eitaa logo
دفاع مقدس
3.7هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
10.1هزار ویدیو
837 فایل
🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷 روایتگر رویدادهای جنگ تحمیلی و حال و هوای رزمندگان جبهه ها #دهه۶۰ #کپی_آزاد 〰〰〰 اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر «یا لیتنا کنا معک» لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود! 🔹 ما باید برای #استقامت ساخته شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ چون ما اگر تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم... 🌷 #شهید_محمدابراهیم_همت 🆔 @DefaeMoqaddas
💠 هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد، بیشتر باید فحش بشنود‼️ 🔹 ما باید برای ساخته شویم؛ برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ؛ چون ما اگر تحمّل نکنیم، باید میدان را خالی کنیم... 🌷 🆔 @DefaeMoqaddas ✅ کانال "دفاع مقدس"
زمزمه‌ی لبان من این طلب است از کند.. کاش شوم من عاقبت یک نفـر از سـپاهِ تـو... 📎فرمانده لشکر ۲۷ ❤️ 🌸🍃
چه خالصانه دعا کردی... در قنوت شهادت را.. و چه زیبا اجابت کرد خدایت.. نماز پرواز از قفسِ روزمرگیهاست در فضای ملکوت.. 🌷
دفاع مقدس
⏳ ۱ اردیبهشت ١٣٣٦ - سالروز تولد حاج عباس کریمی، فرمانده شهید لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص) 🌱 در قهر
ا ﷽ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ به‌ راستى كه مؤمنان رستگار شدند همانان كه در نمازشان فروتنند ... ▫️ گروه واتساپ دفاع مقدس ۵ https://chat.whatsapp.com/CDMT6a2iBUgJBCNZAWFI00 📡 پیج "دفاع مقدس" https://www.instagram.com/defaemoqadas/
دفاع مقدس
🍂 به یاد شهدای فرمانده با نوای حاج صادق آهنگران پاسداران رزمنده قهرمان سرفراز از شما دشت
⭕️ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ... 🔸امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم :هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. و شما پاسدارها،چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و می‌شنوید. ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛چون ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ... http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال دفاع مقدس
ا ﷽ قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ به‌ راستى كه مؤمنان رستگار شدند همانان كه در نمازشان فروتنند ...
📸 جلسه توجیهی عملیات خیبر اتاق فرماندهی / زمستان ۱۳۶۲
📌 تفاوت ترس ما و ترس امام 🔹اوایل انقلاب که هنوز جنگ شروع نشده بود، با تعدادی از جوانان برای دیدار با امام به جماران رفتیم. ◇ دور تا دور امام نشسته بودیم و به نصیحت‌هایش گوش می‌دادیم که یک‌دفعه ضربه‌ محکمی به پنجره خورد و یکی از شیشه‌های اتاق شکست. از این صدای غیرمنتظره همه از جا پریدیم، جز حضرت امام. ◇ امام در همان حال که صحبت می‌کرد، آرام سرش را برگرداند و به پنجره نگاه کرد. هنوز صحبت‌هایش تمام نشده بود که صدای اذان شنیده شد. بلافاصله والسلام گفت و از جا بلند شد. ◇ همانجا بود که فهمیدم آدم‌ها همه‌شان می‌ترسند، چرا که آن روز در حقیقت، همه ما ترسیده بودیم؛ ◇ هم امام و هم ما. امام از دیر شدن وقت نماز می‌ترسید و ما از صدای شکسته شدن شیشه. ◇ او از خدا می‌ترسید و ما از غیرخدا. آن‌جا بود که فهمیدم هر کس واقعا از خدا بترسد، دیگر از غیر نمی‌ترسد. ✍ راوی: شهید ابراهیم همت
⭕️ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ... 🔸امام صحبتی دارند که آن را نوشته‌ام و همیشه آن را توی جیب خودم دارم : 💠 هر کس که بیشتر برای خدا کار کرد بیشتر باید فحش بشنود. و شما ،چون بیشتر برای خدا کار کردید، بیشتر فحش شنیدید و می‌شنوید. ما باید برای فحش شنیدن ساخته بشویم؛برای تحمّل تهمت و افتراء و دروغ ؛چون ما اگر تحمّل نکنیم ،باید میدان را خالی کنیم ... 🌷 http://eitaa.com/DefaeMoqaddas 📡 کانال دفاع مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 ماجرای خداحافظی شهید همت با همسرش در آخرین دیدار 🔷️ همسر شهید همت درباره آخرین دیدار و خداحافظی با شهید همت می گوید: آن شب بریدن حاجی را دیدم. برخورد سرد او گویای همه چیز بود. به خودم لرزیدم، یک لحظه احساس کردم نکند آخرین شب دیدارمان باشد. ◇ حاجی گفته بود که صبح روز بعد ماشین جلوی منزل باشد. کمی زودتر بلند شد و خود را آماده کرد؛ اما ماشین نیامد. ◇ ساعت ۷ راننده بدون ماشین آمد و گفت: "ماشین دچار نقص فنی شده!" حاجی تا ساعت ۹ صبح در خانه ماند. دو ساعت تمام بی آنکه چیزی بگوید . ◇ قطرات پیوسته اشکی را که از گونه هایش جاری بود، دیدم. ماشین که از راه رسید حاجی آماده حرکت بود. ◇ وقت خداحافظی سرش را پایین انداخت و گفت: "خدا رو شکر ماشین دیر اومد و تونستم بیشتر پیش شما باشم! ... خب دیگه ما رفتیم. اگر ما رو ندیدی حلالمون کن." ◇ معنی حرفهای او را کاملا میدانستم. با اینحال گفتم: امکان نداره که شهید بشی. ◇ پرسید: "چطور مگه؟" ◇ گفتم: "باور نمیکنم خداوند در یک لحظه همه چیز بنده اش را از او بگیرد... " ◇◇ وقتی صدای حرکت ماشین به گوشم رسید، احساس از دست دادن او در قلبم قوت گرفت. شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ عملیات خیبر - جزیره مجنون
چه خالصانه دعا کردی... در قنوت شهادت را.. و چه زیبا اجابت کرد خدایت.. نماز پرواز از قفسِ روزمرگیهاست در فضای ملکوت.. 🌷