....#برنمیگردم!
🌷در عملیات رمضان در یک محور بچههای گردان مسیر را اشتباهی، حدود پانزده، بیست کیلومتر جلو رفته بودند. آقا مهدی یک نفر برداشت و رفت جلو. آقا عزیز جعفری آمد دم نفربر ما و گفت: «به مهدی بیسیم بزن برگرده. منطقه ناامنه اوضاع اصلاً مناسب نیست.»
🌷پیام را با بیسیم رساندم. چند بار دیگر آقا عزیز پیغام فرستاد که: «بگین مهدی برگرده» دفعه آخر آقا مهدی پشت بیسیم به من گفت: «آقای الموسوی! تا تک تک بچههای مردم رو از اینجا جمع نکنم، برنمیگردم عقب» و تا جایی که توانسته بود، زخمیها و شهدا را به عقب منتقل کرد.
❌❌ و برنگشت!
(راوی: رزمنده دلاور شهید مصطفی الموسوی)
🍂گروه واتساپ دفاع مقدس ۳
https://chat.whatsapp.com/LZc5irwIxpb63wUcYPa64A
....#برنمیگردم!
🌷در عملیات رمضان در یک محور بچههای گردان مسیر را اشتباهی، حدود پانزده، بیست کیلومتر جلو رفته بودند. آقا مهدی یک نفر برداشت و رفت جلو. آقا عزیز جعفری آمد دم نفربر ما و گفت: «به مهدی بیسیم بزن برگرده. منطقه ناامنه اوضاع اصلاً مناسب نیست.»
🌷پیام را با بیسیم رساندم. چند بار دیگر آقا عزیز پیغام فرستاد که: «بگین مهدی برگرده» دفعه آخر آقا مهدی پشت بیسیم به من گفت: «آقای الموسوی! تا تک تک بچههای مردم رو از اینجا جمع نکنم، برنمیگردم عقب» و تا جایی که توانسته بود، زخمیها و شهدا را به عقب منتقل کرد.
❌❌ و برنگشت!
(راوی: رزمنده دلاور شهید مصطفی الموسوی)
....#برنمیگردم!
🌷در عملیات رمضان در یک محور بچههای گردان مسیر را اشتباهی، حدود پانزده، بیست کیلومتر جلو رفته بودند. آقا مهدی یک نفر برداشت و رفت جلو. آقا عزیز جعفری آمد دم نفربر ما و گفت: «به مهدی بیسیم بزن برگرده. منطقه ناامنه اوضاع اصلاً مناسب نیست.»
🌷پیام را با بیسیم رساندم. چند بار دیگر آقا عزیز پیغام فرستاد که: «بگین مهدی برگرده» دفعه آخر آقا مهدی پشت بیسیم به من گفت: «آقای الموسوی! تا تک تک بچههای مردم رو از اینجا جمع نکنم، برنمیگردم عقب» و تا جایی که توانسته بود، زخمیها و شهدا را به عقب منتقل کرد.
❌❌ و برنگشت!
(راوی: رزمنده دلاور شهید مصطفی الموسوی)