eitaa logo
دفاع مقدس
4.4هزار دنبال‌کننده
22.5هزار عکس
14.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 سررشته کارها دست خداست ▫️پیش از عملیات فتح المبین، قرار بود امکانات وسیعی در اختیارمان بگذارند. اما موقع عملیات، امکانات رسیده بسیار اندک بود. این امر باعث نگرانی من شد. پیش خود فکر کردم که چطور با این امکانات کم می توانیم یک تیپ جدید تشکیل بدهیم و عملیات موفقیت آمیز انجام شود؟ ▪️شب هنگام، برای وضو گرفتن، به محوطه آمدم، در همان تاریکی شب، گرمی دستى را بر شانه ام حس کردم، روی برگرداندم و برادر سپاهى را دیدم که می گفت: برادر احمد! شما خدا و ائمه را فراموش کرده اید؟! به خدا توکل کنید و امکانات را نادیده بگیرید. به حق قسم، پیروزی نصیب شما خواهید شد. 💠 سخنانش قلبم را آرام کرد. آن شب آموختم که امکانات اصلی نزد خداوند است. —_راوی: جاويد الاثر حاج احمد متوسلیان) 🌷 فرمانده ۲۷محمدرسولالله (ص) ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۶" https://chat.whatsapp.com/F5PPqpygmNoFu9nKsTnopk https://www.instagram.com/p/CbdUK8lLhaQ/?utm_source=ig_web_copy_link تلگرام https://t.me/farhange_paydari ایتا https://eitaa.com/farhange_paydari
📆 اردیبهشت ۱۳۶۱ - نبرد بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) 💠 روایت "محمداسماعیل کوثری» از فرماندهان جنگ درباره عملیات بیت‌المقدس: 🔸آن زمان جانشین عملیات سپاه کرج در عملیات را بر عهده داشتم. پس از عملیات پیروزمندانه فتح‌المبین در جبهه ماندگار شدم. به مدت دو یا سه روز قبل از عملیات به تهران آمدم و پس از 60 ساعت مجدداً به منطقه برگشتم. خوشبختانه از ابتدای عملیات که در چند مرحله انجام شد، همپای سایر رزمندگان حضور داشتم. 🔹در بعضی از محورها، فشار زیادی روی نیروها وارد می‌شد، وضعیت طوری شده بود که تانکهای عراقی به راحتی تا فاصله 100 الی 150 متری خط می‌آمدند، خصوصاً اطراف عراق، فشار آتش زیاد بود. رزمندگان آنقدر آرپی‌جی شلیک کرده بودند که از گوشهایشان خون می‌آمد. 🔺هنگام عبور از این خط و سرکشی به بچه‌ها، یکی از نیروها آرپی‌جی شلیک کرد و آتش عقبه شلیک آرپی‌جی، صورت من را در برگرفت. 14 کیلومتر پیاده‌روی، بی‌خوابی شدید و عدم تغذیه از جمله عواملی شد که من را از تحرک بازداشت و روانه بیمارستان صحرائی‌ام کرد. ▪️در آن زمان خودم را ضعیف‌تر از همه می‌دیدم، چرا که در مرحله دوم عملیات پایش مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود اما شجاعانه در حالیکه دو عصا زیر بغل داشت در عملیات حضور فعال داشت. با دیدن این همه عظمت به حال خودم غبطه می‌خوردم، تحمل این سختی برای بچه‌ها شیرینی خاصی داشت. ۱🔹 گروه دفاع مقدس ۷ https://chat.whatsapp.com/FsFSIl2fA822R21bpnzjxD 🔺 کانال دفاع مقدس https://t.me/Defa_Moqaddas ▪️ کانال دفاع مقدس https://eitaa.com/DefaeMoqaddas
📆 اردیبهشت ۱۳۶۱ - نبرد بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) 💠 روایت "محمداسماعیل کوثری» از فرماندهان جنگ درباره عملیات بیت‌المقدس: 🔸آن زمان جانشین عملیات سپاه کرج در عملیات را بر عهده داشتم. پس از عملیات پیروزمندانه فتح‌المبین در جبهه ماندگار شدم. به مدت دو یا سه روز قبل از عملیات به تهران آمدم و پس از 60 ساعت مجدداً به منطقه برگشتم. خوشبختانه از ابتدای عملیات که در چند مرحله انجام شد، همپای سایر رزمندگان حضور داشتم. 🔹در بعضی از محورها، فشار زیادی روی نیروها وارد می‌شد، وضعیت طوری شده بود که تانکهای عراقی به راحتی تا فاصله 100 الی 150 متری خط می‌آمدند، خصوصاً اطراف عراق، فشار آتش زیاد بود. رزمندگان آنقدر آرپی‌جی شلیک کرده بودند که از گوشهایشان خون می‌آمد. 🔺هنگام عبور از این خط و سرکشی به بچه‌ها، یکی از نیروها آرپی‌جی شلیک کرد و آتش عقبه شلیک آرپی‌جی، صورت من را در برگرفت. 14 کیلومتر پیاده‌روی، بی‌خوابی شدید و عدم تغذیه از جمله عواملی شد که من را از تحرک بازداشت و روانه بیمارستان صحرائی‌ام کرد. ▪️در آن زمان خودم را ضعیف‌تر از همه می‌دیدم، چرا که در مرحله دوم عملیات پایش مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود اما شجاعانه در حالیکه دو عصا زیر بغل داشت در عملیات حضور فعال داشت. با دیدن این همه عظمت به حال خودم غبطه می‌خوردم، تحمل این سختی برای بچه‌ها شیرینی خاصی داشت. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2
📆 اردیبهشت ۱۳۶۱ - نبرد بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) 💠 روایت "محمداسماعیل کوثری» از فرماندهان جنگ درباره عملیات بیت‌المقدس: 🔸آن زمان جانشین عملیات سپاه کرج در عملیات را بر عهده داشتم. پس از عملیات پیروزمندانه فتح‌المبین در جبهه ماندگار شدم. به مدت دو یا سه روز قبل از عملیات به تهران آمدم و پس از 60 ساعت مجدداً به منطقه برگشتم. خوشبختانه از ابتدای عملیات که در چند مرحله انجام شد، همپای سایر رزمندگان حضور داشتم. 🔹در بعضی از محورها، فشار زیادی روی نیروها وارد می‌شد، وضعیت طوری شده بود که تانکهای عراقی به راحتی تا فاصله 100 الی 150 متری خط می‌آمدند، خصوصاً اطراف عراق، فشار آتش زیاد بود. رزمندگان آنقدر آرپی‌جی شلیک کرده بودند که از گوشهایشان خون می‌آمد. 🔺هنگام عبور از این خط و سرکشی به بچه‌ها، یکی از نیروها آرپی‌جی شلیک کرد و آتش عقبه شلیک آرپی‌جی، صورت من را در برگرفت. 14 کیلومتر پیاده‌روی، بی‌خوابی شدید و عدم تغذیه از جمله عواملی شد که من را از تحرک بازداشت و روانه بیمارستان صحرائی‌ام کرد. ▪️در آن زمان خودم را ضعیف‌تر از همه می‌دیدم، چرا که در مرحله دوم عملیات پایش مورد اصابت ترکش قرار گرفته بود اما شجاعانه در حالیکه دو عصا زیر بغل داشت در عملیات حضور فعال داشت. با دیدن این همه عظمت به حال خودم غبطه می‌خوردم، تحمل این سختی برای بچه‌ها شیرینی خاصی داشت. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ ▪️ ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas ▪️ روبیکا https://rubika.ir/DefaeMoqaddas ▪️ تلگرام https://t.me/DefaeMoqaddas2