هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
صبحتون بخیر به عشق شهدا🌷
#صبح_بخیر
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
۲۳ آبانماه ۱۳۵۹
در چنین روزی ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به #دهلاویه هجوم برد و آن را بطور کامل به محاصره خود درآورد. ماشین جنگی عراق که تا نزدیکی های پادگان حمیدیه پیش رفت، هدفش تصرف منطقه استراتژیک #سوسنگرد بود.
دوران جنگ تحمیلی
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
دفاع مقدس
۲۳ آبانماه ۱۳۵۹ در چنین روزی ارتش بعثی صدام در دشت خوزستان به #دهلاویه هجوم برد و آن را بطور کامل
🔻 نبرد نابرابر در #دهلاویه
دهلاویه ، روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان.
این روستا در شهرستان سوسنگرد ( 12 کیلومتری غرب سوسنگرد و 15 کیلومتری جنوب شرق بستان ) و در کنار جاده اصلی سوسنگرد – بستان قرار دارد.
تا قبل از سال های دفاع مقدس ، دهلاویه روستای گمنامی بود ، اما امروز ، مقتل یکی از به یادماندنی ترین اسطوره های دفاع مقدس ، دکتر مصطفی چمران است که مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند.
دهلاویه همچنین شاهد حضور بزرگمردان دیگری همچون علی تجلایی ، ایرج رستمی ، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادت شان از اسلام عزیر و ازاین مرز و بوم دفاع کردند.
در ابتدای جنگ تحمیلی ، علی تجلایی با 50 رزمنده تبریزی به دهلاویه رفت تا از جبهه سوسنگرد دفاع کند.
او در یکی از یادداشت هایش درباره مقاومت در دهلاویه نوشته است :
( در هجوم دشمن به محور دهلاویه ، ده ها تانک و نفربر و بیش از 4000 نیروی پیاده شرکت داشتند. با من تماس گرفتند که عقب نشینی کنم ، در جواب گفتم تا آخرین نفر خواهم ایستاد.
دشمن در چند روز اول جنگ ، نتوانست از سمت جاده بستان – سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه ( تپه های الله اکبر ) شد . در آن چند روز ، روستاهای دو سمت جاده بستان – سوسنگرد ، از حمله دشمن در امان ماندند.
اما با تصرف بستان ، دشمن حمله خود را از امتداد این جاده سازماندهی کرد و پیش آمد. با کشیده شدن آتش جنگ به سمت پل سابله ، دهلاویه خالی از سکنه شد و اهالی روستا به شهرها و روستاهای دورتر رفتند.
گزارش ها حاکی بود که در دهلاویه ، نیروهای عراقی خانه های مردم را به غارت برده اند. صبح روز 23 آبان بود که قوای دشمن ، با کمک 40 دستگاه تانک ، پیش آمدند. نیروهای خودی در دهلاویه تا ساعت 18 مقاومت کردند.
وقتی تاریکی شب فرا رسید ، توان مدافعان و مهمات آن ها کاهش یافته بود و بسیاری هم شهید شده بودند. مدافعان برای کمک به سوسنگرد ، از دهلاویه عقب نشینی کردند و با به جا گذاشتن ده ها شهید ، به سوسنگرد رفتند و دهلاویه به دست دشمن افتاد.
عملیات آزادسازی دهلاویه در سال بعد ، از بامداد 26 خرداد 1360 آغاز شد و در همان ساعات اولیه روستای مخروبه دهلاویه آزاد شد و نیروهای خودی تا یک کیلومتری غرب روستا پیش رفتند.
دشمن دوبار دست به ضد حمله زد و نیروهای خودی مجبور به عقب نشینی شدند.
متن گزارش شهید ایرج رستمی ( فرمانده عملیات ) در روز 27 خرداد چنین بود :
✍( دهلاویه مظلوم است. امروز 27 خرداد ، در حدود 300 متری شرق دهلاویه مستقر شدیم. دیروز ساعت 4:30 بامداد حمله کردیم. دشمن را تا یک کیلومتر عقب راندیم. حرکت خودروها در یک کیلومتری غرب دهلاویه به سمت آنجا را دیدیم. برادران خمپاره انداز بسیجی ، مواضع دشمن را در این روستا زیر آتش گرفتند و تعدادی از سنگرهای دشمن منهدم شد ) .
29 خرداد 60، دشمن با پشتیبانی آتش توپخانه به دهلاویه حمله آورد. نیروهای رستمی ، خسته بودند و تعدادشان نسبت به دشمن کم بود. دامنه حمله هر لحظه بیشتر می شد ، دستور عقب نشینی بسمت شرق روستا صادر شد.
رزمندگان که هر متر از زمین را با زحمت پس گرفته بودند ، عقب نشینی برایشان تلخ بود.
طبق دستور ، به شرق رفتند ، اما هیچ جان پناهی نبود ، توپخانه خودی به کمک شان آمد ، لابه لای سنگرها و دیوار خرابه ها ، کار به جنگ تن به تن کشید. دود غلیظ ، منطقه را برداشته بود.
ساعت 2:30 بامداد سی ام خرداد1360 بود و فقط 40 گلوله مانده بود. رستمی ، آر.پی.جی برداشت و یک تانک را نشانه گرفت و بعد جستی زد و به خاکریز جلویی رفت تا از حال بقیه افرادش مطلع شود.دید همه شهید شدند.
گلوله خمپاره نزدیک او به زمین خورد.ترکش به سرش اصابت کرد.با دستمال ، سر او را بستند تا جلوی خونریزی را بگیرند ، اما فایده نداشت. او پر کشید و به آرزویش رسید و به درجه رفیع شهادت نایل گردید.
شهید «چمران» پس از اطلاع از این موضوع سریع خود را به منطقه رساند او با دیدن یار نزدیک و همرزم خود، شهید «ایرج رستمی» گفت:
خدا «رستمی» را دوست داشت و برد، اگر ما را هم دوست داشته باشد می برد، ....
که این دوری زیاد طول نکشید و شهید «چمران» در همان محل شهادت شهید «ایرج رستمی» با اصابت گلوله خمپاره 60 به شدت مجروح شد که در حین انتقال به بیمارستان به شهادت رسید و به هم سنگر خود پیوست. 🕊🕊
ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
پ.ن:
✍️ با آغاز هجوم سراسری ارتش عراق به خاک میهنمان، و در آن شرایط حساس و بحرانی، این دکتر چمران و سروان ایرج رستمی بودند که ستاد جنگ های نامنظم را ایجاد کردند. آنان با همکاری نیروهای سپاه، اقدام به طرح ریزی چندین عملیات در منطقه خوزستان کردند که منجر به وارد آمدن ضربات سختی به دشمن بعثی شد و در نتیجه از پیشروی بیشتر دشمن به عمق خاک ایران جلوگیری به عمل آمد
دوران جنگ تحمیلی
مرده بدم زنده شدم
گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من
دولت پاینده شدم
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
دفاع مقدس
📷 نشسته، سمت چپ ؛ شهید حاجی پور (فرمانده تیپ عمار)دست به گردن معاون خود، شهید مهدی خندان
پیام مهدی این بود: 👇👇
💠 "وجعلنا" بخوانید ....
آبان ماه ۱۳۶۲
عملیات والفجر چهار
به رغم عبور رزمندگان گردانهای خط شکن لشکر ۲۷ از عرض رودخانه ،قزلچه همچنان مسیری ناهموار و پرخطر در برابر آنان قرار داشت که بایستی آن را یک نفس و بدون توقف طی میکردند و سپس به سمت اهداف خود پیش میرفتند.
به روایت جانباز گرامی
حاج فاضل ترک زبان
کادر فرماندهی گردان مقداد :
بعد از عبور از عرض رودخانه قرار بود گردانهای مقداد و عماریاسر هر دو جمعی تیپ ۱ عمار - به شکل ستون کشی وارد دشتِ قزلچه بشوند گردان عمار یاسر به فرماندهی اسماعیل لشکری مأموریت داشت تجمع تانکهای دشمن در آن دشت بی سرو ته را در هم بکوبد و همزمان، نیروهای گردان مقداد؛ به فرماندهی احمد نوزاد بایستی در یک خیز بلند، خودشان را به منتهی الیه سمت چپ ارتفاع ۱۹۰۰ کانی مانگا میرساندند، تا در آنجا ارتفاعی موسوم به یال ساندویچی» را تصرف کنند در صورت موفقیت این مانور، دیگر دشمن قادر نبود روز بعد، جناح چپ ارتفاعات کانی مانگا را دور بزند و گردانهای مستقر روی آنجا را، از پشت سر تهدید کند.
هدایت این ستون دو گردانی با برادر عزیزمان مهدی خندان؛ معاون تیپ یکم عمار بود.
در آن شب دَلَنگ و دولونگ برخورد کلاه آهنی و اسلحه و کوله پشتی بچه ها، سر و صدای عجیبی به راه انداخته بود.
به جایی رسیدیم که از سرستون؛ پیام برادر خندان با این مضمون؛ دهان به دهان و نفربه نفر به انتهای آن منتقل شد:
به کمین دشمن رسیده ایم؛
آهسته و بی صدا حرکت کنید.
ولی گذشتن ستونی مرکب از دو گردان نیرو؛ به استعداد نزدیک به هزار نفر از چند متری موضع کمین دشمن آن هم بی سر و صدا مگر امکان داشت؟!
مهدی خندان به اسماعیل لشکری و احمد نوزاد گفت چاره ای نداریم؛ باید هر طور شده از بغل این کمین و این دوشکاچی بعثی که چهار چشمی مواظب ما هستند رد بشویم.
طول ستون به بیش از دو کیلومتر بالغ میشد.
در همان لحظه از سرستون دهان به دهان پیام بعدی خندان به عقب آمد با این مضمون آیه ی «وجعلنا» را بخوانید.
بعد از آن بچه ها یکی یکی در حالی که زیر لب آیه ی و جعلنا را زمزمه میکردند از کنار آن موضع کمین دشمن رد شدند. خوب که دقت کردم دیدم لوله دوشکا دارد به این طرف آن طرف می چرخد و تیربارچی دشمن، انگار دارد به دنبال نیروهای ایرانی میگردد غافل از اینکه بچه ها داشتند از زیر لوله ی مرگبار آن تیربار رد میشدند البته اگر نفرات مستقر در آن موضع کمین دشمن می فهمیدند
زیر پایشان چه میگذرد میتوانستند با آتش همان دوشکا کل آن هزار نفر را درو کنند.
📕برگرفته از کتاب کوهستان آتش
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی
.... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
#دهه۶۰
🕊🕊 ۲۳ آبانماه ۱۳۶۱ -- سالروز شهادت کشاورز زاده زحمتکش، نوجوان بسیجی، سیدحسین میرداداشی کاری
🌱 متولد: ۱۳۴۹، بابلسر
او در سن ۱۱ سالگی در منطقه زبیدات عراق، در درگیری با دشمن بعثی، بدنش تکه تکه شد و در میدان کارزار جا ماند .... و هیچگاه نیز پیکر مطهرش به میهن بازنگشت!!
این شهید عزیز در میان ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان لاله خیز مازندران، کم سن ترین شهید پاکباخته در راه خداست.
ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️
📄 فرازی از وصیت نامه آموزنده و تکان دهنده این شهید مفقودالاثر:👇
💠 قدم که به سوی حرکت در جبهه بر می دارم، برای زنده کردن حق و شناساندن مظلوم است و من از خداوند می خواهم که مرا از این امتحان الهی تا دم شهادت ثابت قدم بدارد.
دوست دارم همچون حسین(ع) سرور شهیدان، با لب تشنه در این هوای داغ و سوزان بمیرم.
دوست دارم که در زیر چرخ های تانک قطعه قطعه بشوم.
دوست دارم جانم را در راه خودت و احیای حق فدا کنم تا حق مظلوم پایمال نشود.
دوست دارم ملت ها از قید اسارت رها شوند.
چه آبرویی دارم اگر ساکت بنشینم و دزدان را ببینم که دارند مال و اموال ما را به غارت می برند و هیچ نگویم؟
خدایا ! می دانی که هدف من جز زنده کردن دین تو نبود، پس مرا با شهیدان کربلا غریق رحمتت قرار بده.
خدایا ! این شهادت ناقابل مرا قبول کن، چون من آبرویی ندارم، لااقل این خون من باعث می شود که در روز قیامت پیش تو و پیامبرانت خجل زده نشوم.
خدایا ! به تو پناه می برم، اگر کارهایم آلوده به ریا شود...
خدایا ! مرا از عذاب دردناک الهی نجات بده، آمین یا رب العالمین🤲
دفاع مقدس
🕊🕊 ۲۳ آبانماه ۱۳۶۱ -- سالروز شهادت کشاورز زاده زحمتکش، نوجوان بسیجی، سیدحسین میرداداشی کاری 🌱 متول
وصیت زیبای شهید ۱۱ساله مازندران
شهید سیدحسین میرداداشی کاری، متولد ۴ شهریور ماه ۱۳۴۹، اهل شهرستان بابلسر در تاریخ ۲۳ آبان ۱۳۶۱ در سن ۱۱ سالگی در منطقه زبیدات عراق، بدنش قطعه قطعه شد و پیکرش هیچ گاه به خانه برنگشت.
وی در میان ۱۰ هزار و ۴۰۰ شهید استان لاله خیز مازندران، کم سن ترین شهید است.
وصیت نامه ماندگار این شهید مفقودالجسد را با هم می خوانیم.
***
قدم که به سوی حرکت در جبهه بر می دارم، برای زنده کردن حق و شناساندن مظلوم است و من از خداوند می خواهم که مرا از این امتحان الهی تا دم شهادت ثابت قدم بدارد.
دوست دارم همچون حسین(ع) سرور شهیدان، با لب تشنه در این هوای داغ و سوزان بمیرم.
دوست دارم که در زیر چرخ های تانک قطعه قطعه بشوم.
دوست دارم جانم را در راه خودت و احیای حق فدا کنم تا حق مظلوم پایمال نشود.
دوست دارم ملت ها از قید اسارت رها شوند.
چه آبرویی دارم اگر ساکت بنشینم و دزدان را ببینم که دارند مال و اموال ما را به غارت می برند و هیچ نگویم.
خدایا ! می دانی که هدف من جز زنده کردن دین تو نبود، پس مرا با شهیدان کربلا غریق رحمتت قرار بده.
خدایا ! این شهادت ناقابل مرا قبول کن، چون من آبرویی ندارم، لااقل این خون من باعث می شود که در روز قیامت پیش تو و پیامبرانت خجل زده نشوم.
خدایا ! به تو پناه می برم، اگر کارهایم ریا شود.
خدایا ! مرا از عذاب دردناک الهی نجات بده، آمین یا رب العالمین.
ای برادران! شهیدان خون نداده اند که ما راهشان را به مقصد نرسانیم، خون شهیدان را باید به هدف خود برسانید و نگذارید که خدای ناکرده خون شان عبث شود.
به خدا قسم مسئولیت شما سنگین شده، احساس مسئولیت کنید، آنهایی که شهید شدند دیگر مسئولیت ندارند، حال شما هستید که باید خون شان را به جهان صادر کنید.
رمز پیروزی شما در وحدت است، نگذارید منافقان به مملکت اسلامی خیانت کنند، پست ها را به عهده آنان نگذارید که همین ها دل شما را به درد می آورند.
من شهید شدم و همگان بدانند که مرگ من اتفاقی نبود، با چشم باز و دید وسیع به معشوقم رسیدم.
برادرانم! خودتان را عقب نیندازید، به خدا اگر یک لحظه غفلت کنید، این آزادی را که خدا نصیب شما کرد، از دست می دهید و دیگر زنده ماندنتان فایده ندارد.
ای برادران عزیز! به اسلام و مملکت اسلامی کمک کنید، به مبلغین و مراجع دینی کمک کنید، با پاسداران، بسیجیان، ارتشیان و دیگر ارگان های متعهد همکاری کنید.
و چند جمله با شما بسیجیان؛
امروز مسئولیت شما زیاد است، سنگر بسیج را محکم کنید و مردم را ارشاد اسلامی کنید.
رمز پیروزی فقط در اخلاق شماست، اگر یک نفر از شما اخلاق اسلامی را رعایت نکند، نشان می دهد که بسیجی ها خوب نیستند.
سعی کنید همدیگر را اصلاح کنید، هر چند مدت یک بار دور هم جمع شوید و بررسی کنید که آیا کارهایی که در گذشته انجام داده اید، درست بوده یا نه؟ چقدر آثار معنوی در کارهایتان کم دارید؟ سعی کنید که کمبودها را جبران کنید.
ای پدر و مادرم! در شهادتم غمگین نباشید و افتخار کنید فرزندی را در راه احیای حق فدای این اسلام عزیز کرده اید.
فرزند، در تقابل اسلام و قرآن هیچ نیست، باید فرزندانتان در این راه فدا شوند تا حق و عدالت زنده شوند.
تا حق و عدالت در جامعه حکمفرما نباشد، زنده ماندن مفهومی ندارد.
و نصیحت به خواهرانم و تمام خواهران مسلمان؛
یک وظیفه بسیار مهم که شما دارید، این است که فقط حجاب اسلامی را رعایت کنید و وظیفه شما این نیست که برایم ناراحت بشوید، باید به جهانیان بفهمانید که همهی ما فدای این اسلام عزیز می شویم ولی نمی گذاریم بیگانگان بر ما حکومت کنند.
برای اطلاع بیشتر از وظیفه شرعی، به زندگانی حضرت زینب(س) مراجعه کنید.
و ای دوستان! وحدت شما باعث می شود که دشمنان نتوانند به مملکت اسلامی ما ضربه بزنند.
اگر اخلاق من باعث ناراحتی شما شد و هر جسارت و اشتباهی که کردم، امیدوارم مرا ببخشید.
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
6.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 #بازی_با_مرگ
📽 برشی زیبا و بسیار دیدنی از مستند #روایت_فتح با گفتاری بسیار شنیدنی از سید اهل قلم #شهید_مرتضی_آوینی
🎙 #شهید_آوینی : و اگر كسی این بچهها را نشناسد ، می پندارد كه مرگ را به بازی گرفتهاند. اما نه ! ما كه با آنها آشنا هستیم می دانیم که اینچنین نیست ، آنها بیش از هر کس دیگری به مرگ می اندیشند و به عالم آخرت ایمان دارند و درست به همین دلیل است که از مرگ نمی ترسند....
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
🚩 یاد شهدای گردان مالک اشتر گرامی باد
🔶 عملیات نصر ۷ ، سردشت ،ارتفاعات دوپازا
🔹 شهید محمود ریاضی
🔸 گروهان سیدالشهداء (ع)
🔸 تولد ۲۳ آبان ۱۳۳۹
🔸 شهادت ۱۵ مرداد ۱۳۶۶
🔸 مزار شهید: بهشت زهرا (س) ، قطعه ۲۸ ، ردیف ۲ مکرر ، ش ۲۰
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
✅ مرجعنشرآثارشـهدا و دفاعمقدس
45.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا