eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
21.9هزار عکس
14هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
به یاد شهدای ارتش دلاور گمنام نیروی زمینی ارتش قهرمان نبرد با اشرار و‌ منافقین 🇮🇷"شهید محمود بیگلری فر" متولد : خرم آباد دارای شصت و‌ شش ماه سابقه کار عملیاتی در دفاع مقدس و بعد از جنگ در جهت مقابله با نفوذ اشرار و گروهک های ضد انقلاب به کشور - فرمانده گروهان گردان ۷۴۹ - فرمانده گردان ۷۴۰ - رئیس رکن سوم گردان ۷۴۹ لشگر ۸۴ پیاده خرم آباد (لرستان) نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شهادت : ۱۳۷۲/۱۲/۲۶ سومار / درگیری با عناصر مسلح گروهک تروریستی منافقین نثار روح مطهر و ‌ملکوتی شهید محمود بیگلری فر و همهٔ شهدای دلاور خرم آباد
30.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"بگذار اغيار هرگز در نيابند.." که اين همه در کام ما چه شیرین است و سرِ، ما، در هوای كدامين يار خود را از پا نمی‌شناسد. "بگذار اغيار هرگز در نيابند."
ارتباط تلفنی راه دور ارتش (FX) ⏳ چندی بود که ارتباط 24 کاناله بین سایت قلاجه (ایلام) و سایت مخابراتی گیلانغرب به عللی قطع شده بود. این سایت را که شرکت مخابرات راه اندازی کرده بود، ارتباطات FX ارتش (سرهنگ تقدیسی) را تأمین می‌کرد، لذا می‌بایستی توسط ایشان رفع عیب شده و مجدداً راه اندازی می‌شد. گروه تکنسین نگهداری مخابرات باختران به قلاجه رفتند و معلوم شد آنتن‌ها به علتی، از مسیر خارج شده است. آنتن‌ها را که دوبل بودند، مجدّداً در راستای مسیر انتشار، فیکس نمودند ولی ارتباط برقرار نشد. در مرحله‌ای دیگر، اکیپ مجهزتر نگهداری سیستمهای مخابراتی از تهران آمدند و آنها هم نتوانستند مشکل را حل کنند. کلّ ارتباط FX ارتش در گیلان غرب کشور، قطع بود. در نهایت با پیگیری مکرر از سوی مخوال ارتش، سرهنگ حسینی (معاون مخابراتی صیاد شیرازی) از تهران خواسته شد در اسرع وقت پیگیر رفع خرابی FX ارتش در غرب شوند. این بار اکیپ کاملتری از سوی نصب و راه اندازی مرکز (شامل: ماکس مَن، رادیو مَن، پاور مَن، دکل مَن و ...) ، از تهران عازم منطقه شدند (مخابرات باختران نصب سیستم را انجام نمی داد و این کار به عهده تهران بود که البته با هزینه هنگفتی که صرف آنها می شد، از حق مأموریت راننده و عوامل فنی گرفته تا خورد و خوراک و هزینه های جانبی - البته با توجه به مزایایی که به آنها تعلق می گرفت خیلی هم مایل نبودند کار را زودتر تمام کنند و باز گردند. البته استثنائاتی در آنها وجود داشت من جمله برادر شفاهی (ماکس من)، مرحوم صلاحی (دکل بند) که شاید از صداقت و وجدان کاری آنها بعدها بنویسم) خلاصه اکیپ تهران همه چیز را در قلاجه و محل سایت ارتش در نزدیکی گیلانغرب بررسی کردند: ایرادی از رادیواکس پیدا نکردند. پاور مشکلی نداشت، آنتن وات برگشتی نداشت .... و همه چیز نرمال بود، ولی باز ارتباط برقرار نمی‌شد!! اکیپ مزبور ناامیدانه به تهران بازگشت. و حالا بیش از دو هفته بود که FX ارتش قطع بود. دقیق به خاطر ندارم. مهندس ظهوری فر (از شرکت مخابرات) و یا سرهنگ تقدیسی (از مخابرات ارتش) تماس گرفتند و قرار شد ما هم سری به دستگاه‌ها بزنیم، شاید بتوانیم کاری کنیم. به لحاظ تعاملی که با هر دوی اینها داشتیم، پذیرفتیم. در آن موقع به نظرم نیروهایمان در مأموریت بوده یا در مرخصی به سر می بردند و لذا خدو به تنهای با همراه داشتن تعدادی وسایل و ابزار مورد نیاز با تویوتا عازم قلاجه شدم. در آنجا همه چیز را چک کرده، هیچ مشکلی وجود نداشت، در گیلانغرب هم همینطور؛ ولی با این حال دو طرف AGC دریافت نمی کردند. این بار دقیق تر شده، مسیر انتقال امواج را بررسی کردم. با مشاهده آنتن‌ های دو طرف به ایراد و اِشکال کار پی بردم. جهت‌های آنتن ها درست بود ولی پلاریزاسیون آنها با یکدیگر تفاوت داشت!!! آنتن های هر دو طرف می بایست عمودی یا افقی باشند که متأسفانه اینطور نبود. با ابزاری که همراه داشتم، پلاریزاسیون آنتن‌ها را تنظیم کرده، پایه‌ها را فیکس نموده، به پایین آمدم، AGC بالا آمده بود و ارتباط برقرار شد. وقتی تهران و باختران از موضوع باخبر شد از مخابرات سپاه قدردانی و تشکر کردند. موضوع برای شرکت مخابرات و ارتش خیلی جالب بود که بچه‌های سپاه با این که مدت زیادی نبود با این دستگاه‌ها کار می‌کردند ولی توانایی خود را نشان داده بودند. (بعدها نیز که سایت مخابراتی کوثر-واقع در ارتفاعی در کنار جاده جوانرود به پاوه- را ایجاد کردیم، به دلیل دید عالی این ایستگاه به باختران و منطقه تحت پوشش خود، شرکت مخابرات تمایل یافت در آن مکان، دکل و سایت رله احداث نماید.) یک باری که به مقرّ مخابرات ارتش رفته بودیم، سرهنگ تقدیسی بچه‌های ما را خیلی تحویل گرفت و از گذشته‌ها تعریف می کرد. او با حسرت می‌گفت: در زمان شاه، افسران مخابرات، دروس مخابرات و الکترونیک را در مراکز آموزشی ارتش می‌آموختند و حتی برای گذراندن دوره‌های تخصصی، عازم آمریکا شدند. این آموزش‌ها که هزینه هنگفتی هم برای کشور داشت، در عمل حاصلی نداشته و نیاز ارتش را برآورده نکرده است. وی اذعان داشت، همین بچه‌های سپاه با لباس و سر و وضع ژولیده و خاکی (که همسن فرزندان او بودند) و از قبل هم آموزش‌های آنچنانی ندیده بودند، بدون کمک دیگران، با تلاش‌های تحسین برانگیز خود نیاز‌های ارتباطی FX جبهه را به خوبی مرتفع می‌سازند. در آن زمان ارتش، سیستم انتقال خطوط تلفن راه دور FX را نداشت و در طول جنگ بخش رادیوماکس سپاه به آنها خدمات می داد. ارتش فقط از رادیورله استفاده می کرد که مختص انتقال خطوط هات لاین HOT LINE بود.
📆 17 آذرماه1359 - سالگردشهادت حُرّ انقلاب، شاهرخ ضرغام ┄──┄──┄──ا 💠 ، کاباره‌رویی که عاقبت بخیر شد 🔺 جوانی بِزن‌بهادُر که کار او خوشگذرانی، لَهو و لَعِب و جمع کردن نوچه‌ به دور خود بود. 🔹 او در عالم اَلوات‌گری، تمام پل‌ها را پشت سرش خراب نکرد. لااقل ماه رمضان و محرّم، به احترام روزه و امام حسین، دست از کارهای خلاف می‌کشید. 🔸 او با آغاز انقلاب و با شنیدن نام سیّدی به نام خمینی، تحولی در او پیدا شد. پس از آن دیگر لب به زهرِماری نزد و به عشق آقا، عکس او را در سینه‌اش خال‌کوبی نمود. ▪️ از قدرتِ ضربِ بازویش برای مقابله با ساواکی‌ها و مزدورانِ آدمکُشِ شاه استفاده می‌کرد. با پیروزی انقلاب57 نیز در صحنه‌ بود و با عناصر مُعاند و مزدورِ بیگانه برخورد می‌کرد. ⚪️ با شروع جنگ به گروه به فرماندهی شهید پیوست. او طیف وسیعی از به اصطلاح اخراجی‌ها!! تا آدم‌ها دانشگاهی و درس‌خوان را دور خود جمع کرده بود. نمونۀ آن، شهید که به محض شنیدن خبر جنگ، درس و محیط راحتِ آمریکا را رها نمود و خود را به ایران رساند و در آبادان به گروه هاشمی پیوست. 🌹 شاهرخ ضرغام، رشادت‌های فراوانی از خود نشان داد تا این که پاک شد و لیاقت شهادت را پیدا کرد. او در ماه در جبهۀ در صحنه‌ای نزدیک به مواضع دشمن، به کفّارِ بعثی یورش برد تا این که ناگهان، گلوله‌ای سرکِش سینۀ او را شکافت و با چهره‌ای خونین به ملاقات پروردگارش شتافت. پیکر مطهر او نیز هرگز به وطن بازنگشت. ┄──┄──┄──ا ➖...و شاهرخ ضرغام حجّتی شد برای تمام‌جوان‌هایی که از سرِ جهالت، سرگرم گناه و غفلت بوده و از عاقبت اعمال خلاف خود بی‌خبرند
4.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بارهاتوبه‌شکستم‌توولی‌بخشیدی کی‌شودحُرشوم‌توبه‌ی‌مردانه‌کنم؟ شهید شاهرخ ضرغام🥀 شهادت ۱۷آذر انقلاب
2.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥کلیپی به‌یادگارمانده‌از شاهرخ ضرغام اودر17 آذر59درجبهه آبادان بشهادت‌رسید و شاهرخ حجّتی شدبرای تمام‌جوان‌هایی که از سرِ جهالت،سرگرم گناه وغفلت بوده‌و ازعاقبت‌اعمال‌خلاف خودبی‌خبرند
15.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬کلیپ | مروری کوتاه بر زندگی جاویدالاثر شهید شاهرخ ضرغام 🔹کاباره‌روی زمان شاه که ...متحول شد و به فطرت خویش بازگشت، دلِ آگاه یافت و مشتاق شهادت🌷
🌷خاطره کوتاه و نحوه شهادت شهید احمد کشوری🌷 🌹از ایلام برای زدن مواضع و مهمات دشمن راهی شده بود، به موقعیت مورد نظر که رسید از همان بالا بانویی را دید که در حال پهن کردن لباس بر روی طناب است و کودکش نیز همان نزدیکی ایستاده است. احمد با دیدن این صحنه از ماموریت منصرف شد و بی آنکه حتی گلوله ای شلیک کند، راه خود را گرفت و برگشت. وقتی بازگشت همه به او اعتراض کردند که چرا چنین کرده اما احمد نتوانسته بود و می گفت که ما بنایمان بمباران غیرنظامیان نیست. عقاب تیز پرواز سرلشکر شهید احمد کشوری که در تاریخ پانزدهم آذر ماه سال ۵۹ بعد از انجام مأموریت سخت و پیروزمندانه خود به وسیله میگ های عراقی مورد حمله قرار گرفت و در حالی که هلیکوپترش به شدت می سوخت، خود را به خاک ایران رساند و سقوط کرد و به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهیدان احمد و محمد کشوری کنار عکس فرزندشهیدش که در تاریخ 1393/12/9 به رحمت خدا رفت
- 18 آذر 1366 شادکام، پدر 5 شهید هزینه 5 رزمنده جنگ را تقدیم رئیس جمهور کرد
برادرها یکی یکی وسایل به دست گرفته و وسایل سنگین‌تر را روی برانکاردقرار داده و به راه افتادیم. مسیر به سمت قله دارای شیب تند و از طرفی پوشیده از برف بود و با برداشتن هر قدم پای آدم تا زانو درون برف می‌رفت. در آن سربالای‌های تند کوه، بر اثر ضعف و شدت کار، به حالت نیمه بیهوش در آمدم، و آن بندگان خدا مرا نیز با خود حمل کرده و با هر زجر و مشقتی که بود به بالای قله رساندند. حالا یک هفته از تلاشمان برای رساندن وسایل به بالای لری گذشته و به لطف خدا این کار انجام شده بود. این نقطه در واقع سایت رله اصلی به شمار می‌رفت و ارتباطات تلفنی FX را توسط ماکس 12 کاناله از سایت وزنه می‌گرفت و توسط ماکس در منطقه عملیاتی توزیع می‌کرد: یک دستگاه 6 کاناله به قرارگاه اصلی، دستگاه 6 کاناله به مقر ارتش که در شیار غربی لری قرار داشت(این ارتباط بنا به درخواست سرهنگ حسینی-معاون مخابراتی شهید صیاد شیرازی- برقرار شده بود)، دستگاه 6 کاناله به بیمارستان صحرایی دشت شیلر، 6 کاناله به قرارگاه چاله خزینه، ماکس قرارگاه جلویی میشلان و ... . برای برپایی سایت، در قله ارتفاع، سنگر چاله مانندی تقریباً 4×3 متری پیدا کردیم که اطراف آن سنگ چین شده بود. کف آن را پلاستیک پهن کردیم و بر روی آن برزنت کشیده و سپس روی آن پتو انداختیم. دستگاه‌های ماکس 6 و 12 کاناله را به دیوار سنگر تکیه داده و کابل‌ها و ترمینال‌های دستگاه را هم بر روی تخته‌ای قرار دادیم. باتری‌ها و موتور برق را هم بیرون سنگر گذاشتیم. آنتن‌ها را نیز بر به میله تاکتیکی بستیم (لوله چند متری فلزی که به سه تکه سیم یا طناب مهار می‌شد). از آنجا که ارتفاع بلند بود نیازی به برپایی دکل نبود و وقتی که می‌ایستادیم کلّ منطقه زیر پایمان بود. روی سنگر را نیز برزنت و نایلون کشیدیم. برای گرم کردن سنگر هم از یک چراغ نفتی استفاده می‌کردیم. این سنگر هم محل کار بود و هم محل استراحت. پس از آغاز عملیات، با هماهنگی‌ای که با هوانیروز ارتش صورت گرفته بود، وسایل مورد نیاز از قبیل: رادیو ماکس، بنزین، نفت، آذوقه و .... توسط هلی کوپتر به بالای قله انتقال می‌یافت. وسایل و ملزومات را با ماشین به پَد هلی کوپتر (که در شیار دره‌ای بین راه شیلر و مریوان قرار داشت)، برده و در آنجا در داخل سبد توری مانندی قرار می‌دادیم و این تور با یک سیم بکسل به هلی کوپتر آویزان می‌شد.