دفاع مقدس
همراه با یاران آقاجمال عملیات والفجرچهار در بیست وهفتم مهر ماه سال 1362 با رمز "یا الله" در منطق
سردار رشید سید جمال طباطبائی
/متول1339 - در خانواده ای مذهبی و سرشار از ایمان و اعتقاد در شهرستان شهرضا پا به عرصه وجود گذاشت و از همان اوان کودکی تحت تربیت اسلامی و آموزشهای مکتبی و عقیدتی با نظارت والدین قرار گرفت.
همزمان با اوج گیری مبارزات بی امان امت مسلمان در مبارزه با رژیم شاه نقش ویژه ای برعهده گرفت و تا سرحد امکان از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
با شروع جنگ تحمیلی و آغاز تهاجم صدام و غصب سرزمین مقدس ایران در زمستان سال 59 به عنوان داوطلب بسیجی رهسپار میدان جنگ گردید و با قبول مسئولیتها و سمتهای مختلف، فرماندهی دسته گروهان و گردان به مبارزه با دشمن پرداخت. ایشان در سال 61 در خط پدافندی زید براثر اصابت ترکش به سرش به شدت مجروح شد و پس از یازده روز بیهوشی بلاخره به هوش آمد ولی نیمه راست بدنش فلج شده بود و دست وپای راستش قادر به حرکت نبود ولی این موضوع باعث عدم حضورش در جبهه نگردید و همچنان راسخ واستوارعزم شرکت در عملیاتها و خط مقدم جبهه را داشت که با وجود این وضعیت جسمی، روحیه بخش رزمندگان و مایه قوت قلب آنها بود و به دلیل استعداد و خلاقیتش در ارائه طرحها و برنامههای جنگی از ستونهای اصلی لشکر قمر بنی هاشم به شمار میرفت.
بالاخره در تاریخ 23/فروردین/66 در خط پدافندی شلمچه با اصابت ترکش خمپاره به لقای دوست شتافت. از این شهید بزرگوار یک فرزند دختر به یادگار ماند. روحش شاد یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
دفاع مقدس
سردار رشید سید جمال طباطبائی /متول1339 - در خانواده ای مذهبی و سرشار از ایمان و اعتقاد در شهرستان
فرازی از وصیت نامه فرمانده شهید سید جمال طباطبائی
اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم لقدیر «29 حج»
به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده اذن جهاد داده شده، زیرابه آنها ظلم شده و خدا بر یاریشان تواناست.
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و به نام یگانه منجی عالم بشریت حضرت ولی عصر (عج) و با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب.
خداوند متعال را سپاسگزاریم که نعمت بزرگ جنگ را به ما ارزانی داشت و ما را در بوته آزمایش قرار داد. الحمد لله که این نعمت شامل حال من شد و توفیق شرکت در این جنگ به من عطا گردید. امیدوارم تمام برادران ادامه دهنده این راه پر پیچ وخم و دارای پرتگاه و جاده های انحرافی فراوان آن باشند. چون از صدر اسلام و از زمان امام حسین تا کنون برای تداوم بخشیدن این راه خونهای زیادی ریخته شده است و اگر کوچکترین کم کاری و سستی بشود، فردای قیامت شهدا از سر تقصیرات ما نخواهند گذشت. برادران حجت برای همه ما تمام است واگر کوتاهی از هرکدام از ما صورت بگیرد، جوابی در پیشگاه خداوند نداریم. برای تداوم این راه احتیاج به وحدت میباشد. از هرگونه تفرقه و جدائی بپرهیزید و همگی با هم دست اخوت وبرادری بدهید که دشمن از وحدت ما لرزان و هراسان است.
نکته ای را که باید به مردم تذکر داد (هرچند من قابلیت آن را ندارم) اینست که پشتیبان ولایت فقیه باشید چون انقلاب ما به خاطر خدا و به دست ولایت فقیه بوده و هست وثبات آن به دست ولایت فقیه است و بس. ان شاءاله
دفاع مقدس
فرازی از وصیت نامه فرمانده شهید سید جمال طباطبائی اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم
آقاجمال به روایت همسر
✨جمال انسان عجیبی بود. وقتی از جبهه به مرخصی می آمد، در ظاهردغدغه جنگ در سر نداشت، اما دغدغه مردم، آرام و قرار را از او میگرفت و با درد مردم» عجین بود. دلش برای همه میتپید.🌺🍃
✨برای ان جانبازعصابه دست، برای آن همسر شهید جوانی که همسایه مابود وداشت بنایی اش را از دست میداد و نفت برای گرم کردنخانه اش نداشت، برای آن پیرزن قد خمیده فقیر، برای رفتگر محل وبرای....🌺🍃
✨اهل نماز شب و روزه و زیارت عاشورا بود. بی نمازش دعای «اللهم ارزقنی توفیق الشهاده في سبيلک»رامیخواندبعد از نماز به نقطه ای خیره می شد. دلش نمی خواست، کسی عاشقانه اش را با خدا برهم زند؛ اما اگر این اتفاق می افتاد با لبخند صمیمی، خلوت با خدا را رها و به خلق خدا توجه می کرد.🌺🍃
✨در زندگی مشترکمان، نمونه یک مرد واقعی بود. مردی که با تمام وجود عاشق زن و بچه اش بود. در «بیست و دو ماه زندگیمشترکمان رابطه ما به راستی عاشقانه بود. در این بیست و دو ماه، ما فقط هفتاد و پنج روز در کنار هم بودیم🌺🍃
✨نام «زهرا» را برای دخترمان انتخاب کرد. یادم می آید، در آخرین رمضان عمرش، در ایوان خانه، روبه روی حوض آب و باغچه با صفای مان مینشست. زهرای چند ماهه را روی زانویش می نشاند و قرآن می خواند. 🌺🍃
آن قدر زیبا آیه های الهی را در گوش دختر کوچکمان نجوا میکرد که گل زیبای زندگی ما با طنین دلنشین قرآن به خواب می رفت. جمال دریافته بود، آنچه بعد از رفتنش می تواند، چراغ راهی برای تنها فرزندش باشد کلام وحی و سیره و سنت ائمه اطهار (ع) است.تلاش میکرددر کارهای شخصی اش به هیچ کس حتی به من تکیه نکند🌺🍃
✨کم توقعی او به حدی بود که من حس نمیکردم همسریک جانبازم. بعد از این که از خواب برمی خاست با کمک دندان ودست سالمش رختخواب را جمع می کرد و در گوشه اتاق می گذاشت.🌺🍃
راوی: خام کسایی، همسر شهید جمال طباطبایی
دفاع مقدس
فرازی از وصیت نامه فرمانده شهید سید جمال طباطبائی اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا و ان الله علی نصرهم
8.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌕ویژه برنامه بیان خاطرات شهید سید جمال طباطبائی🌹
زیبای من روزی که رفتی با خودم گفتم
چیزی که دیگر برنخواهد گشت زیباییست
🌿 دوران #دفاع_مقدس
وداع عاشقانه
اعزام نیرو ۱۳۶۴
صدام برای كسی كه بار اول او را میبيند، خيلی ترسناک نيست؛ اما سابقهی او باعث رعب و وحشتی میشود كه بر محلی كه ما در آن قرار داشتيم، سايه افكنده بود. میترسيدم سخنی به زبان آورم كه حاكی از حماقت من باشد.اكرم (شوهر خواهرم)كاملا در جای خودش منجمد شده بود.
صدام سر سخن را باز كرد و با لبخند مكارانهای از من پرسيد: «ميخائيل، مادرت اهل كجاست؟»
جواب دادم:«جناب رئيس جمهور، مادرم در كاظمين متولد گشته و در همان جا هم بزرگ شده است.»
صدام با مكر و حيله پاسخ داد:«امكان دارد پدرم از كاظمين ديدار كرده و با مادر تو ملاقاتی داشته باشد! اين مسئله شباهت زياد ما را تفسير میكند.»(او اين عبارت را با كلمات بسيار زشتی بيان كرد كه من در اينجا نمیتوانم آن را بنويسيم.)
با لبخند گفتم: «بله، ممكن است همين طور باشد، جناب رئيس!»
افراد حاضر در دفتر، از جمله اكرم، با صدام كه از ته دل میخنديد، همصدا شدند. در آن هنگام من نتوانستم تنفر خود را بروز دهم...
بخشی از خاطرات #میخائیل_رمضان
میخائیل رمضان (سمت چپ) معلم سادهای بود که به خاطر شباهتش به صدام (سمت راست) ۱۹سال بالاجبار نقش او را بازی کرد و سرانجام از عراق متواری شد.
🌿 دوران #دفاع_مقدس
🌈 کانالها واسۀ اونا، محلِ مِعراجشون بود!
🔴 نکنه واسه ما، محل سقوطمون باشه!!
@DefaeMoqaddas
✅ کانال دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌷شهید مظاهر لطفی، اهل شهر نراق،جمعی سپاه شهرستان محلات 📅که درتاریخ ۱۱ آبان ۱۳۶۱ درعملیات محرم در جب
🌷فرازی از شهید مظاهر لطفی، اهل شهر نراق،
🔹که در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۶۱ در عملیات محرم در جبهه عین خوش - موسیان (استان ایلام) به شهادت رسید
👈کانال "دفاع مقدس" @DefaeMoqaddas
🔸ایتا: http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🔹تلگرام: https://t.me/Defa_Moqaddas
💠 نگاهی به رویدادهای هشت سال جنگ تحمیلی