eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.7هزار ویدیو
876 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
✍ وصیت نامه پاسدار شهید، امیر تهرانی ⚪️ بسم الله‌الرحمن‌الرحیم باسلام و درود بی کران بر پیامبر عظیم الشان اسلام و سلام بر اولین و آخرین مظلوم جهان علی (ع) و فرزندانش و سلام بر منجی عالم بشریت مهدی (عج) موعود و کوثر ملت ایران امام خمینی له‌الفدا و درود بر همه شهدای کربلای ایران. خدایا تو شاهد باش که هدفم از اینکه به جبهه آمدم این بود که از لحاظ مراتب روحانی و معنوی بالا روم و بعد از طی این منزل به لقاء تو برسم مولای من.. مطمئن هستم که این خودم نبودم که قدم به اینجا گذاشتم بلکه این تو بودی که مرا به اینجا آوردی و‌ای مولای مهربان من براستی که من عاصی لیاقت این لطف تو را نداشتم و اگر عزتی را هم احساس می‌کنم این عزت از آن توست. خدایا هر قدر من گناه کردم تو گفتی بیا من می‌بخشم تو را، هر قدر پرده دریدم تو هرگز عیب مرا عیان نکردی، هر قدر از بارگاه تو فرار کردم باز تو مرا خواندی و با من آشتی کردی، هر قدر ستم کردم تو ستم مرا بخشیدی و حالا‌ای سیدی در آخرین لحضه‌های عمرم همه روسیاهی‌هایم را می‌خواهم به پیشگاه تو بیاورم، ولی شرمنده از اعمال و کردار خودم هستم. باز هم سخنم و بارم و وجودم این است که تو‌ای مولای من گفتی تو را می‌بخشم و در آخرت به تو عزت و سربلندی می‌بخشم. مولای مهربون و خوبم‌ای کسی که من در راه دوستی با تو، رفتارم را فراموش می‌کردم، ولی تو همیشه دوست خوب من بودی و هرگز مرا فراموش نمیکردی، مولای زیبایم تو با زیبایی خودت مرا مست کردی تا با زیبایی عشقت بسوزم. مادر عزیزم مادر جان تو برایم زحمت بسیار کشیدی و برایم رنج فراوان بردی، اگر زبان الکن من نتواند قدردان تمام زحمات شما باشد، ولی از تو تشکر می‌کنم که در کودکی‌ام مرا به مجلس حسین (ع) می‌بردی و شیری به من میدادی که آمیخته با اشک چشمانت بود و این مسئله مرا امیدوار کرد که در لحظات آخر عمرم حسین (ع) عزیز سرغریبی‌ام را به دامن بگیرد از تو می‌خواهم که در شهادت من صبر کنی و مطمئن باش من گریه برای حسین (ع) را بیشتر دوست دارم تا گریه برای خودم، اگر برای حسین گریه کنی. پدر عزیزم می‌دانم که همیشه تو سعی داشتی مرا عاشق حسین (ع) بزرگ کنی و این همیشه به یادم هست که مرا در همان اوان کودکی به مجالس حسین (ع) بردی و سعی داشتی که مرا یکی از عاشقان و نوکران حسینی بارآوری، امیدوارم که خون ناقابلی که در راه خدا میدهم جبران زحمات شما را کرده باشد و شما هم در قیامت پهلوی حسین (ع) سربلند باشی. پدر عزیزم تو وصی من هستی و کلیه کار‌های خودم را به شما واگذار می‌کنم و دوست دارم که مجالس یاد بود مرا خیلی ساده برگزار کنید و از تمام کسانی که در مجالس یادبود من شرکت می‌کنند و باعث طلب مغفرت بر من می‌شوند، خواهش کنید که از سخنانی که باعث تضعیف انقلاب جمهوری اسلامی و اسلام می‌شود جداً خودداری کنند که باعث ناراحتی من می‌شوند و خدا میداند که این مسائل با راه و هدف و شهادت من بکلٌی مغایرت دارد. و از شما می‌خواهم که برای من چهار سال نماز و روزه بجا آورید و مبلغ ۱۴۰ تومان به حاج آقا محمود آبادی امام جماعت مسجد امام حسن مجتبی (ع) برسانید و به ایشان توصیه کنید تا این مبلغ را به اولاد‌های تهی دست موسی بن جعفر (ع) برسانند و یک اُورکت از بیت المال در خانه هست که آن را به تدارکات جبهه بدهید خدا به شما اجر عنایت کند. برادران عزیزم یه برخورد‌های پسندیده‌ای با من داشتید که من درخور این برخورد‌ها نبودم و در این دنیا نتوانستم برادر خوبی برای شما باشم. امیدوارم که خداوند به شما توفیق عنایت کند تا در راه او قدم بردارید و کار‌ها را بخاطر رضایت خدا انجام دهید و به یاد روزی باشیم که می‌خواهیم از این دنیا برویم حداقل اعمالی داشته باشیم که در پیشگاه مولایمان شرمنده نباشیم و قدر دان این نعمت باشیم که در چه عصری زندگی می‌کنیم، نعمتی که تا بحال هیچ مردمی بعد از پیامبر اکرم (ص) بدست نیاورده اند، چرا که داشتن نعمتی بزرگ همچون امام عزیز که ما را از این منجلاب حیوانی و زندگی مادی نجات داد جای شکر دارد. دوستان عزیزم آنچه من می‌خواستم شما بودید، ولی آنچه را که در خور برادری با شما باشد من نداشتم و این را بدانید که اگر شما در غم من ناراحت هستید، ولی من خندان از رسیدن به لقای او هستم و از شما برادران عزیزم می‌خواهم که به تقوا چنگ بزنید که تنها رسیدن به او تقوی می‌باشد و هر وقت در خود احساس ضعف می‌کنید در مجالس حسین (ع) شرکت کنید و با واسطه قرار دادن حسین (ع) نزد خدا ضعف‌های خود را برطرف کنید و از مواضع گناه و معصیت دوری کنید، زیرا که باید روزی در مقابل وجود مقدس او پاسخگو باشیم. مراسم حسین جان فراموش نشود و اگر لیاقت داشتم و به لقای مولا رسیدم، جنازه ام را از مسجد تشییع کنید. خدا به شما توفیق عنایت کند. والسلام علی من اتبع الهدی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 👇👇👇👇
▪️آجَرَکَ الله یَا صَاحِبَ الزَّمان فِی مُصیبَتِ اُمُّکَ فاطمة‌الزَهـۜرا ای روضه‌خوانِ فاطمیه روضه‌ای بخوان امروز میان سینه‌ی ما انقلاب کن ما در پی تلافی سیلی کوچه‌ ایم یعنی به روی غیرت ما هم حساب کن 🌴 ایام عزای تسلیت باد 🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ارادت شهید عباس کریمی، (فرمانده لشگر ۲۷ محمد رسول الله-ص) به حضرت زهرا سلام الله علیها
عزاداری و سینه زنی رزمنده ها در جبهه 🌴 دوران
4_5843562473772287677.mp3
5.46M
هوا هوای فاطمیه های جبهه ها سربند یا فاطمه و وداع و گریه ها صدای ذکر یا حسین زیر گولوله ها چه فاطمیه ای چه آه و حسرتی بازم تو شهرمون شهید آوردن و شده قیامتی دوباره باز ماه عزات رسیده مادر قد خمیده ایتها الصدیقه الشهیده مادر قد خمیده تنها ره سعادت پیروی از ولایت ایمان جهاد شهادت هوای این روزای من هوای سنگره یه حسی قلب من رو با شهیدا می بره سردار ما حالا سر سفره مادره چه فاطمیه ای عجب عنایتی سرش جدا و اربا اربا بدنش عجب شهادتی این گل پر پر از کجا رسیده وجه خدارو دیده از سفر کرب و بلا رسیده وجه خدا رو دیده تنها ره سعادت پیروی از ولایت ایمان جهاد شهاد ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 زهرا، ای دست علی پابست علی ای نسبت حیدر به علی صلی الله و علیک یا فاطمه زهرا سلام الله علیها
بارالها، ما مُسلح به نام توایم و بزودی دنیا آرام می‌گیرد با ظهور حجت تو ... ان شاءالله🤲     
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنگ و گریز در جبهه فرار نیروهای بعثی با همه تجهیزات زرهی در برابر اراده رزمندگان اسلام
سلام بر شیران روز و سلام بر پارسایان شب؛ همانانی که سربازان امام زمان(عج) و پشتیبان اسلام و مستضعفانِ سراسر جهان هستند ، و سلام بر بسیجیان سلحشور همان پاک باختگانی که زیباترین حماسه‌های فداکاری را آفریدند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 «يا شَفيقُ يا رَفيقُ، فُكَّني مِنْ حَلَقِ الْمَضيقِ، وَاصْرِفْ عَنّي كُلَّ هَمٍّ وَغَمٍّ وَضيق، وَاكْفِني شَرَّ ما لا اُطيقُ، وَاَعِنّي عَلي ما اُطيقُ» ؛ ای رفیق، ای مهربان، من را از حلقه‌های تنگ دنیا بِکَّن و رها کن....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خداوندا... ای قادر عزیز و ای رحمان رزاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیع عطر حقیقی اسلام قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علی بن ابی طالب و فاطمه اطهر بهره‌مند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمند‌ترین نعمت‌هایت است. 🔸️ بخشی از وصیت‌نامه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
❣دکتر هیچ وقت دیر به کلاس نمی‌آمد و زود هم نمی‌رفت. تمام وقت را می‌ماند و معمولاً تمام زمان هم به درس و بحث می‌گذشت. یک روز که ایام شهادت حضرت زهرا (س) بود همراهش چند کتاب عربی و فارسی آورد و حدود نیم ساعت درباره ایشان صحبت کرد. بعد ناگهان با صدای بلند شروع کرد به گریه کردن! اصلاً انتظارش را نداشتیم همه تعجب کرده بودند... 📙شهید علم دفتر اول ص ۳۶ تولد ۱۶ آذر ۱۳۴۵ شهادت ۸ آذر ۱۳۸۹
Mehdi Rasouli - Bi Mardom.mp3
4.2M
🎬 🎤 🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩 حتی اگر که حق حتی اگر که نور چشمی نبیندش محروم میشود حتی اگر امام حتی اگر علی اُمت جفا کند مظلوم میشود علی آری علی حتی علی تنهاست بی مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی علی مردم ای نهضت بیداری یا فاطمه الزهرا در بطن زمان جاری یا فاطمه الزهرا هر چند به تنهایی یا فاطمه الزهرا تو اُمت مولایی یا فاطمه الزهرا میزان اگر علی ست تحت ولایتش دنیا و آخرت آباد میشود مولا اگر که او ست هر کس که با علی ست از بند هرچه هست آزاد میشود اگر دستان مردم بود نمیشد دسته او بسته اگر پهلو اگر بازو ولی زهرا نشد خسته ای قله حق خواهی یا فاطمه الزهرا تو دست یداللهی یا فاطمه الزهرا ای خطبه طوفانی یا فاطمه الزهرا حق هستی و میمانی یا فاطمه الزهرا . ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 💢 حضرت آقا بعد از مراسم شب اول عزاداری، به حاج مهدی رسولی فرمودند: این مرثیه‌ی شما (اشاره به مداحی فوق)‌ کار یک منبر نه بلکه کار چند منبر رو با هم کرد. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 ایام فاطمیه، شهادت حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها تسلیت باد🏴🏴🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️میشه جارو نزنی من بمیرم که به خادمه‌هات رو نزنی میشه وقتی راه میری تو خونه زانو نزنی 🌴 صلی الله و علیک یا فاطمه الزهراء سلام الله علیها ‌‌‍‌‎
⚪️ !! . ▫️تموم سختی های جنگ، یک طرف ... این که رفیقت جلو چشمت می‌شد و نمی‌تونستی پیکرش رو به عقب بیاری، یک طرف.... دوران جنگ تحمیلی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 صدای آسمانی سید شهیدان اهل قلم، حاج قاسم و حرم امام رضا، همه دست به دست هم داده اند تا این کلیپ تاثیرگذار باشد. 🔹فرودگاه بغداد و قتلگاه فکه تعبیر کرد «ما از سوختن نمی ترسیم» را برای حاج قاسم و آوینی...
۱۲ آذر ۱۳۶۵ -- اعزام سپاهیان محمد (ص) به سوی جبهه‌ها در این روز ده‌ها هزار بسیجی داوطلب از سراسر کشور، در قالب بیش از ۲۰۰ گردان، با تجمع در استادیوم یکصد هزار نفری آزادی، عازم جبهه‌های حق علیه باطل شدند. دوران جنگ تحمیلی
دفاع مقدس
💠 روایتی از گروه سرود خرم‌آباد ... و اجرای برنامه در ورزشگاه یکصدهزارنفری آزادی تهران ▫️ در حضور سپاهیان عازم به جبهه‌های نبرد (دوران جنگ تحمیلی // ۱۲ آذر ۱۳۶۵) 👇👇👇 ✍ ... استاد پیش ما آمد؛ کاغذی توی دستش بود. جلوی پله‌ها ایستاد و گفت: «برای اجرا تو یه مراسم اعزام نیروی ۱۰۰ هزار نفری دعوت شدیم تهران؛ باید بیشتر تمرین کنیم. مراسم بزرگی درپیش داریم؛ اعزام نیرو برای عملیاتی بزرگ. اجرا توی همون مراسمی هست که هر روز توی اخبار میگن.» ما هم تمام فکر و ذکرمان این شده بود که استاد از میان بچه‌های نوبت صبح و عصر چه کسانی را انتخاب می‌کند.  ▫️قرار شد برای بچه‌ها لباس بسیجی بدوزند تا گروه، شکل و ظاهر زیبایی داشته باشد. بعد از یک هفته لباس‌ها را دوختند. لباس‌ها دقیقا براساس اندازه بچه‌ها دوخته نشده بود. بعضی‌ها اعتراض می‌کردند. یکی می‌گفت: «شلوارم کوتاهه» یکی می‌گفت: «آستین پیراهنم بلنده». پوشیدن لباس بسیجی برای همه جالب بود. احساس می‌کردیم رزمنده‌ایم و سلاح‌مان هم سازهایمان است. واقعا به آن لباس افتخار می‌کردیم.  ۲۳ آبان، مراسم اعزام سه گردان نیروهای بسیجی و پاسدار، از پادگان امام‌حسین(ع) خرم آباد برگزار شد. یکی از بچه‌ها گفت: «وقتی سه گردان نیرو این همه زیاده، حساب کنید ۱۰۰ هزار نفر چقد میشه»! یکی دیگر از بچه‌ها گفت: «این‌همه نیرو کجا جا میشن؟ چجوری تا تهران می‌برنشون؟» آن یکی گفت: «حالا مثلا همه را بردن تهران، کجا جاشون میدن؟» سؤالات زیادی ذهن همه را مشغول کرده بود. لحظه شماری می‌کردیم و منتظر بودیم که روز اجرا برسد و جواب سؤال‌هایمان را بگیریم. لیست استاد، نهایی شد و مثل همیشه آه از نهاد کسانی که روی اسم‌شان قلم گرفته شده بود بلند شد. صبح دوشنبه ۱۱ آذر، به‌طرف پادگان امام‌حسین(ع) حرکت کردیم. بین راه مردم را می‌دیدیم که به سمت پادگان می‌رفتند. هرچه نزدیک‌تر می‌شدیم، جمعیت هم بیش‌تر می‌شد. از لا به لای جمعیت وارد پادگان شدیم. جمعیت خیلی زیادی آنجا جمع شده بودند. به همین خاطر خیلی سخت توانستیم از پادگان بیرون بیاییم. مردم برای رزمندگان دست تکان می‌دادند و صلوات می‌فرستادند. بالاخره از خرم‌آباد خارج شدیم. وقتی رسیدیم تهران، ما را به آپارتمانی نیمه‌ساز بردند. صبح خیلی زود ما را بیدار کردند. بعد از نماز صبح، صبحانه‌ها را دادند دست‌مان و راه افتادیم. وقتی جلوی استادیوم رسیدیم، هنوز در را باز نکرده بودند. برای اینکه لباس‌های‌مان هماهنگ باشد اجازه نداشتیم موقع اجرا کاپشن بپوشیم. از شدت سرما می‌لرزیدیم و نمی‌توانستیم سازها را دست بگیریم. استاد گفت: «شاید بهتر باشه تمرین کنید». سازها را دست گرفتیم. سرما انگشتانمان را بی‌حس کرده بود، چند مرتبه گام و چند آهنگ اجرا کردیم تا نفس‌هایمان گرم بشود. در که باز شد، با ذوق و شوق رفتیم توی ورزشگاه. روی سکوها یخ زده بود. یخ سکوها را شکستیم و نشستیم. شلوارهایمان خیس شد و در چشم به هم‌زدنی سرما تمام وجودمان را گرفت. کسی توی ورزشگاه نبود. نیروها کم‌کم وارد ورزشگاه می‌شدند. رزمنده‌ها پرچم‌هایی در دست داشتند که شعارهای «الله‌اکبر،» «لا اله ‌الا الله، محمد رسول‌الله» و «سپاهیان محمد می‌آیند» روی آن نوشته شده بود. بعضی از رزمنده‌ها شعار می‌دادند و تکبیر می‌گفتند. گروهی از نیروها لباس‌های ضدشیمیایی پوشیده بودند. جمعی از طلبه‌ها پیشانی‌بند قرمز بسته بودند. همزمان با ورود رزمنده‌ها، ما هم سرودهایی اجرا کردیم. مراسم رسما شروع شد. بعد از اینکه قرآن خواندند، سرودملی را اجرا کردیم. اولین سخنران، آقای «رحمانی،» مسئول وقت واحد بسیج مستضعفین سپاه پاسداران بود. بعد ما سرود «جنگ‌جنگ تا پیروزی» را اجرا کردیم. رزمنده‌ها با ما همراه شده بودند و جمله «جنگ‌جنگ تا پیروزی» را تکرار می‌کردند. سخنران بعدی، آقای «هاشمی‌رفسنجانی» بود. بعد از آقای هاشمی هم «آیت‌الله‌ خامنه‌ای» سخنرانی کردند.  لابه‌لای برنامه‌ها قطعه‌های کوتاهی اجرا کردیم و به برنامه تنوع دادیم. تعداد زیادی از بسیجی‌ها کفن پوشیده بودند و درست ایستاده بودند زیر جایگاه. چند هلیکوپتر از بالای ورزشگاه گل می‌ریختند روی جمعیت. در بخش دیگری از مراسم، صدها کبوتر را در آسمان رها کردند. پرواز همزمان کبوترها خیلی زیبا بود. مردم برای رزمندگان دست تکان میدادند و صلوات می‌فرستادند. خیلی از مردم اشک می‌ریختند. ما هم با دیدن این صحنه‌ها به گریه افتادیم.