بین راه انبوه قوطی های کمپوت و کنسرو و ساندیس به چشم می خورد که بعد از استفاده کنار جاده ریخته شده بود. به قرارگاه که رسیدیم حسین فرمانده قرارگاه رو صدا زد و بعد از تذکر بهش گفت: این جا خاکه و خاک هم پاکه نباید هر چی دست مون می رسه این جا بریزیم و باید مثل خونه خودمون برخورد کنیم شما تو خونه خودت اینجوری آشغال میریزی؟ سریع چند نفر رو بگو بیان هر چی قوطی موطی و آشغال این جا هست همه رو جمع کنن... خودش هم تا زمانی که تموم آشغال ها جمع نشد اونجا رو ترک نکرد. #نعم_الرفیق_ما #رفیق_شهید #سردار_شهید_حسین_خرازی #شهید_حاج_حسین_خرازی

بین راه انبوه قوطی های کمپوت و کنسرو و ساندیس به چشم می خورد که بعد از استفاده کنار جاده ریخته شده بود. به قرارگاه که رسیدیم حسین فرمانده قرارگاه رو صدا زد و بعد از تذکر بهش گفت: این جا خاکه و خاک هم پاکه نباید هر چی دست مون می رسه این جا بریزیم و باید مثل خونه خودمون برخورد کنیم شما تو خونه خودت اینجوری آشغال میریزی؟ سریع چند نفر رو بگو بیان هر چی قوطی موطی و آشغال این جا هست همه رو جمع کنن... خودش هم تا زمانی که تموم آشغال ها جمع نشد اونجا رو ترک نکرد. #نعم_الرفیق_ما #رفیق_شهید #سردار_شهید_حسین_خرازی #شهید_حاج_حسین_خرازی ▪️ گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲" 🕊🕊 https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1 🌱 نشر مطالب، صدقه جاریه است🌱

🌴 ارادت شهید خرازی به امام حسین(ع) 💕 عاشق محرم و سینه‌زنی بود، مخصوصاً که لشکر او به نام مقدس امام حسین (ع) بود، ایام محرم شور و حال دیگری در آن پیدا می‌شد و گردان‌ها به روش سنتی عزاداری می‌کردند. ◇ بعضی وقت‌ها که دوستان نزدیک در سنگر جمع می‌شدند، حسین با بازوی قطع شده دستش؛ سینه‌زنی می‌کرد. ◇ حاج‌ حسین تا نامی از سیدالشهدا (ع) می‌آمد، به پهنای صورت اشک می‌ریخت و از شدت گریه شانه‌هایش می‌لرزید. 📘 نقل از کتاب،: «جز لبخند، چیزی نگفت» 📎 پ.ن فیلم👆: فیلم کمتر دیده شده از عزاداری در مسجد ۱۴ معصوم شهرک دارخوئین با حضور شهید خرازی 🌷یکم شهریور سالروز ولادت فرمانده مخلص و بی‌ادعای لشکر۱۴ امام حسین (ع)، شهید حسین خرازی #علمدار_خمینی #سردار_شهید_حسین_خرازی #ایام_ولادت کانال دفاع مقدس