eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
10.2هزار ویدیو
838 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
دفاع مقدس
📹 #فیلم | بچه‌ها حق مادری را برایم ادا کردند/ چشم انتظار محمدرضا هستم 🔹مادر و خواهر شهیدان کارور که
🌴 بچّه‌ها محاصره شده بودند.... نیروهای پشتیبانی نمی‌توانستند کمک برسانند. همه تشنه و گرسنه بودند. «کارور» هرچه تلاش کرد و خودش را به آب و آتش زد تا بتواند لااقل کمی آب برای رفع تشنگی نیروهایش تهیّه کند، موفّق نشد. در همین لحظه، بچّه‌ها «کارور» را دیدند که با قدم‌های استوار به طرف «تپّه‌های بازی دراز» می‌رود. تیمّم کرد و روی یکی از تپّه‌ها ایستاد. «تکبیره الاحرام» را با صدای بلند گفت و شروع کرد به خواندن. مدّتی طول کشید تا به رکوع رفت و چند دقیقه‌ای طول کشید تا سر از رکوع برداشت و به خاک افتاد. نمازش که تمام شد، دست‌هایش را بالای سرش برد و چشم‌هایش را بست. نمی‌دانم با چه حالی، با چه اخلاصی، چگونه دعا کرد که در همان لحظه، صدای «الله اکبر» و فریاد شادی بچّه‌ها به گوش رسید. باران، نم نم شروع به باریدن کرد... 🌷 شهید فرمانده گردان مالک، مقداد و مسئول طرح و برنامه تیپ ۲۷ محمدرسول الله (ص) 🌴 گروه واتساپ "دفاع مقدس" https://chat.whatsapp.com/C2cmirle7r2I68ULVJglLk ▫️ گروه واتساپ دفاع مقدس ۲ https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 کانال تلگرام https://t.me/Defa_Moqaddas کانال ایتا http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
وقتی رسیدم دستشویی، دیدم آفتابه‌ها خالی‌ هستن. باید تا هور می‌رفتم، زورم اومد. یه بسیجی اون اطراف بود. گفتم دستت درد نکنه؛ این آفتابه رو آب می‌کنی؟ رفت و اومد. آبش کثیف بود. گفتم برادر جان! اگه از صد متر بالاتر آب می‌کردی، تمیزتر بود! دوباره آفتابه رو برداشت و رفت. بعدها شناختمش. زین‌الدین بود؛ فرمانده لشکر!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | سخنان شهید مهدی زین الدین درباره خودسازی و مبارزه با نفس او خطاب به رزمنده ها می گوید: کسی که شیطان درونی خود را بکشد و له کند، چنین فردی می تواند در صحنه نبرد، چون کوه در برابر دشمن ایستاده و مقاومت کند. سخن زین الدینی ترجمان همان کلام شهید چیت سازیان است که گفت: کسی می توان از سیم خاردار دشمن رد شود که از سیم خاردار نفس خویش عبور کرده باشد... ا▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🌷 ۱۸ مهرماه ۱۳۳۸ -- سالروز ولادت مهدی زین الدین-- فرمانده لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب (ع) ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ 🌴 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی .... و حال و هوای رزمندگان جبهه ها
دفاع مقدس
🎞 توصیف شهید آوینی از فرمانده و جانباز شهید، علیرضا نوری 🌱 #اخلاص ، مَجرای تابش #حکمت بر قلب مومن .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 قطعه فیلمی دیگر، برجای مانده از دوران جنگ👆 🎙 سخنرانی شهید علیرضا نوری در جمع رزمندگان / در ابتدای کلیپ، تصویر شهید احمد پلارک نیز دیده می شود که در جمع رزمنده ها و مستمعین حضور دارد. 🌱 👆🌿 تعریف شهید از : ▫️پذیرفتن محدودیت و رفتن در چارچوبی که انسان را به سوی کمال سوق می دهد .... دوران جنگ تحمیلی ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄ http://eitaa.com/DefaeMoqaddas
وقتی رسیدم دستشویی، دیدم آفتابه‌ها خالی‌ هستن. باید تا هور می‌رفتم، زورم اومد. یه بسیجی اون اطراف بود. گفتم دستت درد نکنه؛ این آفتابه رو آب می‌کنی؟ رفت و اومد. آبش کثیف بود. گفتم برادر جان! اگه از صد متر بالاتر آب می‌کردی، تمیزتر بود! دوباره آفتابه رو برداشت و رفت. بعدها شناختمش. زین‌الدین بود؛ فرمانده لشکر!!!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سالروز شهادت سردار عارف لشگر ثارالله، شهید علی ماهانی 🎙... و توصیف او از زبان حاج قاسم عزیز (فرمانده لشگر۴۱) 🌴 🌱 شهید علی آقا ماهانی از کودکی بسیار با قرآن مانوس و به دلیل حسن خلق اخلاص و کرامات, نزد همرزمان از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار بود. ▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️ 🌷شهادت با لب تشنه كنار آب...💦 سردار عارف لشگر ثارالله، علی ماهانی خیلی آدم مقدسی بود خیلی مقدس بود او زخم بدنش را كه دستش مجروح بود و پایش هم شبیه دستش بود همیشه به نوعی مخفی می‌كرد كه تظاهر به این زخم نكرده باشد این زخم را طوری نمایان نكند كه نمایش داده بشود این خیلی حرف است خیلی خودسازی بزرگی می‌خواهد اینها حرف‌های عادی نیست. آن وقت این علی ماهانی در عملیات والفجر ۳ در میدان مین ماند میدان مین والفجر ۳ خیلی میدان بزرگی بود شاید جزو پرتراكم ترین میدان‌ها و موانع جنگ همین منطقه والفجر ۳ و كربلای یك بود حتی در بعضی ابعاد از شلمچه هم بیشتر بود. 🔸خب علی ماهانی را می‌شناختند شناخته شده بود آمدند به مجروحان توی معبر آب بدهند با آن تانكر آبی كه همراه‌شان بود اول به سمت علی ماهانی رفتند به او آب بدهند نخورد گفت به فلانی بدهید دادند باز آمدند گفت به فلانی بدهید به مجروحان همه دادند آب بود ولی وقتی برگشتند او تشنه به شهادت رسیده بود. ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥واکنش امام خمینی (ره) به سخنان ستایش آمیز فخرالدین حجازی خوف این‌ را دارم که حرفهای ایشان و امثال ایشان باورم شود... دچار انحطاطم کند ... من به خدا پناه می برم... 🌱 روحیات دهه ۶۰ ┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄