eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
10.6هزار ویدیو
863 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ #دهه۶۰ #کپی_آزاد اینجاسخن ازمن ومانیست،سخن ازمردانیست که عاشورا رابازیافته،سراسر ازذکر«یالیتناکنامعک»لبریز بوده و بال دربال ملائک بسوی کربلارهسپارشدند بگذار اغیارهرگز درنیابندکه ما ازتماشای شهدا سیرنمی‌شویم
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
🎞 تقدیم به شهدای بابلی، شرکت‌کننده در عملیات مطلع الفجر
💢 آذرماه یادآور عملیات غرورآفرین مطلع الفجر در سال ۱۳۶۰ و روایت حماسه آفرینی‌های مرزداران غیور گیلانغرب، دومین شهر مقاوم کشور در زمین‌گیر کردن رژیم بعث عراق است. . در محور گیلانغرب درگیری با دشمن بعثی تا روشنی روز ادامه داشت و نیروهای عمل کننده در این محور با صلابت و رزمی بی مانند موفق شدند با تقدیم تعدادی شهید و مجروح، ارتفاع شیاکوه را به تصرف خود در آورند که در روز نخست تلاش رزمندگان اسلام در همین حد باقی ماند.بیستم آذر ماه ۱۳۶۰ مصادف با آغاز عملیات مطلع‌الفجر است. در نتیجه این عملیات ارتفاعات شیاکوه در گیلانغرب به تصرف رزمندگان درآمد و خسارت سنگینی به دشمن وارد شد. . 🚩 لازم به ذکر است در روز اول این ۳۷ تن از بچه های که اکثرا اهل بودند رسیدند.شادی روحشان ...
📚 دعاي وقت خواب🌻 تازه چشممان گرم شده بود كه يكي از بچه‌ها، از آن بچه‌هايي كه اصلاً اين حرف‌ها بهش نمي‌آيد، پتو را از روي صورتمان كنار زد و گفت‌: بلند شيد، بلند شيد، مي‌خوايم دسته جمعي دعاي وقت خواب بخوانيم. هرچي گفتيم: بابا پدرت خوب، مادرت خوب، بگذار براي يك شب ديگر، دست از سر ما بردار، حال و حوصله‌اش را نداريم🤕. اصرار مي‌كرد كه: فقط يك دقيقه، فقط يك دقيقه. همه به هر ترتيبي بود، يكي‌يكي بلند شدند و نشستند😴 شايد فكر مي‌كردند حالا مي‌خواهد سوره‌ي واقعه‌اي، تلفيقي و آدابي كه معمول بود بخواند و به جا بياورد، كه با يك قيافه‌ي عابدانه‌اي شروع كرد بسم الله الرحمن الرحیم همه تكرار كردند بسم الله الرحمن الرحيم... و با ترديد منتظر بقيه‌ي عبارت شدند، اما بعد از بسم الله، بلافاصله اضافه كرد: ‌«همه با هم مي‌خوابيم» بعد پتو را كشيد سرش🤣. بچه‌ها هم كه حسابي كفري شده بودند، بلند شدند و افتادند به جانش و با يك جشن پتو حسابي از خجالتش در آمدند😂. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▫️😄▫️😄▫️😄▫️😄▫️ پ.ن: بعدها ، مراسم جشن پتو، ارتقاء یافت و به این صورت درآمد👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 روحیه دادن به جمع رزمنده های مقاومت در سوریه 😂 فقط فرمانده ای که اجازه میده براش جشن پتو بگیرن‼️ ⚪️ بقیش سوسول بازیه😉✌🏻 🌷 شهید مرتضی عطایی جانشین فرماندهی تیپ عمار لشکر فاطمیون ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
دفاع مقدس
📽 روحیه دادن به جمع رزمنده های مقاومت در سوریه 😂 فقط فرمانده ای که اجازه میده براش جشن پتو بگیرن‼️
🌹شهید «مرتضی عطایی» جانشین فرمانده تیپ عمار لشکر فاطمیون و در کنار او: شهید ، دلاور بسیجی رضا سنجرانی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اصفهانیِ دیگه... 😊 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🌾💐🌸 ۲۷ آذر ۱۳۶۱ -- سالروز ازدواج شهید صادق مزدستان💕 فرمانده تيپ دوم و گردان صاحب الزمان لشکر۲۵ کربلا متولد سال ۱۳۳۵ -- قائم‌شهر هفتمین فرزندخانواده بااخلاق/ اجتماعی/ورزشکار و صبور مهربان با فامیل و خانواده با پیروزی انقلاب وشروع بحران در کردستان، بمبارزه با تجزیه‌طلبان پرداخت درپی تجاوز عراق به ایران راهی جبهه ها شد. او از فرماندهان لشگرکربلا بود و در عملیات های مختلف شرکت نمود وی درسال ۶۱ با گیسو صالح‌پور ازدواج نمود. ۲روز بعد به اتفاق برای زيارت مرقد امام رضا بمشهد مقدس رفتند 🔸درآنجا صادق بهمسرش گفت: «اگر اين بار افتخار درجبهه نصيبم نشد خانه ای اجاره می کنم و با هم زندگی مشترک خود را آغاز می کنيم.پس از بازگشت از مشهدمقدس بمناطق عملياتی رهسپار شد. او که فرماندهی تيپ۲ لشگر کربلا را به عهده داشت در منطقه فکه در يک عمليات در خط مرزی عين خوش و در جنگل امقر در اثر صابت ترکش مين والمر به ناحيه سر در ۹ دی ۱۳۶۱ به رسيد. درحالی که تنها دوازده روز از ازدواجش می گذشت ▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️⚪️▫️ 📄دست‌نوشته شهید مزدستان ✍️ بخوان… وقتی می گذرند ماندگان ز خجلت در پناه دیوارها پنهان می شوند اما هر روز از این گذر می گذرد و من و تو هر روز در گریزیم. بنگر برادر… بنگر خواهر، است اما من و تو مسافران از ره مانده ایم، ما مانده ایم قافله رفته است، ما مانده ایم قافله می رود، ما…؟ 🌷... و می دانی ای برادر و ای خواهر که دیگر تو خود نیستی، زنده ای بر خاک که در رگهایت خون سرخ هر جاریست و بر کتاب سینه ات وصیت سرخ هر ورق می خورد.
🔹️رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران: 🎙 اسلام با تکیه بر حجاب و عفاف، ارتباطات بین زن و مرد را تعیین می‌کند ✏️ بی‌بندوباری‌هایی که امروز در غرب وجود دارد، همیشه نبوده و جدید است ۱۴۰۳/۹/۲۷ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
14030927_46486_1281k.mp3
52.25M
❤ بشنوید | صوت کامل بیانات صبح دیروز رهبر انقلاب در دیدار اقشار مختلف بانوان. ۱۴۰۳/۹/۲۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از مردمان کوچه و خیابان در انگلستان قدیم 👆به پوشش زنان انگلیسی توجه کنید.این فیلم حدوداً صد سال پیش ضبط شده. پیش از آنکه پروژه صهیونیستی برهنه‌سازی زنان در جهان اجرا شود.
دفاع مقدس
⏳#جهان_قدیم 🎥 #فیلم_زیرخاکی از مردمان کوچه و خیابان در انگلستان قدیم 👆به پوشش زنان انگلیسی توجه ک
👆📷 پلیس آلمان در حال چک کردن طول دامن زنان عابر که کوتاهتر از حد مجاز نباشد! ✍️ پ.ن: می‌گن ایران، گشت ارشاد داره!! ظاهرا مبدع گشت ارشاد، همین غربی‌های اتوکشیده جنتلمن هستن😂😂
📷 زن ایرانی از هر قوم، نژاد و مذهبی از گذشته‌های دور تاریخ، مظهر پوشش و عفاف بوده‌ است
🔴 دستور کشف حجاب امت مسلمان از طرف آمریکا و انگلیس توسط مسئول طویله و اسطبل کنسول هلند, رضا خان قلدر ▫️شهید آوینی: «دین اسلام نه تنها در تعارض با فرهنگ های ملی نیست، بلکه چون خاک آماده ای است که شجره فرهنگ های ملی را می پرورد و صفاتِ حسنیٰ و استعدادهای نهفته آن را بر می گیرد و اظهار می کند.» 🔸منبع: کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «نظم نوین جهانی و راه فطرت»
دفاع مقدس
🔴 دستور کشف حجاب امت مسلمان از طرف آمریکا و انگلیس توسط مسئول طویله و اسطبل کنسول هلند, رضا خان قلدر
📛 کشف حجاب در ایران، اولین‌بار توسط رضا شاه ملعون به اجرا در آمد. 👆 تصویر فرزند ملعون‌تر او در حرم امام رضا (ع) به همراه همسرش با حجاب اسلامی را سید مرتضی آوینی چه زیبا تفسیر کرده است: ▫️شهید آوینی: «هویت دینی و ملی ما یکی است، چنان که ماهیت هر ملت بدون نسبت با دین و معتقدات مشترک تشخص و ظهور پیدا نمی کند و آنان که ناسیونالیسم را بهانه مخالفت با نظام اسلامی کرده اند باید به این پرسش جواب گویند که وفاق اجتماعی ما بر محور ملیت با رجوع به کدام دین محقق خواهد شد؟ ♦️شاه معدوم دم از داریوش و کورش بزرگ می زد و ریاکارانه خود را سر سپرده آستان حضرت رضا (ع) می نمایاند، اما اطرافیان شاه و تئوریسین های دروازه تمدن بزرگ در جلسات خصوصی ترشان آداب و آیین های زرتشتیان را نیز فقط در ظاهر احیا کرده بوده اند. ♦️آنها نابه خود دریافته بودند که موجودیت یک ملت بدون دین مشترک تحقق نمی یابد و اگر چه در باطن سرسپرده آستان ابلیس اکبر، واضع شریعت جدید بودند، اما رویکردشان به شکوه و عظمت دوران هخامنشیان و آداب زرتشتیان برای گریز از اسلام بود، همان راهی که اکنون صدام یزید و حکام عربستان و اردن نیز در پیش گرفته اند.» 🔸منبع: کتاب «آغازی بر یک پایان»، مقاله «وفاق اجتماعی»
▪️هر وقت مهدی از جبهه می اومد بهم می‌گفت: «مامان وقتی دوستانم شهید می‌شوند گوشم را کنار دهانشان می‌برم ببینم در آخرین لحظات چه می‌گویند»، می‌گفت «آخرین حرفی که دوستان شهیدم زمزمه می‌کردند «حجاب» بود. نمی‌دانم واقعا این زن‌های بی‌حجاب مسلمانند، خدا کند من شهید شوم دیگر این صحنه‌ها را نبینم. طاقت ندارم. راوی: مادر شهیدان ملکی 🌷 به یاد ویژه ۲۵ ، ...
دفاع مقدس
▪️هر وقت مهدی از جبهه می اومد بهم می‌گفت: «مامان وقتی دوستانم شهید می‌شوند گوشم را کنار دهانشان می‌ب
🌿 ، سفارش شهدا بویِ زهرا و مریم و هاجر از پَرِ چادرت سرازیر است بِشکَنَد آن قلم که بنویسد: "دِمُدِه گشت و دست و پا گیر" است... ا🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱 📄 گزیده‌هایی از وصایای شهدای عزیز👇👇 🌷 شهید داود فلاح زاده (●ولادت: ۱۳۴۰ ☆ ○شهادت: ۱۳۶۳): 🔆《و اما ای خواهران: جهاد شما،همان حفظ عفت شماست و حفظ عفت تو از خون شهید کوبنده‌تر است.》 🌷 شهید حسن میش مست (●ولادت: ۱۳۴۷ ☆ ○شهادت: ۱۳۶۷): 🔆《خواهرانم توصيه و سفارش مى‌كنم كه در حفظ حجاب و نجابت خود كوتاهى نكنند.》 🌷 شهید مجید احمدی ولی آبادی (●ولادت: ۱۳۵۰ ☆ ○شهادت: ۱۳۶۵): 🔆《... نسبت به این انقلاب احساس مسئولیّت نمایید و با بی حجابی مبارزه کنید تا خون این شهدا پایمال نشود.》 🌷 شهید محمد درودگر نژاد: ❗️《از خواهرانم می‌خواهم که با حفظ پاکدامنی و عفت و حجاب اسلامی و پرورش فرزندان نیکو پاسداران حرمت خون شهیدان باشند.》 🌷شهید علی رضائیان: ❗️《شما خواهرانم و مادرانم! حجاب شما جامعه را از فساد به سوی‏ معنویت و صفا می‌کشاند.》 🌷شهید اسماعیل آقاپور آرانی: 🔆《خواهر عزیزم! سلام. حجاب، عفّت و پاکدامنی را سرلوحه‌ی زندگی‌ا‏ت قرار بده و زینب گونه پیام شهیدان را به گوش جهانیان برسان!》 🌷شهید حسین هادی: 🔆《خواهرم! تو با حجاب خود، حجابی که پای آن خون شهدای فراوانی ریخته شده باز ادامه دهنده‌ی راه تمام شهداء از جمله این بنده‌ى حقیر خدا باش!》 🌷شهید عباس قلعه زمانی: 🔆《ای خواهران! حجاب خود را حفظ کنید که حجاب پاکدامنی و عفت شماست.》 🌷شهید مهدی یخچالی: 🔆《ای خواهران، این شعر را الگوی خودتان قرار دهید: ای زن به تو از فاطمه اینگونه خطاب است ارزنده‌ترین زینت زن حفظ حجاب است》 🌷 شهید محمد علی توانگر: 🔆《خواهرم! شما با حجاب و برادرم! شما با براداشتن سلاح، از امام و جمهوری اسلامی که حاصل خون بهای شهیدان است دفاع کنید. همچنان که من با خونم نمی‌گذارم دشمن به همین آسانی به ایران اسلامی تجاوز نماید.》 🌷 شهید حسین برهانی: 🔆《خواهرانم! در تربیت فرزندانتان بکوشید و حجاب را رعایت کنید، زهراگونه زندگی کنید...》 🌷 شهید مهراب علیزاده: 🔆《امّا خواهران! اگر می‌خواهید روح شهدا از شما خشنود و خانواده‌ی شهدا از شما راضی باشند، حجاب را رعایت کنید و تقوا پیشه نمایید.》 🌷 شهید احمد دانش: 🔆《ای خواهر! حجاب! حجاب را رعایت کن؛ چون حجاب تو کوبنده‌تر از خون من است. با رعایت حجاب اسلامی، مشت محکمی به دهان یاوه گویان دنیا بزنید.》 🌷 شهید حاج علی نوری: 🔆《خواهران عزیزم! شما می‌توانید با پوشش حجابتان از خون ما شهیدان پشتیبانی کنید.》 🌷 شهید حسن شجاعی: 🔆《به خواهرانم سفارش می‌کنم که حجاب را رعایت کنند که حجاب مانع فساد در جامعه خواهد شد.》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید حبیب مقدم دزفولی ، متولد ۱۳۴۷-- ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان و در منطقه پاسگاه زید جاویدالاثر شد و پیکر پاک و مطهرش آبان ۷۵ تفحص و کشف شد/مزار شهید:گلزار شهدای شهیدآباد دزفول ▫️از بچه هایی بود که در خانواده ای دین دار و در جلسات قرآن مسجد سید صالح تربیت شد. من درذهنم خاطرات چندانی از حبیب ندارم جز روابط ما در کودکی و همین جلسات قرآن که برخی وقتها با شیطنت هایی نیز همراه بود... وقتی برای عملیات رمضان اعزام شدیم حبیب هم آمد. من حدود ۲سال از حبیب بزرگتر بودم و در آن اعزام حاج محمد خلف از همه ما بزرگتر بود.وقتی عملیات شروع شد محمد خلف و محمد حسن فتوحی نیا اسیر شدند.باقر گندمخور و غلامعلی موسایی وحبیب برنگشتند.من و ناصر ظفری و سلطانعلی طاهردناک هم هرکدام دربیمارستانی بستری شدیم  و قاسم حق خواه و غلامحسین خادم پور وغلامحسین احمدک سالم برگشتند.غلامعلی را بعد از یکی دو سال آوردند و بگمانم از باقر خبری نشد.وقتی از بیمارستانی در بهشهر مرخص شدم درقطار اندیمشک سلطانعلی طاهردناک و سعید دوستی زاده رادیدم. سلطانعلی که تصور میکنم پهلویش ترکش خورده بود خیلی لاغر شده بود. سعید هم مچ دستش ترکش خورده بود و آن دست هنوز هم محتاج دست دیگر است! اما حبیب: او جوانترین شهید منطقه کرناسیان و محله سبط الشیخ انصاری و رودبند ومسجدحاج صوفی است یعنی شهیدی که درجبهه بشهادت رسیده است. اگر در شهرمان دزفول جوانتر از حبیب داریم من نمیدانم.اووقتی درعملیات رمضان مفقودشد چهارده سال و چهار ماه سن داشت. از نکات عجیب زندگی حبیب این است که دقیقا پس از ۱۴سال و ۴ماه جنازه حبیب را پیدا کردند و آوردند  راوی:مهران موحد
دفاع مقدس
🌷شهید حبیب مقدم دزفولی ، متولد ۱۳۴۷-- ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ در عملیات رمضان و در منطقه پاسگاه زید جاویدالاث
⚪️ مفقودالاثر اولین بار در آسایشگاه گردان عمار حبیب را دیدم؛ با برادرش عظیم آشنا بودم و البته بواسطه اینکه مادر بزرگوارش خواهر دوست بسیار عزیزم شهید والامقام مصطفی فراوش بود با خانواده آنها کاملاً آشنا بودم، اما حبیب را ندیده بودم.سن او را به زحمت می‌توانستی به ۱۴ برسانی نمی‌دانم چطور از گیر برادران مسئول اعزام نیرو در رفته بود. آن روز عصر در آسایشگاه روی تخت مشغول مرتب کردن وسائلش بود به علت شباهت زیاد به برادرش عظیم او را شناختم. خیلی کم حرف بود پاسخ سوالاتم را تلگرافی جواب می‌داد؛ کارت و پلاکش را صادر کردم (من مسئول تعاون گردان بودم) و تأکید کردم تمام مشخصاتش را روی لباس‌هایش بنویسد.همان شب به آسایشگاه ما خشم شب زدند و با نارنجک‌های صوتی پذیرایی مفصلی از ما کردند؛ در حین سرو صدا و وحشت بچه‌ها نمی‌دانم چه شد که توجهم به حبیب جلب شد؛ معلوم بود قبل از خشم شب در خواب عمیقی بوده است؛ اصلاً نمی‌دانست کجاست. نزدیکش رفتم یکی از مسئولان عملیات کنار ما آمده بود و مرتب فریاد میزد برپا … برپا … بخط … بیرون. طفلک حبیب هول شده بود و پوتین‌هایش را پیدا نمی‌کرد من که حوصله‌ام از فریادهای آن بنده خدا سر رفته بود داد زدم: بابا دِ مولَت دِش پوتیناشهَ جورهَ! با فریاد من بنده خدا رها کرد و رفت. پوتین‌های حبیب را پیدا کردیم و به محوطه پادگان آمده و به خط شدیم. از آن شب همش به فکر حبیب بودم که شب عملیات با این سن کم چه خواهد شد؛ بعداً از بچه ها شنیدم که در پیشروی رشادت‌های زیادی داشته اما پس از عقب نشینی کسی او را ندیده است. صبح که لیست شهدا و مجروحین را برای تعاون تیپ آماده می‌کردم چون هیچکس از او اطلاع درستی نمی‌داد در لیست آمار، ستون مفقود الاثر را تیک زدم.  (راوی: سیدرضا صائبی‌پور)
...! 🌷شب عملیات والفجر هشت؛ نیروها باید به دل امواج خروشان اروند می‌زدند. شهید مـزرجـی به شهید شوشتری گفـت: «امشـب اگـر عـراقی‌ها مـا را نـزنند؛ تـوی آب کوسه‌ها می‌زنند! اگـر هیچ کدام نزنند؛ ما لای سیم خاردار و تله‌های انفجاری گیر می‌کنیم. با محاسبات مادی، امشب ما نمی‌توانیم از آب رد بشویم. من امشـب فقـط وارد آب می‌شـوم تا امــام که در جماران است، به ایشان خبر دهند که آقا! بچه‌ها به عشق شما زدند به خط. دیگر برای من مهم نیست که آن طرفِ خـط، برسیم یا نرسیم!» و بعـد از آن گفـت: «اونی کـه وظیـفه ماسـت، وارد آب شدن اسـت. از این آب بیـرون اومـدن دیگـر در اختیار و وظیـفه ما نیست؛ اون دیگه با خداست.» بعد گفت: «خـدای آن طرف اروند، خدای این طـرف اروند است. اگـر کسی این طـرف، قلبـش آرام است، آن طـرف می‌ترسد؛ توحیدش مشکل دارد.» 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز مرتضی متین‌فر مزرجی و سردار سرتیپ پاسدار شهید نورعلی شوشتری راوی: رزمنده دلاور حسن رحیم پور ازغدی ┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈ به قافله جاماندگان از شهادت بپیوندید👇 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
باز، صبح آمد و من غرق نشاطم؛ یک روز دگر با شِکَرِ یاد شما چای بنوشم...☕️☕️ ------------------------------------------- ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
دفاع مقدس
🎥 فیلم به اسارت گرفتن شهید محمدجواد تندگویان وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران توسط ارتش صدام فیلمی که
⚪️ ماموریت جنگی خیلی اصرار داشت که حتما به پالایشگاه آبادان سر بزند. می‌گفت: « مگر من چه فرقی با مهندسین و کارمندان آنجا دارم که هر لحظه زیر آتش و در معرض بزرگترین خطرها کار می‌کنند؟» سه بار برای این سفر اقدام کرد اما موفق نشد که برود. هر بار تا اهواز می‌رفت و از آنجا او و همراهانش را باز می‌گرداند و می‌گفتند باید حکم ماموریت جنگی داشته باشید. چهارمین بار که برای بازدید از پالایشگاه آبادان قصد عبور از مناطق جنگی را داشتند، از جاده دیگری عبور می‌کنند که به تصرف نیروهای عراقی در آمده بود و آنها از این موضوع بی خبر بودند. شهید تندگویان توسط نیروهای عراقی دستگیر می‌شوند. بعدها مهندس بوشهری تعریف می‌کرد وقتی ما را گرفتند شهید تندگویان سریع کارت شناسایی خود را در خاک پنهان کرد و به ما نیز اشاره کرد، کارتهای خود را پنهان کنید. می گفتند، وقتی شهید چمران از این ماجرا مطلع شد، دستور داد گروهی از رزمنده‌ها به آن منطقه بروند تا اگر هنوز شهید تندگویان و همراهانشان از مرز خارج نشده‌اند آنها را آزاد کنند که متاسفانه اینچنین نشد. شهید تندگویان را به بصره و سپس به بغداد منتقل کرده بودند. (راوی: خانم بتول برهان اشكوری همسر شهيد تندگویان)