📝 تحلیل سرلشکرپاسدار باقری ریاست ستادکل نیروهای مسلح در مورد پایان جنگ و قطع نامه 598 :
🔹 به نظرم قطعنامه 598 در تیر ماه 67 پذیرفته نشد و سابقه آن به دو یا سه سال قبل از آن باز میگردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده ها در جبهه صورت نمیگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری نگریست که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید، نمیشود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند . این مطلب با عقل سازگار نیست !!
🔹 از سال 65-64 ضعفهای ساختاری، زیر ساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود . قبل هم بود ولی دیگر عراقیها به جایی رسیدند که بشدت قوی شدند ؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جدیت احساس کردند، همه به حمایت از صدام بر خواستند ؛ اطلاعات موجود است میزان تسلیحات و کمک هایی که به عراق در سال های 65 - 64 شد قابل قیاس با گذشته نیست.
🔹 عراقی ها با 400 هواپیما و 12 لشگر زمینی جنگ را اغاز کردند، این 400 هواپیما در طول جنگ ساقط شد و 12 لشگر منهدم گشت.
🔹 من مسئول شمارش این ها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم عراق 700 هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای 56 لشگر بود یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند این گونه مواجه بودیم.
🔹 در مقابل چنین ارتش قدرتمندی هشت ما در گرو نه بود ؛ حضرت امام (ره) اعلام می کردند جنگ جنگ تا پیروزی، آیا بدنه کشور به این نحو از جنگ پشتیبانی می کردند ؟؟ و آیا جنگ به این نحو ادامه پذیر بود ؟؟ حوادثی که در بهار 67 اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین هایی که در طول جنگ موفق به تصرف آن ها شده بودیم را دشمن باز پس گرفت، از جمله اتفاقاتی بود که برای آن تصمیم گرفته می شد؛ دشمن تا نزدیکی اهواز آمد و باید برای جنگ تصمیم گرفته می شد.
🔹 ما برای مقابله با سلاح های پیشرفته شیمیایی عراقیها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم ؛ آن ماسک های موجود که در فیلم ها است نیز از بین 15 عامل شیمیایی پاسخگوی 3 - 2 عامل بود ؛ آن ماسک ها به درد گاز اشک آور می خورد ؛ وقتی گاز اعصاب می زدند این ماسک ها عمل نمی کرد ؛ بچه های ما همانند برگ خزان می ریختند ؛ باید برای این اتفاقات تصمیم گیری می شد.
🔹 این امر در طول زمان جاری است؛ اگر می خواهیم روزی مجبور به قطعنامه ای نشویم، بایستی قدرتمند شویم ؛ ما در منطقه ای از جهان زندگی می کنیم و در بین قدرت هایی زندگی می کنیم که اگر قوی نباشیم، قطعا پایمال خواهیم شد ؛ این قوی بودن در طول زمان باید اتفاق بیفتد.
🔹 یک بعد این امر در دفاع و امنیت است، وحدت ملی، انسجام ملی، پیوستگی مردم و حکومت و ... که می دانیم باید در جریان زندگی ملت ایران جاری باشد، تا این ملت قدرتمند سر پا باشد و روز به روز بالنده تر گردد.
🔹 پذیرش قطعنامه چنین داستانی است ؛ نمی توان کسی را متهم ساخت و به عبارت دیگر نمی توان اذعان داشت در مقطع خاص، نامه خاص، شخص خاص، جمله خاص و ... سبب پذیرش قطعنامه شد.
🔹 باید بدنه کشور، بدنه دولت و ... از جنگ بهتر از این دفاع و حمایت می کرد تا به آن روز نرسیم، که رسیدیم . آنروز بسیار برای ما تلخ بود بسیاری از رزمندگان آرزوی می کردند زنده نمی ماندند و آنروز را نمی دیدند.
🔹 حداقل برای سطح راهبردی جنگ روشن بود که تصمیمی غیر از آن نمی شد گرفت و تصمیمی عاقلانه گرفته شد و باید این تصمیم اتخاذ می شد. در آن روز تیر ماه سال 67 اقدامی غیر از آن نمی شد گرفت، باید چاره را قبل از آن می کردیم ؛ اکنون هم اگر در پی ملت مقتدر بودن هستیم و به افق چشم انداز باشیم، باید تلاش شود و به ابعاد مختلف قدرت ملی دست یابیم و خودمان را حفظ کنیم، والا امکان دارد همانند قضیه پذیرش قطعنامه در طول تاریخ اتفاق افتد.
#عدم_حمایت_بدنه_دولت_وقت از جنگ
گروه واتساپ "دفاع مقدس ۲ "
https://chat.whatsapp.com/KcGc5RPIVyd2LU8tjcgZK1
📝 تحلیل سرلشکرپاسدار باقری ریاست ستادکل نیروهای مسلح در مورد پایان جنگ و قطع نامه 598 :
🔹 به نظرم قطعنامه 598 در تیر ماه 67 پذیرفته نشد و سابقه آن به دو یا سه سال قبل از آن باز میگردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده ها در جبهه صورت نمیگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری نگریست که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید، نمیشود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند . این مطلب با عقل سازگار نیست !!
🔹 از سال 65-64 ضعفهای ساختاری، زیر ساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود . قبل هم بود ولی دیگر عراقیها به جایی رسیدند که بشدت قوی شدند ؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جدیت احساس کردند، همه به حمایت از صدام بر خواستند ؛ اطلاعات موجود است میزان تسلیحات و کمک هایی که به عراق در سال های 65 - 64 شد قابل قیاس با گذشته نیست.
🔹 عراقی ها با 400 هواپیما و 12 لشگر زمینی جنگ را اغاز کردند، این 400 هواپیما در طول جنگ ساقط شد و 12 لشگر منهدم گشت.
🔹 من مسئول شمارش این ها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم عراق 700 هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای 56 لشگر بود یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند این گونه مواجه بودیم.
🔹 در مقابل چنین ارتش قدرتمندی هشت ما در گرو نه بود ؛ حضرت امام (ره) اعلام می کردند جنگ جنگ تا پیروزی، آیا بدنه کشور به این نحو از جنگ پشتیبانی می کردند ؟؟ و آیا جنگ به این نحو ادامه پذیر بود ؟؟ حوادثی که در بهار 67 اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین هایی که در طول جنگ موفق به تصرف آن ها شده بودیم را دشمن باز پس گرفت، از جمله اتفاقاتی بود که برای آن تصمیم گرفته می شد؛ دشمن تا نزدیکی اهواز آمد و باید برای جنگ تصمیم گرفته می شد.
🔹 ما برای مقابله با سلاح های پیشرفته شیمیایی عراقیها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم ؛ آن ماسک های موجود که در فیلم ها است نیز از بین 15 عامل شیمیایی پاسخگوی 3 - 2 عامل بود ؛ آن ماسک ها به درد گاز اشک آور می خورد ؛ وقتی گاز اعصاب می زدند این ماسک ها عمل نمی کرد ؛ بچه های ما همانند برگ خزان می ریختند ؛ باید برای این اتفاقات تصمیم گیری می شد.
🔹 این امر در طول زمان جاری است؛ اگر می خواهیم روزی مجبور به قطعنامه ای نشویم، بایستی قدرتمند شویم ؛ ما در منطقه ای از جهان زندگی می کنیم و در بین قدرت هایی زندگی می کنیم که اگر قوی نباشیم، قطعا پایمال خواهیم شد ؛ این قوی بودن در طول زمان باید اتفاق بیفتد.
🔹 یک بعد این امر در دفاع و امنیت است، وحدت ملی، انسجام ملی، پیوستگی مردم و حکومت و ... که می دانیم باید در جریان زندگی ملت ایران جاری باشد، تا این ملت قدرتمند سر پا باشد و روز به روز بالنده تر گردد.
🔹 پذیرش قطعنامه چنین داستانی است ؛ نمی توان کسی را متهم ساخت و به عبارت دیگر نمی توان اذعان داشت در مقطع خاص، نامه خاص، شخص خاص، جمله خاص و ... سبب پذیرش قطعنامه شد.
🔹 باید بدنه کشور، بدنه دولت و ... از جنگ بهتر از این دفاع و حمایت می کرد تا به آن روز نرسیم، که رسیدیم . آنروز بسیار برای ما تلخ بود بسیاری از رزمندگان آرزوی می کردند زنده نمی ماندند و آنروز را نمی دیدند.
🔹 حداقل برای سطح راهبردی جنگ روشن بود که تصمیمی غیر از آن نمی شد گرفت و تصمیمی عاقلانه گرفته شد و باید این تصمیم اتخاذ می شد. در آن روز تیر ماه سال 67 اقدامی غیر از آن نمی شد گرفت، باید چاره را قبل از آن می کردیم ؛ اکنون هم اگر در پی ملت مقتدر بودن هستیم و به افق چشم انداز باشیم، باید تلاش شود و به ابعاد مختلف قدرت ملی دست یابیم و خودمان را حفظ کنیم، والا امکان دارد همانند قضیه پذیرش قطعنامه در طول تاریخ اتفاق افتد.
#عدم_حمایت_بدنه_دولت_وقت از جنگ
📝 تحلیل سرلشکرپاسدار باقری ریاست ستادکل نیروهای مسلح در مورد پایان جنگ و قطع نامه 598 :
🔹 به نظرم قطعنامه 598 در تیر ماه 67 پذیرفته نشد و سابقه آن به دو یا سه سال قبل از آن باز میگردد؛ هنگامی که پشتیبانی لازم از رزمنده ها در جبهه صورت نمیگیرد یا باید نشست و شاهد انهدام کشور بود یا باید برای خاتمه جنگ تصمیم گرفت؛ این قشری نگریست که بگوییم فلان شخص دو خط نامه نوشت و گفت اگر فلان کارها را نکنید، نمیشود جنگید و حضرت امام (ره) نیز در پی آن اقدام به پذیرش قطعنامه کردند . این مطلب با عقل سازگار نیست !!
🔹 از سال 65-64 ضعفهای ساختاری، زیر ساختی و اساسی ما در جنگ هویدا بود . قبل هم بود ولی دیگر عراقیها به جایی رسیدند که بشدت قوی شدند ؛ اتفاق فاو افتاد و عراق خطر را به جدیت احساس کردند، همه به حمایت از صدام بر خواستند ؛ اطلاعات موجود است میزان تسلیحات و کمک هایی که به عراق در سال های 65 - 64 شد قابل قیاس با گذشته نیست.
🔹 عراقی ها با 400 هواپیما و 12 لشگر زمینی جنگ را اغاز کردند، این 400 هواپیما در طول جنگ ساقط شد و 12 لشگر منهدم گشت.
🔹 من مسئول شمارش این ها بودم. ولیکن در روزی که ما قطعنامه را پذیرفتیم عراق 700 هواپیمای روز دنیا را داشت و دارای 56 لشگر بود یک میلیون رزمنده داشت. ما با یک ارتش قدرتمند این گونه مواجه بودیم.
🔹 در مقابل چنین ارتش قدرتمندی هشت ما در گرو نه بود ؛ حضرت امام (ره) اعلام می کردند جنگ جنگ تا پیروزی، آیا بدنه کشور به این نحو از جنگ پشتیبانی می کردند ؟؟ و آیا جنگ به این نحو ادامه پذیر بود ؟؟ حوادثی که در بهار 67 اتفاق افتاد و بسیاری از سرزمین هایی که در طول جنگ موفق به تصرف آن ها شده بودیم را دشمن باز پس گرفت، از جمله اتفاقاتی بود که برای آن تصمیم گرفته می شد؛ دشمن تا نزدیکی اهواز آمد و باید برای جنگ تصمیم گرفته می شد.
🔹 ما برای مقابله با سلاح های پیشرفته شیمیایی عراقیها حتی ماسک به درد بخور نداشتیم ؛ آن ماسک های موجود که در فیلم ها است نیز از بین 15 عامل شیمیایی پاسخگوی 3 - 2 عامل بود ؛ آن ماسک ها به درد گاز اشک آور می خورد ؛ وقتی گاز اعصاب می زدند این ماسک ها عمل نمی کرد ؛ بچه های ما همانند برگ خزان می ریختند ؛ باید برای این اتفاقات تصمیم گیری می شد.
🔹 این امر در طول زمان جاری است؛ اگر می خواهیم روزی مجبور به قطعنامه ای نشویم، بایستی قدرتمند شویم ؛ ما در منطقه ای از جهان زندگی می کنیم و در بین قدرت هایی زندگی می کنیم که اگر قوی نباشیم، قطعا پایمال خواهیم شد ؛ این قوی بودن در طول زمان باید اتفاق بیفتد.
🔹 یک بعد این امر در دفاع و امنیت است، وحدت ملی، انسجام ملی، پیوستگی مردم و حکومت و ... که می دانیم باید در جریان زندگی ملت ایران جاری باشد، تا این ملت قدرتمند سر پا باشد و روز به روز بالنده تر گردد.
🔹 پذیرش قطعنامه چنین داستانی است ؛ نمی توان کسی را متهم ساخت و به عبارت دیگر نمی توان اذعان داشت در مقطع خاص، نامه خاص، شخص خاص، جمله خاص و ... سبب پذیرش قطعنامه شد.
🔹 باید بدنه کشور، بدنه دولت و ... از جنگ بهتر از این دفاع و حمایت می کرد تا به آن روز نرسیم، که رسیدیم . آنروز بسیار برای ما تلخ بود بسیاری از رزمندگان آرزوی می کردند زنده نمی ماندند و آنروز را نمی دیدند.
🔹 حداقل برای سطح راهبردی جنگ روشن بود که تصمیمی غیر از آن نمی شد گرفت و تصمیمی عاقلانه گرفته شد و باید این تصمیم اتخاذ می شد. در آن روز تیر ماه سال 67 اقدامی غیر از آن نمی شد گرفت، باید چاره را قبل از آن می کردیم ؛ اکنون هم اگر در پی ملت مقتدر بودن هستیم و به افق چشم انداز باشیم، باید تلاش شود و به ابعاد مختلف قدرت ملی دست یابیم و خودمان را حفظ کنیم، والا امکان دارد همانند قضیه پذیرش قطعنامه در طول تاریخ اتفاق افتد.
#عدم_حمایت_بدنه_دولت_وقت از جنگ