eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
10.3هزار ویدیو
840 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 28 بهمن 1362 - سالروز شهادت فتحعلی گلیج 🌿 متولد: 1331 - شهرستان عباس آباد - استان مازندران 🌷 شهادت: 1362/11/28 - مریوان (کردستان)— بر اثر اصابت تیر مستقیم 🌱 بسیجی دلاور تیپ 3 لشگر 25 کربلا - دوران دفاع مقدس 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 زیبا و خاطره انگیز "روایت فتح" 🌈 کارگردان: شهید مرتضی آوینی ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🌴 خاطرات جنگ 💠 شوخ طبعی ‼️بیسکویت مَلَس‼️ سه چهار ساعتی به رفتنمان به خط مقدم برای شروع عملیات مانده بود. نیروهای گردان، هر کدام در حال انجام دادن کاری بودند. یا وصیتنامه می نوشتند و یا سلاح و تجهیزاتشان را امتحان می کردند و از یکدیگر حلالیت می طلبیدند. یک موقع دیدم از یکی از چادرها سر و صدا بلند شد و بعد یک نفر پرید بیرون و بقیه با لنگه پوتین و فانسقه و سنگ و کلوخ دنبالش. اوضاع شیر تو شیر شد. پسرکِ فراری، بین خنده و ترس، نعره می زد و کمک می طلبید و تعقیب کنندگان هم با دهان‌های کف کرده و عصبانی ولش نمی‌کردند. فراری را شناختم. اسماعیل بود. از بچه های شرّ و شلوغ گردان. او خورد زمین و بقیه رسیدند بهش و گرفتندش زیر ضربات فانسقه و کتک. حالا نزن، کی بزن! اسماعیل هم پیچ و تاب می خورد و می خندید و نعره می زد. به خود آمدم. مثلاً من فرمانده گردان بودم و باید نظم و انضباط را بر گردان حاکم می کردم. جمعیت را شکافتم و رفتم جلو و با هزار مکافات اسماعیل را از زیر مشت و لگد نجات دادم. ➖ او در حالی که کمر و دستانش را می مالید، شروع کرد به نفرین کردن: ▪️الهی زیر تانک بروید. شما بسیجی هستید یا یک مشت بازمانده قوم مغول!؟ – الهی کاتیوشا تو فرق سرتان بخورد و پلاکتان هم نماند که شناسایی شوید! – ای خدا دادِ مرا از این مزدورهای مسلمان نما بگیر! 🔸بچه های گردان هِرهِر می خندیدند و کسانی که اسماعیل را کتک زده بودند، به او چنگ و دندان نشان می دادند و تهدید به قتلش می کردند. 🔹فریاد زدم: «مسخره بازی بسه! واسه چی این بنده خدا را به این روز انداختید؟» ▫️یکی از آن ها که معلوم بود حال و روز درست و حسابی ندارد گفت: «از خود خاک به سرش بپرسید. آهای اسماعیل دعا کن تو منطقه عملیاتی گیرت نیاورم. یک آرپی جی حرامت می کنم!» 😂 اسماعیل که پشت سر من پناه گرفته بود، هِرهِر خندید و آنها عصبانی تر شدند. گفتم: «چی شده اسماعیل؟ تعریف کن!» ▪️«بابا اینها دیوانه اند حاجی. بهتره اینها را بفرستی تیمارستان. با من که این کار را بکنند، ببین با عراقی‌ها چه کار می‌کنند؟» ▫️خب بلبل زبانی نکن.چه دسته گلی به آب دادی؟ ▪️هیچی. نشسته بودیم و از هم حلالیت می خواستیم که یک هو چیزی یادم افتاد. قضیه مال سه چهار ماه پیش است. آن موقع که کردستان و بالای ارتفاعات بودیم. یک بار قرار شد من قاطرمان را ببرم پایین و جیره غذا و آب بیاورم. موقع برگشتن از شانس من قاطر خاک تو سر، سرش را سبک کرد و بسته های بیسکویت که زیر شکمش سرخورده بود خیس شد.» 🔺یکی از بچه ها نعره زد: «می کشمت نامرد. حالم به‌هم خورد» ▪️اسماعیل با شیطنت ادامه داد: «دیگر برای برگشتن به پایین دیر بود. ثانیاً بچه ها گشنه بودند. بسته های بیسکویت را روی تخته سنگی گذاشتم تا خشک شدند و بعد بردم دادم بچه ها، همین نامردها لمباندند و چقدر هم تعریف کردند که این بیسکویت ها خوشمزه است و ملس است و…» ➖ ...بچه هایی که دورم جمع بودند از خنده ریسه رفتند. خودم هم به زور جلوی خنده ام را گرفته بودم، راه افتادم که بروم سر کار خودم. اسماعیل ولم نمی کرد. گفتم: «دیگر چی شده؟» ▪️ حاجی جون می کشندم. ▫️نترس. اینها به دشمنشان رحم می کنند. چه رسد به تویِ ماست فروش! ⭕️ تا اسماعیل ازم جدا شد، بیسکویت‌ملس‌خورها دنبالش کردند و صدای زد و خورد و خنده و ناله های اسماعیل دوباره بلند شد. ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
‍ ✍️ گفت: راستی جبهه چطور بود؟؟ گفتم : تا منظورت چه باشد ... 😄😄ا گفت: مثل حالا رقابت بود؟؟ گفتم : آری... گفت : در چی؟؟ گفتم :در خواندن نماز شب... گفت: حسادت بود؟؟ گفتم: آری... گفت: در چی؟؟ گفتم: در توفیق شهادت... گفت: جرزنی بود؟؟😉😉 گفتم: آری... گفت: برا چی؟؟ گفتم: برای شرکت در عملیات ... گفت: بخور بخور بود؟؟ گفتم: آری ...😊😊 گفت: چی میخوردید؟؟ گفتم: تیر و ترکش ... گفت: پنهان کاری بود ؟؟🤔🤔گفتم: آری ... گفت: در چی ؟؟ گفتم: نصف شب واکس زدن کفش بچه ها ... گفت: دعوا سر پست هم بود؟🤔؟گفتم: آری ... گفت: چه پستی؟؟ گفتم: پست نگهبانی سنگر کمین ... گفت: آوازم می خوندید؟؟ گفتم: آری ... گفت: چه آوازی؟؟ گفتم:شبهای جمعه دعای کمیل ... 😢😭ا گفت: اهل دود و دم هم بودید؟؟ گفتم: آری ... گفت: صنعتی یا سنتی؟؟ گفتم: صنعتی ، خردل ، تاول زا ، اعصاب ... ا😭😭 گفت: استخر هم می رفتید؟؟ گفتم: آری ... گفت: کجا؟؟ گفتم: اروند، کانال ماهی ، مجنون ... گفت: سونا خشک هم داشتید ؟ گفتم: آری ... گفت: کجا؟؟ گفتم:تابستون سنگرهای کمین ،شلمچه، فکه ،طلائیه... گفت: زیر ابرو هم برمی داشتید؟؟😁😁 گفتم: آری ... گفت: کی براتون برمی داشت؟؟ گفتم: تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه ... گفت: پس بفرمایید رژ لبم میزدید؟؟😂😂 گفتم: آری ... خندید و گفت: با چی؟؟ گفتم: هنگام بوسه برپیشونی خونین دوستان شهیدمان😢 سکوت کرد...گفتم: بگو ...بگو ... زیر لب گفت: شهدا شرمنده ام ... 🕊🌷 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
همــســر شــهیــد همــت:مــشــغــول آشــپــزے بــودم،آشــوب عــجــیــبــے در دلــم افــتــاد،مــهمــان داشــتــم،بــه مــهمــانــها گــفــتــم:شــمــا آشــپــزے ڪــنــیــد مــن الــان بــر مــے گــردم.رفــتــم نــشــســتــم بــراے ابــراهیــم نــمــاز خــوانــدم،دعــا ڪــردم،گــریــه ڪــردم ڪــه ســالــم بــمــانــد،یــڪ بــار دیــگــر بــیــایــد بــبــیــنــمــش.ابــراهیــم ڪــه آمــد بــه او گــفــتــم ڪــه چــے شــد و چــه ڪــار ڪــردم.رنــگــش عــوض شــد و ســڪــوت ڪــرد،گــفــتــم:چــه شــده مــگــر؟گــفــت:درســت در همــان لــحــظــه مــے خــواســتــیــم از جــاده اے رد شــویــم ڪــه مــیــن گــذارے شــده بــود.اگــر یــڪ دســتــه از نــیــروهاے خــودشــان از آنــجــا رد نــشــده بــودنــد،مــے دانــے چــے مــے شــد ژیــلــا؟خــنــدیــدم.بــاخــنــده گــفــت:تــو نــمــے گــذارے مــن شــهیــد بــشــوم،تــو ســدّ راه شــهادت مــن شــده اے؟بــگــذر از مــن! 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
حاج قاسم عزیز❤️: نکته‌ای هم خطاب به مردم عزیز کرمان دارم؛ مردمی که دوست داشتنی‌اند و در طول ۸ سال دفاع مقدس بالاترین فداکاری‌ها را انجام دادند و سرداران و مجاهدین بسیار والامقامی را تقدیم اسلام نمودند. من همیشه شرمنده آن‌ها هستم… … 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 بدون شرح 😭 🌿 دوران 💕🌱 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
🌹 29 بهمن 1364 – سالروز شهادت دلاورمرد بسیجی رسول بوربوری🌹 به روایت برادر شهید: رسول متولد شهر آبسرد از توابع دماوند- او يكي از شهداي بسيجي دوران دفاع مقدس است با روحيه بالاي انقلابي كه براي دفاع از حريم اسلام و قرآن و ولايت سراز پا نمي‌شناخت. از سن 14 سالگي براي حضور در جبهه‌هاي حق عليه باطل از همه سبقت مي‌گرفت. اولين مرحله حضور در جبهه خود را بعد از تشييع جنازه دو تن از شهدا به نام‌هاي بني قنبري و شرف‌الدين در محله مان در سال 1360 آغاز كرد. بلافاصله با چند نفر از دوستان خود هماهنگ كرد و برحسب احساس تكليف و نياز جبهه‌ها، تصميم به حضور در دفاع مقدس گرفت. بعد از مدتي خانواده با خبر شدند كه رسول به جبهه رفته و بعد از مدتي در حالي كه تركش به پايش اصابت كرده و مجروح بود به خانه آمد، اما ازمجروحيتش حرفي به كسي نزد. وقتي از ايشان سؤال كردم كه چرا يكدفعه و بي‌خبر تصميم به رفتن گرفتيد و رهسپار شديد، در پاسخ به ماگفت به چند جهت تصميم گرفتم، اول از همه فرمان حضرت امام بود وبعد هم احساس تكليفي كه براي جهاد داشتم سومين دليل را هم اينگونه عنوان مي‌كرد كه نمي‌خواسته اسلحه برادران شهيدش زمين بماند. او نمي‌خواست ما مانع حضورش در جبهه شويم. قابل توجه است كه اين شهيد عزيز مرتب در عمليات‌هاي مختلف از طريق سپاه پايگاه دماوند و لشكر 27 محمد رسول الله(ص) در گردان‌هاي مختلف آن لشكر به عنوان نيروي پايه اعزام مي‌شدند. برادرم در عمليات‌هاي بدر و خيبر و والفجر 8 حضور داشت و در هر مرحله حضورش هم مجروح شده بود. در عمليات بدر تركش خمپاره به پاي او اصابت مي‌كند و ماهيچه پاي راستش از استخوان جدا شده و به مقداري از پوست آويزان مي‌شود و او را جهت مداوا به پشت جبهه انتقال مي‌دهند. بعد از عمل جراحي كه انجام داده بودند به منزل آمده و چند مرحله براي تعويض پانسمان همراهش بودم و تعجب مي‌كردم از صبر و حوصله و تحمل يك نوجوان 15 ساله نزديكان برايش احساس تاسف و تاثر مي‌كردند ولي او مي‌خنديد و به آنها روحيه مي‌داد، مي‌گفت: اينكه چيزي نيست ما بايد تمام وجودمان را فداي دين و اسلام و ولايت كنيم. دعا مي‌كرد كه سريع‌تر خوب شود و به جبهه برگردد. برادرم پس از بهبودي فعاليت‌هاي خود را در پايگاه بسيج ادامه و كارهايي كه به برادرم سپرده مي‌شد مخلصانه انجام مي‌داد. نهايتا در سال 1364 در عمليات پيروزمندانه والفجر 8 شركت كرد و به همراه دوستان بسيجي‌اش به سوي آخرين ميدان كارزار راهی شد. به يكي از دوستانش گفته بود كه اگر اين بار هم به آرزوي خود كه شهادت است نرسم به خانه برنمي‌گردم. وقتي كه به اين عمليات مي‌رفت، درمسئوليت معاون دسته انجام وظيفه مي‌كرد. در ادامه عمليات تركشي به پايش اصابت مي‌كند و ايشان آن را با چفيه بسته و هر چه اصرار مي‌كنند كه برگردد، مي‌‌گويد: تا به شهادت نرسم محال است كه برگردم. فرمانده گردانش برادر رزاقي برايمان تعريف كرد: «چهار روزي از زمان شروع عمليات والفجر 8 در شهر فاو گذشته بود و دشمن هر شب پاتك مي‌زد. روز 29 بهمن همان سال براي خاموش كردن دو دوشكاي تيربار دشمن كه روي يك پل قرار داشت و مرتب آتش و گلوله روي سر رزمندگان مي‌ريخت، همراه با يك گروه 12 نفره رهسپار ميدان نبرد شديم. در طي اين عمليات تير مستقيم دشمن به سر رسول اصابت كرد و شهيد شد و آتش دشمن آنقدر سنگين بود كه نتوانستيم بدن اين شهيد و تعداد ديگري كه در همانجا به شهادت رسيدند را به عقب بياوريم. در نتيجه بدن مطهر ايشان سال‌ها به عنوان شهيد مفقودالجسد معرفي شد كه بعد از سال‌ها توسط كميته تفحص شهدا در شهر فاو عراق پيدا شد و بعد از شناسايي جهت تشييع پيكر به شهرستان دماوند تحويل داده شد و بعد از تشييع باشكوه در مزار شهداي آبسرد به خاك سپرده شد. 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
آنقدر ... صورتها و پهلو غرقِ خون شد تا گشت ، نام فاو شهر فاطمیه (س) به فاطمیه خوش آمدید مدینة الزهرا فاو ۱۳٦٤🌿 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
آن خاک که بر لباس‌های شماست کاش ذره‌ای بر تن آلوده‌ی ما بنشیند تا پاکمان کند از هر چه تعلق است ... ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ۳۰ بهمن - سالروز شهادت رزمنده و ذاکر اهل بیت (ع)، محسن گلستانی 🎥 فیلم👆| صبحگاه دوکوهه - سال 1363 - دوران دفاع مقدس 🌼🍀 شهید گلستانی در حال خواندن دعا: "اللهُمّ اجعَل صَباحَنا صَباحَ الاَبرار..." 🌻🌸گویا زمین و آسمان با او همنوا شده‌اند🌈 🌷 محسن گلستانی متولد: ۱۳۴۰ ، جمعی لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) که در روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۸ و در منطقه به شهادت رسید.🕊🕊 🔹مزار: اسلامشهر چهاردانگه ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🌷 ۳۰ بهمن - سالروز شهادت رزمنده و ذاکر اهل بیت (ع)، محسن گلستانی 🎥 فیلم👆| صبحگاه دوکوهه - سال 1363
سه درد آمد بجانم هر سه یکبار غریبی و اسیری و غم یار غریبی و اسیری چاره داره غم یار و غم یار و غم یار فروردین 1364 اردوگاه آموزشی آبی - خاکی سد دز گردان حمزه لشکر 27 محمد رسول الله (ص) شهید محسن گلستانی - ؟؟ - شهید محمد امین شیرازی – ناصر ادیبی – رضا اسداللهی – حمید داودآبادی محسن گلستانی متولد: ۱۳۴۰ شهادت: چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۶۴عملیات والفجر ۸ فاو. مزار: اسلامشهر چهاردانگه محمد امین‌شیرازی متولد: ۱۳۴۷ شهادت: پنج شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۶۴ عملیات والفجر ۸ فاو. مزار: بهشت‌زهرا (س) قطعه‌ی ۵۳ ردیف ۶۱ شماره‌ی ۷ (داودآبادی) ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🌷 ۳۰ بهمن - سالروز شهادت رزمنده و ذاکر اهل بیت (ع)، محسن گلستانی 🎥 فیلم👆| صبحگاه دوکوهه - سال 1363
‍ 🌟🍃🌟🍃🌟🍃✨ 🍃💠🍃💠🍃✨ 🌟🍃💠🍃✨ 🍃💠🍃✨ 🌟🍃✨ 🌴خاطره ای از شهید محسن گلستانی 🌷 شهید گلستانى هنوز صداش تو گوش رزمنده هاى لشگر ٢٧ محمد رسول الله هست ، چه الهى قلبى محجوب بعد نماز جماعتش ، چه اللهم الجعل صباحنا صباح الابرار تو زمين صبحگاه دوكوهه 🌿 آنقدر عاشق وارسته پروردگار بود كه اگر يه مقدار دير مي ديديش احساس كمبود معنوى مي كردى ، يادمه يه روز از تهران تا خط پدافندى مهران فقط به عشق ديدن محسن با پاى شكسته رفتم . 🌗 دم غروب كه مي شد بچه ها رو بالای پشت بام ساختمون گردان حمزه جمع مي كرد و دسته جمعى سوره الرحمن رو مي خوندن و هديه به امام زمان عج مي كردن. بعد وقتى خورشيد داشت غروب مي كرد مي گفت بچه ها با آقا حرف بزنيد الآن اقا جوابتونو ميده💕 🌻 آخرين حرفى كه ازش تو قلبم موند، شب عمليات والفجر ٨ بود. من از گردان مالك رفتم تو گردان حمزه. محسن رو پيدا كردم گفتم يه چيزى بهم بگو يادگارى بمونه. گفت: رفیق! اين همه حسين حسين گفتى يادت باشه امام حسين امشب اونور تانک ها منتظره❣️؛ اشاره به اينكه كسى كه دم از امام حسين عليه السلام ميزنه، وقت خطر و هنگامی که با انبوه تانک هاى دشمن مواجه میشه، پشت به امام حسين نميكنه و برنمی گرده! —( كتاب: "دسته ى يك") ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
‍ 🌟🍃🌟🍃🌟🍃✨ 🍃💠🍃💠🍃✨ 🌟🍃💠🍃✨ 🍃💠🍃✨ 🌟🍃✨ 🌴خاطره ای از شهید محسن گلستانی 🌷 شهید گلستانى هنوز صداش تو گوش رزم
💠دست نوشته شهید گلستانی💠 به نام خدا پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: اگر از برادر مؤمن خود می‌خواهی انتقاد کنی باید همانند آینه عمل کنی. ☀️ بدینگونه که «آینه بدون سر و صدا و راه انداختن ساز و دهل عیوب را می‌گوید ... تنها عیوب را نشان نمی‌دهد بلکه زیبایی‌ها را هم نشان می‌دهد... آینه عیوب را چند برابر نمی‌کند و زمانی می‌تواند عیوب را نشان دهد که خود کثیف و آلوده نباشد. آینه عیوب را از روی پاکی و صفای دل می‌گوید. غرض و مرضی ندارد و در گفتن عیوب مراعات پست و مقام را نمی‌کند ... آینه در عیب‌گویی توقع و انتظاری ندارد، پس نباید او را شکست (دوستی را که عیب تو را می‌گوید نباید آزرد). آینه در حال شکستگی هم دست از کارش برنمی‌دارد و ناگفتنی‌ها را می‌گوید اما عیوب را در خود نگه نمی‌دارد.. آینه عیب ظاهر را می‌گوید و تجسس نمی‌کند و هر چه بیشتر عیوب را بگوید ارزشش بیشتر است و آینه عیوب را روبرو می‌گوید و به دیگری نشان نمی‌دهد. امر به معروف و نهی از منکر را آینه‌گونه نسبت به دوستانمان انجام دهیم. 🌸🌸🌸🌸 آینه شو سپس چهره پری‌طلعتان طلب اول بروب خانه سپس میهمان طلب عصر روز دوشنبه 23/07/1364 محسن گلستانی بسمه تعالی تن را در اشک شستشو باید کرد دل را از غیر رفت و رو باید کرد چون پاک شود وجودش از آلایش آنگه جان را نثار او باید کرد 💎💎💎💎
دفاع مقدس
▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همسنگر، همسنگر به جا می مانم همسنگر، همسنگر به جا می مانم تا نگیرم نینوا به جا می مانم تا نگیرم نینوا به جا می مانم 📎مداحی شهید محسن گلستانی در جمع رزمندگان 🌷شهید محسن گلستانی 🕊سالروز شهادت🕊 ا🌱🌷🌱🌷🌱🌷🌱 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۳" https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است
دفاع مقدس
🎥 #کلیپ همسنگر، همسنگر به جا می مانم همسنگر، همسنگر به جا می مانم تا نگیرم نینوا به جا می مانم تا
🌷 شهید محسن گلستانی درسال 1340 در محله‌ای به نام شهرستانک از توابع شهریار در 26 کلیومتری جاده ساوه چشم به جهان گشود. آرامی و گشاده رویی و متانتش زبانزد بود. بعد از دوره‌ی ابتدایی برای کمک به خانواده مشغول به کار شد، او در 12 سالگی به شرکت پشم بافی جهان رفت، طی 2 سال کار کردن نتوانست به تحصیلاتش ادامه دهد به همین خاطر از شرکت بیرون آمد و به نقاشی ماشین پرداخت. ساعت 6 صبح به شهر می‌رفت که هم صنعتی یاد گرفته باشد و هم بتواند ادامه تحصیل دهد. محسن در عرض 3 سال استاد نقاشی شد و مشتریان زیادی پیدا کرد و با وجود مشغله‌های کاری زیاد و استراحت کم باز هم شاگرد ممتاز بود. در زمینه‌ی ورزش هم درفوتبال مهارت بسیار زیادی داشت. محسن در راهپیمایی ها شرکت زیادی می‌کرد و شب ها دیر به خانه می آمد؛ فعالیت‌های انقلابی وی بسیار زیاد بود؛ تا اینکه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. پس از پیروزی انقلاب به خدمت مقدس سربازی که با شروع جنگ تحمیلی همراه بود رفت. پس از دوره‌ی آموزشی داوطلبانه به کردستان و تا پایان خدمت در سردشت (منطقه‌ی پاک سازی شده) مشغول به خدمت و فعالیت های مذهبی اعم از کلاس مداحی قرآن و اخلاق شد، به همین خاطر چندین بار مورد حمله ی منافقین و کومله دمکرات قرار گرفت. بعد از پایان خدمت سربازی برای رفتن به جبهه به عنوان بسیجی ثبت نام کرد و زمانی که اقوام به او گفتند که شما وظیفه ی خود را انجام داده اید در جواب گفت: «آن دو سال هرچقدر هم که سخت بود وظیفه ی هر فرد ایرانی است که برود و لیکن اگر داوطلبانه و عاشقانه برای جهاد به میدان برود اجر و پاداشی جدا دارد.» 🍃 او از عملیات والفجر مقدماتی وارد لشکر حضرت رسول(ص) شد و تدارکات و سپس در گردان عمار و بعد در گردان حمزه مشغول شد. در عملیات والفجر4 در منطقه‌ی کانی‌مانگاه بعد از جدالی سخت با دشمن از ناحیه ی کتف مجروح گشت که بعد از بهبودی در بیمارستان شیراز دوباره راهی جبهه شده بود. درعملیات خیبر و بدر از ناحیه‌ی چشم و گوش آسیب دید، در حالی که در بیمارستان قم بستری شده بود و تحت معالجه قرار گرفته بود، نگذاشت خانواده اش با خبر شوند و بعد از معالجه بلافاصله به جبهه برگشت. همیشه آرزو داشت که مانند حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شهید شود و همان طور که دوست داشت در عملیات پیروز مندانه‌ی والفجر هشت در جاده ی فاو – ام‌القصر در حالی که دو برادرش حسن و حسین مجروح شده بودند، از ناحیه ی پهلو مورد اصابت گلوله‌ی بعثیون قرار گرفت و در حالی که دست به پهلو داشت در سن 25 سالگی به شهادت رسید. ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
🌷خاطره ای از رزمنده محمدرضا طاهری، مداح مشهور در باره‌ شهید محسن گلستانی: 🌷شهيد بزرگوار گلستانى هنوز صداش تو گوش رزمنده‌هاى لشگر ٢٧ محمد رسول الله هست ، چه "الهى قلبى محجوب" بعد نماز جماعتش ، چه "اللهم اجعل صباحنا صباح الابرار" تو زمين صبحگاه دوكوهه 🌷آنقدر عاشق وارسته‌ى پروردگار بود كه اگر يه مقدار دير مي‌ديديش احساس كمبود معنوى مي‌كردى ، 🌷يادمه يه روز از تهران تا خط پدافندى مهران فقط به عشق ديدن محسن با پاى شكسته رفتم . 🌷 دم غروب كه مي‌شد بچه‌ها رو بالا پشت بام ساختمون حمزه جمع مي‌كرد و دسته‌جمعى سوره‌ى الرحمن رو ميخوندن و هديه به امام زمان عج مي‌كردن بعد وقتى خورشيد داشت غروب مي‌كرد مي‌گفت بچه‌ها با آقا حرف بزنيد الان آقا جوابتونو ميده 🌷آخرين حرفى كه ازش تو قلبم موند، شب عمليات والفجر ٨ بود من از گردان مالك رفتم تو گردان حمزه محسن و پيدا كردم گفتم يه چيزى بهم بگو يادگارى بمونه گفت: "محمد اين همه حسين حسين گفتى يادت باشه امام حسين امشب اونور تانک ها منتظره، اشاره به اينكه كسى كه دم از امام حسين عليه السلام ميزنه موقع خطر وقتى رسيد به تانک‌هاى دشمن پشت به امام حسين ع نمي‌كنه و فرار نمي‌كنه. ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷خاطره ای از رزمنده محمدرضا طاهری، مداح مشهور در باره‌ شهید محسن گلستانی: 🌷شهيد بزرگوار گلستانى هنوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | یادی از مداحان شهید توسط حاج محمدرضا طاهری 🌷شهید غلامعلی رجبی ، شهید محسن گلستانی ، شهید حسن شیخ آذری و شهید یونس حبیبی (شهدای دفاع مقدس) 🌿 بازخوانی نوحه معروف حاج یونس حبیبی ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
دفاع مقدس
🌷خاطره ای از رزمنده محمدرضا طاهری، مداح مشهور در باره‌ شهید محسن گلستانی: 🌷شهيد بزرگوار گلستانى هنوز
⚜️ خاطره ها -- شهید محسن گلستانی 🌀کودکستان شهید گلستانی🌀 🌷 محسن مسئول دسته‌ای بود که بیشترین افراد این دسته را بچه‌های زیر 18 سال تشکیل می‌دادند. بعد از عملیات بدر، بسیاری از آنها با هم دوست شده بودند. حاج امینی که فرمانده گردان حمزه بود با محسن هماهنگ کرده بود که اگر کسی به گردان ‌آمد و زیر 18 سال سن داشت، به گروهان یک، دسته یک ‌فرستاده شود. مبانی قرآن کریم چنان در اخلاق و روحیات محسن تأثیر گذاشته بود که بچه‌ها مثل پروانه به دور محسن می‌گشتند و به اندازه‌ای محسن را دوست داشتند که فقط منتظر بودند وی حرفی بزند تا با تمام وجود به آن عمل کنند. اصغر کاظمی کتابی با عنوان «دسته یک» با مضمون کودکستان محسن گلستانی نوشته است که نگارش آن حدود 8 سال طول کشید و کتاب را به مقام معظم رهبری هدیه کرد. معظم‌له از کتاب تعریف کردند و فرمودند که «این خاطرات برای یک دسته از گروهان و گردان است. این کتاب را به مردم نشان دهید.» (به نقل از برادر شهید) ▫️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۴" https://chat.whatsapp.com/Dv6URUBpYxkE01sJInW6hS ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۵" https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas