eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
14.3هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
📷 شهید غلامرضا قربانی مطلق و احمد متوسلیان - سپاه پاوه 🆔 @DefaeMoqaddas
🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود تلخ گريست. «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته و نظاره گر رفتار ماست. "خيلي غريبانه و گمنام" 🌷بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31 🆔 @DefaeMoqaddas
🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود تلخ گريست. «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته و نظاره گر رفتار ماست. "خيلي غريبانه و گمنام" 🌷بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31
دفاع مقدس
🔸سوم خرداد 1366- شهادت سیدمحمدتقی رضوی ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مس
www.Aviny.comشهید_آوینی_برتری_ایمان_بر_قدرت_تکنولوژی.mp3
زمان: حجم: 719K
📢 صوت| شهید مرتضی آوینی: 🔹ما آموخته‌ایم كه قدرت ایمان بر ماشین جنگ و تكنولوژی پیچیده آن غلبه دارد ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌴 آثار وجود پربركت شهید سید محمد تقی رضوی از زبان شهید آوینی ☝️ 🔸سوم خرداد 1366- سالگرد شهادت ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مسول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی ----------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ در همین روزها در جریان عملیات کربلای ۱۰ ، شهید رضوی را در مقر قرارگاه واقع در شهر زیارت می کردم. {من در آن عملیات نیروی برادر مصطفی ربیعی(مسئول مخابرات سپاه در دوران جنگ تحمیلی) بودم و ایشان نیز هنگامی که از منطقه باز می گشتند در آنجا - مقر فرماندهان جنگ- مستقر بودند و صحبت ها و هماهنگی های لازم را برای برقراری ارتباط رادیوماکس (FX) با او انجام می دادم. در همین ایام بود که اطلاع دادند سردار جهادگر محمدتقی رضوی در ارتفاعات مرزی بر اثر انفجار گلوله‏ توپ، یک پایش را از دست داد و متعاقب آن بعد از چندی بر اثر شدت جراحات بشهادت رسید.
www.Aviny.comشهید_آوینی_برتری_ایمان_بر_قدرت_تکنولوژی.mp3
زمان: حجم: 719K
آقا تقی 💕 📢 صوت| شهید مرتضی آوینی: 🔹ما آموخته‌ایم كه قدرت ایمان بر ماشین جنگ و تكنولوژی پیچیده آن غلبه دارد ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌴 آثار وجود پربركت شهید سید محمد تقی رضوی از زبان شهید آوینی ☝️ 🔸شهید ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مسول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی ----------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas 📡 کانال "دفاع مقدس" ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ در همین روزها در جریان عملیات کربلای ۱۰ ، شهید رضوی را در مقر قرارگاه واقع در شهر زیارت می کردم. {من در آن عملیات نیروی برادر مصطفی ربیعی(مسئول مخابرات سپاه در دوران جنگ تحمیلی) بودم و ایشان نیز هنگامی که از منطقه باز می گشتند در آنجا - مقر فرماندهان جنگ- مستقر بودند و صحبت ها و هماهنگی های لازم را برای برقراری ارتباط رادیوماکس (FX) با او انجام می دادم. در همین ایام بود که اطلاع دادند سردار جهادگر محمدتقی رضوی در ارتفاعات مرزی بر اثر انفجار گلوله‏ توپ، یک پایش را از دست داد و متعاقب آن بعد از چندی بر اثر شدت جراحات بشهادت رسید.
www.Aviny.comشهید_آوینی_برتری_ایمان_بر_قدرت_تکنولوژی.mp3
زمان: حجم: 719K
📢 صوت| شهید مرتضی آوینی: 🔹ما آموخته‌ایم كه قدرت ایمان بر ماشین جنگ و تكنولوژی پیچیده آن غلبه دارد ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌴 آثار وجود پربركت شهید سید محمد تقی رضوی از زبان شهید آوینی ☝️ 🔸سوم خرداد 1366- سالگرد شهادت ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مسول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی ----------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ در همین روزها در جریان عملیات کربلای ۱۰ ، شهید رضوی را در مقر قرارگاه واقع در شهر زیارت می کردم. {من در آن عملیات نیروی برادر مصطفی ربیعی(مسئول مخابرات سپاه در دوران جنگ تحمیلی) بودم و ایشان نیز هنگامی که از منطقه باز می گشتند در آنجا - مقر فرماندهان جنگ- مستقر بودند و صحبت ها و هماهنگی های لازم را برای برقراری ارتباط رادیوماکس (FX) با او انجام می دادم. در همین ایام بود که اطلاع دادند سردار جهادگر محمدتقی رضوی در ارتفاعات مرزی بر اثر انفجار گلوله‏ توپ، یک پایش را از دست داد و متعاقب آن بعد از چندی بر اثر شدت جراحات بشهادت رسید.
2.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆🎞 فرازی از وصیتنامهٔ شهید سید محمدتقی رضوی رضوان الله تعالی علیه ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مسول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی دوران ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ هستم. در جریان عملیات کربلای ۱۰ (محور بانه - سردشت) ، شهید رضوی را در مقر قرارگاه واقع در شهر زیارت می کردم. ▫️در آن عملیات نیروی برادر مصطفی ربیعی(مسئول مخابرات سپاه در دوران جنگ تحمیلی) بودم و ایشان نیز هنگامی که از منطقه باز می گشتند در آنجا - مقر فرماندهان جنگ- مستقر بودند و صحبت ها و هماهنگی های لازم را برای برقراری ارتباط رادیوماکس (FX) با او انجام می دادم. در همین ایام بود که اطلاع دادند سردار جهادگر محمدتقی رضوی در ارتفاعات مرزی بر اثر انفجار گلوله‏ توپ، یک پایش را از دست داد و متعاقب آن بعد از چندی بر اثر شدت جراحات بشهادت رسید🕊🕊 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2 ▪️ واتساپ https://chat.whatsapp.com/E3ZShaBJWD05JkCjQwGh7Y
🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود تلخ گريست. «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته و نظاره گر رفتار ماست. "خيلي غريبانه و گمنام" 🌷بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31
دفاع مقدس
دل از من برد و روی از من نهان کرد خدا را با که این بازی توان کرد ۱۴ اردیبهشت ۱۳۵۹-- سالروز شهادت سر
🕊🕊 🌷 شهید ، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پاوه 🔹 در سال 1332 در محله «امير اتابك» تهران ديده به جهان گشود و سر نوشت چنين رقم خورد كه تنها فرزند خانواده باشد. از او پسري به نام حسن به يادگار مانده به اضافه چند قطعه عكس. شهيد «مطلق» از آن رو مورد توجه و در ياد ماندني است كه در مقابل جسم در خون طپيده او زانوي ادب بر زمين نهاد و چون ابر بهاري ،زاز زار گريست «حيدر» رزمندگان ،تعلق خاطر عجيبي به دو تن از رزمندگان داشت ،يكي همين غلامرضا مطلق و ديگري محمد توسلي. زاري و ناله حاج احمد را تنها در كنار پيكر اين دو تن ديده اند و بس .يك نكته قابل توجه ديگر نيز وجود دارد. ▫️«احمدمتوسليان» و «غلامرضا» از بدو آشنايي ،دوشادوش يكديگر در تمامي صحنه هاي مقابله با ضد انقلاب حضور داشتند در پي آزاد سازي شهرستان« پاوه» در دي ماه 1358 كه سرپرستي فاتحان شهر را بر عهده داشت به جاي اينكه خود فرماندهي سپاه شهر را به دست گيرد اين مسئوليت را بر دوش «غلامرضا قرباني مطلق» نهاد و حكم فرماندهي سپاه به نام اين جوان قد بلند و خوش مشرب ،كه ريش انبوه و سياه و موهاي مجعدش جذابيت خاصي به او مي بخشيد ،صادر شد و فرماندهي عمليات سپاه «پاوه» را پذيرفت. اين عمل متوسلیان نشان دهنده اعتقاد و اطمينان وافر آن عزيز به توانايي و مديريت شهيد «مطلق» است . 🔸عروج زود هنگام «غلامرضا» اين فرصت را به نداد تا نتيجه نهايي سرمايه گذاري خود را ببيند. به يقين می توان گفت كه اگر شهادت زود هنگام در تقدير اين فرمانده هميشه خندان رقم نمي خورد ،او يكي از فرماندهان كليدي دفاع مقدس مي توانست باشد. پرچمداري كه چه بسا نامش همرديف «همت» و «موحد دانش» و «زين الدين» و ... برده مي شد . زماني كه او فرماندهي سپاه يك شهر مهم را بر عهده داشت ،قالب عزيزاني كه بعدا پرچمداران نام آور سپاه اسلام شدند نيروهاي ساده و گمنام بودند. 📝 در فروردين 1358 ،پس از يك دوره فشرده آموزشي در محل كاخ سعد آباد ؛ «غلامرضا» به سپاه تهران واقع در خيابان خردمند اعزام شد .در همان جا بود كه با هر دو همرزم جداناشدني خود آشنا شد؛ و ، و از آن پس تا اعزام به ،در« » ،« » و « » و سر انجام در دوشادوش يكديگر ،به ستيز با پرداختند . 🌾 صبح روز چهارم ارديبهشت ماه سال 1359 كه «غلامرضا» و جلوي مقر سپاه مشغول صحبت بودند، سفير مرگبار خمپاره 120 و پس از آن صداي مهيب چند انفجار شهر را به لرزه در آورد. «غلامرضا» و « علي» هر دو ميان غبار و دود ناشي از انفجار گم شدند و زماني كه نیروها خودشان را بالاي سر آنها رساندند ،تنها «علي» بود كه ناله مي كرد . 🌟 «غلامرضا» خاموش و غرق در خون افتاده بر پشت ، روي خاك دراز كشيده بود . يكي از پاهايش به طور كامل از زير كمر قطع شده و سينه و پهلويش ،مشبك شده يود .فرياد يا حسين فضاي پادگان را پر كرد، هر كس سر در گريبان خود گرفته بود و شیون و ناله مي كرد. 🔸زماني از ماجرا باخبر شد به زحمت خودش را كنترل كرد. سرانجام با رسيدن به بالاي سر جنازه ،بغضش تركيد. نشست و آرام و بي صدا ،اشك ريخت. ✳️ پيكر در هم كوفته «غلامرضا» را در غسل دادند و شب، همه شب را تا خروسخوان صبح در كنارش ماند و در خلوت خود به تلخی می‌گريست💦😭 «غلامرضا » اكنون در بهشت زهرا آرام گرفته ... "خيلی غريبانه و گمنام" 💠 مزار شهید: بهشت زهرا (سلام الله عليها) تهران – قطعه 24 ،رديف31-شماره31 ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
www.Aviny.comشهید_آوینی_برتری_ایمان_بر_قدرت_تکنولوژی.mp3
زمان: حجم: 719K
📢 صوت| شهید مرتضی آوینی: 🔹ما آموخته‌ایم كه قدرت ایمان بر ماشین جنگ و تكنولوژی پیچیده آن غلبه دارد ا▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ 🌴 آثار وجود پربركت شهید سید محمد تقی رضوی از زبان شهید آوینی ☝️ 🔸سوم خرداد 1366- سالگرد شهادت ▪️قائم مقام عملیاتی قرارگاه مهندسی _ رزمی خاتم الانبیاء و مسول ستاد مرکزی پشتیبانی و مهندسی جنگ جهاد سازندگی ----------------------------------------- ✅ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ✅ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ✅ تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas ا▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️ پ.ن: ✍️ در همین روزها در جریان عملیات کربلای ۱۰ ، شهید رضوی را در مقر قرارگاه واقع در شهر زیارت می کردم. {من در آن عملیات نیروی برادر مصطفی ربیعی(مسئول مخابرات سپاه در دوران جنگ تحمیلی) بودم و ایشان نیز هنگامی که از منطقه باز می گشتند در آنجا - مقر فرماندهان جنگ- مستقر بودند و صحبت ها و هماهنگی های لازم را برای برقراری ارتباط رادیوماکس (FX) با او انجام می دادم. در همین ایام بود که اطلاع دادند سردار جهادگر محمدتقی رضوی در ارتفاعات مرزی بر اثر انفجار گلوله‏ توپ، یک پایش را از دست داد و متعاقب آن بعد از چندی بر اثر شدت جراحات بشهادت رسید.