌باهنر ♦️پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست‌جمهوری، سپاه و ارتش با همکاری یکدیگر برای اجرای چند عملیات بزرگ جهت بیرون راندن عراق از خاک ایران آماده می‌شدند. انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت رجایی و باهنر(رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر وقت) موجی از شادی را در جبهه دشمن به همراه داشت. ♦️به همین دلیل، فرماندهان جهت جلوگیری از تضعیف روحیه نیروهای ایران، مصمم به اتخاذ هرچه سریع‌تر شیوه‌ای تهاجمی شدند. در همین راستا دو عملیات به طور هم‌زمان در جنوب سوسنگرد و غرب سرپل‌ذهاب و هر دو با نام شهیدان رجایی و باهنر اجرا شد... در منطقه غرب (سرپل‌ذهاب)، طرح عملیات در دو محور "قراویز" و "بازی دراز" مد نظر قرار گرفت. شهید محمد بروجردی، فرماندهی سپاه منطقه هفت (غرب کشور) تصرف ارتفاعات قراویز را به نیروهای همدانی سپرد و عملیات در "بازی دراز" را به نیروهای تهران سپرد. (که بعدها عملیات بازی دراز ۲ نامیده شد— در اردیبهشت 1360 نیروهای ما در عملیات بازی دراز ۱ موفق شده بودند قله های جنوبی بازی دراز را تصرف کنند ولی بخش شمالی همچنان در دست عراق ماند) ▫️فرمانده محور "بازی دراز" شهید محسن حاج بابا و محور قراویز شهیدان محمود شهبازی، حسین همدانی، حبیب الله مظاهری و علیرضا حاجی بابایی بودند. قبل از اجرای عملیات، همه نیروها در پادگان ابوذر مستقر بودند و سرگرم آماده شدن برای عملیات، که بناگاه خبر انفجار در دفتر نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر از رادیو شنیده شد. نیروها با شنیدن این خبر به شدت آشفته شدند. از سوی فرماندهی تصمیم به لغو عملیات گرفته شد که رزمندگان پافشاری کردند که هر چه زودتر عملیات انجام شود تا انتقام خون این عزیزانمان را از دشمنان اسلام بگیرند. عملیات در ساعت 4 بامداد 11 شهریور سال 60 شروع شد متاسفانه قبل از شروع، عملیات لو رفته بود اما با وجود این و علیرغم گرمای شدید و تشنگی رزمندگان توانستند ضربات مهلکی با ارتش عراق وارد سازند. آنها نبردی عاشورایی را با صدامیان سراپا مجهز آغاز نموده، پیشروی کرده و بسیاری از آنها را به هلاکت رساندند اما فشار سنگین دشمن موجب عدم دسترسی به ارتفاعات مورد نظر شد. در این نبرد نابرابر تعداد 62 نفر از بهترین فرزندان استان همدان که بیشترینشان از پاسداران اولیه سپاه بودند و هر کدام کار یک گردان یا تیپ را انجام می دادند به شهادت رسیدند و پیکر های پاک آنها را در زیر آفتاب سوزان به مدت یک سال در زیر سنگر های دشمن بر جای ماند. شهید حسن مرادیان از جمله این شهدای گرانقدر است. او فرمانده نیروهای عمل کننده در سمت وسط "تپه کمیل" بود. ▪️ کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
💠 نیم‌نگاهی به عملیات‌های شهیدان رجایی و ‌باهنر ♦️پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست‌جمهو
عملیات دوم شهیدان رجایی و باهنر که در جنوب سوسنگرد (خوزستان) انجام شد 👆نقشه عملیات شهیدان رجایی و ‌باهنر در جبهه جنوب ⚪️ خوزستان -- جنوب سوسنگر عملیاتی که در جنوب سوسنگرد اجرا شد هرچند محدود بود ، موقعیت استراتژیک خوبی برای نیروهای ایران در جبهه کرخه کور فراهم کرد .
دفاع مقدس
عملیات دوم شهیدان رجایی و باهنر که در جنوب سوسنگرد (خوزستان) انجام شد 👆نقشه عملیات شهیدان رجایی و ‌
شهید مجید سیلاوی فرمانده محور عملیاتی کرخه کور ... که در تاریخ ۱۲ شهریور ۶۰ در عملیات شهیدان رجایی و باهنر ( خوزستان،--جنوب سوسنگرد) بشهادت رسید🕊🕊
دفاع مقدس
💠 نیم‌نگاهی به عملیات‌های شهیدان رجایی و ‌باهنر ♦️پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست‌جمهو
⚪️ ایام سالروز عملیات شهیدان رجایی و باهنر در منطقه غرب (جبهه میانی) 📛🔥 ردپای منافقین در لو رفتن عملیات ◀ وحید حاجیلو، عنصر نفوذی سازمان مجاهدین خلق در سپاه همدان که در همه گشت و شناسایی‌های عملیات رجایی و باهنر شرکت داشت؛ کل اطلاعات و طرح و نقشه عملیات را که در آن راهکارها مشخص‌شده بود به رابطین خود (منافقین) تحویل داد. منافقین هم آن اطلاعات را برای رژیم عراق ارسال کردند....
دفاع مقدس
🔴 خیانت منافقین 🔥 پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری، سپاه و ارتش با همکاری یکدیگر برای اجرای چند عملیات بزرگ جهت بیرون راندن عراق از خاک ایران آماده می‌شدند؛ اما انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت رجایی و باهنر، موج شادی در جبهه دشمن به همراه داشت و فرماندهان جهت جلوگیری از تضعیف روحیه نیروهای ایران، مصمم به اتخاذ هرچه سریع‌تر شیوه تهاجم شدند. در همین راستا دو عملیات به‌طور همزمان در جنوب سوسنگرد و غرب سرپل ذهاب با نام شهیدان رجایی و باهنر اجرا گردید. عملیاتی که در جنوب سوسنگرد اجرا شد، هرچند محدود بود، موقعیت استراتژیک خوبی برای نیروهای ایران در جبهه کرخه کور فراهم کرد، اما عملیات غرب سرپل ذهاب باهدف تکمیل اهداف عملیات بازی دراز و همچنین آزادسازی ارتفاعات کوره موش و قراویز در شمال غرب سرپل ذهاب اجرا گردید که با وجود موفقیت اولیه، با مقاومت عراق و اجرای پاتک‌های سنگین، حفظ ارتفاعات آزادشده میسر نگردید.   💢 روایت سردار رضا میرزایی رضا میرزایی؛ فرمانده تیپ یکم لشکر ۳۲ انصار الحسین (ع) در دوران دفاع مقدس به بیان خاطرات خود از این عملیات پرداخته که به‌منظور سالگرد آن منتشر می‌شود: ✍ در آخرین جلسه مشخص شد که عملیات شامل سه محور اصلی و دو محور فرعی است. محمود شهبازی (فرمانده سپاه همدان) فرماندهی عملیات را به حسین همدانی سپرد. مسئولیت محور یکم جناح سمت راست در سمت دشت ذهاب و بن دستک به برادر حبیب‌الله مظاهری و فرماندهی نیروهای عمل‌کننده این محور به من واگذار شد. قرار بود مظاهری و گروهانش که متشکل از نیروهای سپاه و ارتش بود، از روستای قراویز عبور کرده و به ارتفاعات قراویز صعود کنند...ما نیز وظیفه پاک‌سازی دشت ذهاب تا دامنه ارتفاعات قراویز را بر عهده داشتیم. محور وسط به فرماندهی برادر علیرضا حاجی بابایی، مهم‌ترین محور بود. جایی که برادران حسن مرادیان و علیرضا خزایی همراه نیروهای اسدآبادی باید با دور زدن تپه کمیل از سمت راست، به ارتفاعات ۸۰۱ و ۸۱۶ قراویز می‌رسیدند. مسئولیت محور چپ نیز بر عهده محمود شهبازی بود که فرماندهی نیروهای عمل‌کننده آن را برادر حسن تاجوک بر عهده داشت. وظیفه آن عبور از روستای جگر محمدلو و رسیدن به شیرین آب بود. دومین محور فرعی نیز در اختیار برادر قدیر نظامی بود که باید از طرف جاده قصر شیرین به تپه‌های دوقلو می‌رسیدند. قرار شد عملیات ساعت ا بامداد یازدهم شهریورماه ۱۳۶۰ اجرا شود. ادامه درپست بعد👇👇
دفاع مقدس
🔴 خیانت منافقین 🔥 پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری، سپاه و ارتش با همکاری یکدیگر
ادامه از پست قبل👇 🛑 اطلاع ارتش عراق از عملیات تقریباً ساعت ۱۱ شب بود. منتظر بودیم تا رمز عملیات به همه واحدها اعلام شود و به خط دشمن بزنیم. ناگهان از سمت بازی دراز آتش بسیار سنگینی از خمپاره و توپ مستقیم به سمت ما شلیک شد. ما پی بردیم که ارتش عراق از این عملیات اطلاع دقیق داشته و تمامی مواضع ما را از دو سو یعنی بازی دراز و کوره موش مورد هدف قرار دادند و دامنه ارتفاعات قراویز و دشت آن با انبوهی از آتش گلوله‌های خمپاره و توپ چنان در هم کوبیده شد که ساماندهی نیروهای ما را طوری به هم ریخت که دیگر منتظر شنیدن رمز نشدیم و هر گروه در محورهای مربوط به خود شروع به پیشروی کرد 💢 پیشروی اولیه نیروها و شکستن خط اول و دوم حدود ۴ کیلومتر به عمق پیشروی کرده بودیم. ساماندهی عراقی‌ها در محور ما به‌گونه‌ای به‌هم‌ریخته بود که دیگر از آتش بر روی ما خبری نبود اما در عقبه ما، جایی که نیروهای حاجی بابایی و اسدیار می‌جنگیدند؛ حجم آتش زیاد بود. به خط دوم نیروهای دشمن رسیدیم، عده‌شان بیشتر از خط اول بود اما آن‌ها هم نتوانستند جلوی بچه‌های با روحیه ما را بگیرند. خط دوم عراقی‌ها هم سقوط کرد و حالا فقط چند صد متر تا عقبه قراویز فاصله داشتیم. حالا تمام توجه‌مان مقابله با خط سوم عراق بود که حدس می‌زدیم احتمالاً مقاومت بیشتری از خود نشان خواهند داد. به‌وسیله بیسیم خبر پیشروی و شکستن خط دشمن را به برادر همدانی رساندیم، اما لحن همدانی نشان می‌داد که وضعیت عقبه نامناسب و شدت درگیری و مقاومت دشمن بالاتر از حد تصور است و نیروهای اسدیار به‌جز رضا شریفی راد و چند نفر دیگر نتوانسته بودند از خط دشمن عبور کنند، تعدادی از آن‌ها اسیر یا شهید شده بودند. ادامه در پست بعد👇
دفاع مقدس
ادامه از پست قبل👇 🛑 اطلاع ارتش عراق از عملیات تقریباً ساعت ۱۱ شب بود. منتظر بودیم تا رمز عملیات به
قسمت آخر👇 🛑 رهایی از محاصره ساعت حدود هفت و نیم صبح بود که ناگهان صدای زوزه تانک‌های بی‌شماری را شنیدم که از پشت دشت به سمت ما حمله‌ور می‌شدند. قبل از اینکه به محاصره دربیاییم، مظاهری دستور عقب‌نشینی داد. روز از نیمه گذشته بود. همه از عطش به حالت غش افتاده بودند. در آن گرمای سوزان صحنه عاشورای امام حسین (ع) در نظرمان تداعی شد. به هر مصیبتی بود بچه‌ها را به پناهگاه‌های طبیعی نزدیک به شیارها بردیم. حسن اسدیار و تعدادی از نیروهایش در ارتفاعات قراویز به شهادت رسیده بودند. در آن‌سوی جبهه ما، تهرانی‌ها هم که همزمان وارد نبرد در بازی دراز شده بودند، متوجه لو رفتن عملیات شده و به عقب بازمی‌گردند. آن‌ها نیز متحمل تلفات زیادی شده بودند.   📛🔥 حاجیلو، نفوذی منافقین در جبهه خودی وحید حاجیلو، عنصر نفوذی سازمان مجاهدین خلق در سپاه همدان بود. او آن‌چنان در کارش مهارت داشت که کسی از فعالیت‌های پنهانی او مطلع نشده بود. او قبل از ورود به سپاه، یکی از کارمندان آموزش‌وپرورش همدان بود. حاجیلو در اوایل انقلاب وارد سپاه همدان شده بود و در روابط عمومی سپاه، مسئولیت امور فرهنگی را بر عهده داشت. او که در همه گشت و شناسایی‌های عملیات رجایی و باهنر شرکت داشت؛ قبل از شروع عملیات گفت من متون تبلیغاتی برای این عملیات آماده کرده‌ام که باید حتماً به همدان بروم و آن را چاپ کنم و سریع برگردم. متأسفانه او به این بهانه، فوراً به همدان رفت و متون را شبانه چاپ کرد و بلافاصله به تهران رفت و کل اطلاعات و طرح و نقشه عملیات را که در آن راهکارها مشخص‌شده بود به رابطین خود (منافقین) تحویل داد. منافقین هم آن اطلاعات را برای رژیم عراق ارسال کردند. سپس حاجیلو فوراً با آن متون تبلیغاتی کذایی به منطقه برگشت. حاجیلو حتی در این عملیات شرکت کرد و از ناحیه دست‌وپا مجروح شد و برای مداوا به همدان فرستاده شد. بعد از عملیات، او با کشف یکسری اسناد از خانه تیمی منافقین لو رفت. نیروهای سپاه در ساعت ۱۰ شب با حکم قضایی وارد خانه او شده و دستگیرش کردند و به دادگاه انقلاب تهران تحویل دادند. وحید حاجیلو بعد از ۴۸ ساعت اعدام شد.  منبع: رستمی، علی، از ارتفاعات سخت تا نخل‌های بی‌سر، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نشر مرزوبوم، تهران ۱۴۰۲، صص ۴۱۶، ۴۱۷، ۴۲۰، ۴۲۱، ۴۲۲، ۴۲۳، ۴۲۴، ۴۲۸، ۴۲۹ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
💠 نیم‌نگاهی به عملیات‌های شهیدان رجایی و ‌باهنر ♦️پس از عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست‌جمهو
📷 شهید حسن مرادیان 🌷👆پیکر شهیدی که عراقی ها او را پس از شهادت، از بلندی ارتفاع به پایین پرتاب کردند و به دلیل دید و تیر دشمن کسی نمی توانست او را به عقب برگرداند. پیکر مطهر یازده ماه بر روی سنگی آرام گرفته بود تا اینکه بعد از عقب نشینی عراق از ارتفاعات قراویز (پس از عملیات بیت المقدس) توانستند پیکر شهید را یافته و انتقال دهند. روی کلاه آهنی او شهید نوشته شده است: و روی لباس پاسداری‌‌اش نوشته بود: ‼️((صدام پس از آزادی خرمشهر دست به یک مانور تبلیغاتی زد. او بمنظور نشان دادن وجهه صلح خواهی خود، از نقاطی از سرزمینهای اشغالی ایران عقب نشست که البته این عقب نشینی ها ناقص و تاکتیکی بود. در حقیقت مناطق فوق هیچ سودی برای عراق نداشت و نقاط حساس و استراتژیک همچنان در اشغال عراق ماند) کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
📷 شهید حسن مرادیان 🌷👆پیکر شهیدی که عراقی ها او را پس از شهادت، از بلندی ارتفاع به پایین پرتاب کر
هو الحکیم 🔹خداحافظ من رفتم... در برگ‌های آلبوم عکس رزمندگان همدان در دوران دفاع مقدس، تصویری از پیکر یک شهید دیده می‌شود که پیکر مطهرش روی تخته سنگی آرام گرفته؛ روی کلاه آهنی این شهید نوشته شده است: و روی لباس پاسداری‌‌اش نوشته شده ؛ شهیدی که یازده ماه، آفتاب، سایه‌بانش بود و ابرها بر پیکرش گریه می‌گریستند💦💦 🌷 مسئول و مربی آموزش بود، در اجتماعات دینی فعالیت می‌کرد، اگر برای نیرویی مشکلی پیش می‌آمد، آن را رفع می‌کرد؛ یکی از ویژگی‌های بارز او این بود که حقوقی را که از سپاه می‌گرفت به فقرا می‌داد؛ با اخلاصی که داشت، فقط به فکر دیگران بود و دنبال منافع خودش نبود. او فرماندهی بود که خودش را بین نیروها می‌دید و می‌گفت: «برویم و این کار را انجام دهیم». وقتی با ضدانقلاب مواجه بودیم، بارها او تهدید شد. او از فعالانی بود که مقابل مخالفان نظام و منافقین ایستاد. در عین حال با افراد زیر دست خودش مهربان بود. 💠 در جریان عملیات «شهیدان رجایی و باهنر» در ۱۱ شهریور ماه ۱۳۶۰ در منطقه سر پل ذهاب، این فرمانده عزیز در قسمت مقابل ارتفاع ۸۰۱ و ۸۱۶ مسئولیت سخت‌ترین نقطه را بر عهده گرفت. طراحی این عملیات در سه محور بود که فرماندهی محور میانی را بر عهده داشت. ۴_۳ روز قبل از عملیات، در پادگان ابوذر به شدت بیمار شد. وقتی که او را دیدم، دو تخته پتو روی خود کشیده بود و در آن گرمای شهریور به خود می‌لرزید. با دیدن این وضعیت جسمی‌اش به او گفتم: «به شهید حسین همدانی و محمود شهبازی می‌گویم که شما برای عملیات نیایید». اجازه نداد و با همان حالت بیماری فرماندهی محور میانی عملیات را رها نکرد و در ارتفاعات قراویز حضور پیدا کرد. او نیروها را به خوبی مدیریت کرد؛ برادران شریفی و رضایی که از اسرای این حمله بودند، پا به پای حرکت کردند تا جایی که سنگر عراقی‌ها را گرفتند و تلفات سنگینی بر آنها وارد کردند. جلوی سنگرهای دشمن به شهادت رسید؛ بعثی‌ها هم برای تلافی پیکر او را به میان صخره‌ها پرتاب کرده بودند تا پیکر شهید جلوی دید ما باشد. با توجه به وجود میدان مین و شرایط حاکم در منطقه، ما نمی‌توانستیم پیکر مطهر را به عقب برگردانیم. بالأخره بعد از یازده ماه محاصره منطقه قراویز توسط دشمن، خرمشهر آزاد شد و بعثی‌ها از قراویز عقب‌نشینی کردند و پیکر شهدا را به عقب برگرداندیم... ------------------------------------------- ▪️ کانال دفاع مقدس