دفاع مقدس
🗓 7 مرداد 1362 - سالروز عملیات والفجر 3 * نخستین آزادسازی مهران شهر "مهران" پس از گذشت نزدیک ب
عملیات والفجر ۳ در ساعت ۱۱ شب ۷ مرداد ماه سال ۱۳۶۲ با رمز مقدس (یاالله، یاالله، یاالله) در جبهه غرب واقع در منطقه عمومی مهران توسط ۳۲ گردان پیاده، زرهی و مکانیزه و چهار گردان توپخانه رزمندگان اسلام آغاز و به مدت دو هفته انجام شد.
دفاع مقدس
عملیات والفجر ۳ در ساعت ۱۱ شب ۷ مرداد ماه سال ۱۳۶۲ با رمز مقدس (یاالله، یاالله، یاالله) در جبهه غرب
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کشف پیکر شهیدی در منطقه علمياتي كله قندی #مهران
مربوط به عملیات والفجر سه
تاریخ تفحص: ۲۴ فروردین ۱۴۰۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارتفاعات قلاویزان مهران
📹 کشف پیکر مطهر تنی چند از شهدای عملیات والفجر ۳ - نیروهای لشگر ۴۱ ثارالله کرمان ( حاج قاسم سلیمانی)
دو تن از این شهدا #پلاک داشته و شناسایی شدند.
پیکر شهدا به هنگام حفر کانال تشرف، در یادمان شهدای قلاویزان تفحص گردید
💠 رأس شهید #حسن_منصوری
🌴 منطقه عملیاتی والفجر سه - جبهه مهران - مرداد 1362
🌷شهید بی سر، حسن منصوری، معاون تدارکات لشکر 5 نصر- استان خراسان
📷👆 محل دفن سر از تن جدای شهید منصوری- او در 16مرداد 1362 در اثر بمباران هوایی دشمن و اصابت راکت در منطقه مهران به شهادت رسید. پیکرش با تنی بی سر به تربت حیدریه انتقال داده شد و در بهشت عسکری در کنار دیگر شهدای انقلاب و دفاع مقدس به خاکسپرده شد.
دفاع مقدس
💠 رأس شهید #حسن_منصوری 🌴 منطقه عملیاتی والفجر سه - جبهه مهران - مرداد 1362 🌷شهید بی سر، حسن منصوری
🌷 شهید حسن منصوری
سومین فرزند خانوادهی منصوری که در دهمین روز از ماه بهمن سال1332 در شهر تربت حیدریه به دنیا آمد، از سوی پدر و مادرش حسن نامگرفت.
کودکی حسن درخانهی مستأجری و با دسترنجی که پدر از درآمد کار شش ماهه در سال بهدست میآورد، سپری شد.
از رهگذر عشق و علاقهای که پدر به شرکت در جلسات قرآنخوانی داشت، «حسن» با قرآن آشنا شد. کودک شوخ و پر جنب وجوش خانوادهی منصوری پس از گذراندن دورهی ابتدایی و چند سال آغازدورهی دبیرستان ترک تحصیل کرد و برای کمک به پدر به مغازهیشیشهفروشی او رفت. در آن زمان به دلیل کثرت سربازها «حسن منصوری» که در سن خدمت قرار داشت از سربازی معاف شد و در بیست و سهسالگی ازدواج کرد. او در همان سالهای قبل از انقلاب وارد فعالیتهای مذهبی شد و یک انجمن ضدبهاییت تشکیل داد. پرداختن بهورزش باستانی از سرگرمیهای خاص او در این سالها بود.
با شروعانقلاب اسلامی در کار انتقال اعلامیهها از منزل آیتالله شیرازی از مشهد به تربتحیدریه نقش مؤثّری داشت.
او یک بار در حین فرار از دست مأموران شاه در محل روستای امام تقی که حد فاصل تربت و مشهد است با ماشین چپ کرد اما اعلامیهها را بهسرعت جمعآوری کرد و خودش را به تربت رساند. او در برپایی تظاهرات، مقابله با مأموران رژیم پهلوی، سرنگونی مجسمهی شاه و تصرف شهربانی در روز دی 1357 فعالیت چشمگیری داشت.
حسن منصوری پس از پیروزی انقلاب وارد کمیته انقلاب شد و پس از چندی در شمار مؤسسین سپاه پاسداران تربت حیدریه قرار گرفت و بهعنوان مسوول تدارکات فعالیت خود را آغاز نمود.
دی ماه 1361 زمانی بود که او به جبهه اعزام شد و مسؤولیت معاون تدارکات لشکر پنج نصر را به عهده گرفت. وی پس از مدتی به تربت حیدریه بازگشت اما در خرداد 1362 دوباره به منطقه جنوب اعزام شد و مسؤول تدارکات سپاه هشتم گردید. منصوری در «فتحالمبین» و عملیات «والفجر3» شجاعتها از خود به یادگار گذاشت و سرانجام در 17 مرداد 62 در اثر بمباران هوایی دشمن و اصابت راکت در منطقه مهران به شهادت رسید. 🕊🕊
دفاع مقدس
🌷 شهید حسن منصوری سومین فرزند خانوادهی منصوری که در دهمین روز از ماه بهمن سال1332 در شهر تر
📷 شهید #حسن_منصوری
معاون لجستیک لشکر 5 نصر- استان خراسان
🌷 شهادت: عملیات والفجر سه - جبهه مهران - مرداد 62
پیکر بی سر شهید به تربت حیدریه انتقال یافت و در بهشت عسکری در کنار دیگر شهدای انقلاب و دفاع مقدس آرام گرفت.
17.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل| خاطره نوجوان رزمنده از امداد غیبی در عملیات والفجر۳
🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱▫️🌱ا
🌴 عملیات والفجر ۳ در ساعت ۱۱ شب (۷ مرداد ماه سال ۱۳۶۲) با رمز مقدس (یاالله، یاالله، یاالله) در جبهه غرب واقع در منطقه عمومی مهران توسط ۳۲ گردان پیاده، زرهی و مکانیزه و چهار گردان توپخانه رزمندگان اسلام آغاز و به مدت دو هفته انجام شد.
دوران#دفاع_مقدس
🕊🕊 ۵ مرداد ۱۳۶۷ — (عملیات مرصاد)، سالروز شهادت پاسدارِ جانباز، محمد مجازی
از شهدای اسلامشهر، شهرک سعیدیه
عضو گردان بدر، تیپ ۳ ابوذر (۱۳۶۲)
عضو گردان حمزه سید الشهدا (ع)
معاون دلاور گروهان شهید بهشتی
گردان مالک اشتر
(بعد از عملیات خیبر تا والفجر ۸)
مسئول محور تیپ ۲ سلمان
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
در زمان شهادت
ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
فرالزی از وصیت نامه شهید:👇
✍️"ای دل منال! ای دل ز درد نفس بنال.
دلم مینالد؛ نمیدانم چگونه بگویم که ننالد. الها! کمکم کن که همیشه در مشکلات ننالم و اگر نالیدم فقط جهت استمداد از تو و لاغیر باشد. میروم (خط) ولی حس میکنم لیاقت ندارم و فقط توفیق آن را فقط و فقط از تو میخواهم که لیاقت ما را (بنده را) نیز مجد توفیق قرار بدهی.
ای دل رضا به رضای خدا شو و لاغیر
ای دل رضا به رضای خدا شو نه نفس
ای دل کارت را فقط برای رضای او انجام بده و لاغیر
(یا سریع الرضا)
دفاع مقدس
🕊🕊 ۵ مرداد ۱۳۶۷ — (عملیات مرصاد)، سالروز شهادت پاسدارِ جانباز، محمد مجازی از شهدای اسلامشهر، شهرک س
"اینها را بزنید شما اگه بهشان رحم کنید، اینها به شما رحم نمی کنند.
حواستون باشد، گول نخورید بگید: ایرانی هستند،
اینها از صدتا اجنبی پست ترند"
❇️ عملیات مرصاد
تنگه چهارزبر
🔹 شهادت شهید محمد مجازی
🔸به روایت برادر احسان احمدی خاوه👇
اوضاع در کرمانشاه خیلی مساعد نبود، سرعت عمل منافقین از یک طرف و عملیات ایذایی عراق در جنوب در سمت دیگر، موجب شده بود نیروهای ما به نوعی غافل گیر شوند.
منافقین همه نیروهایش را از همه دنیا فراخوان داد و به عراق آورده بود. رجوی توانسته بود پنج هزار نفر را جمع و جور کند که حدود یک چهارم آنها را زنان و دختران تشکیل می دادند.
بعد از تصرف اسلام آباد و فرار مردم، در بیرون شهر ترافیک سنگینی ایجاد شده بود و ستون تجهیزات منافقین را کاملا متوقف کرده بود. این توفق اجباری، فرصتی به نیروهای خودی داد تا بتوانند راه را بر آنها ببندند. بعد از خلوت شدن تدریجی مسیر، با یکی دو درگیری مختصر، منافقین به حسن آباد رسیدند، اما در حوالی صبح چهارم مرداد در گردنه چهارزبر دوباره متوقف شدند و درگیری شروع شد.
محمد که به منطقه برگشت، به عنوان مسئول محور تیپ ۲ به فرماندهی حاج محمود امینی، گردان های تحت امر تیپ را به سه راهی اسلام آباد غرب _خرم آباد منتقل کرد.
منافقین تا اسلام آباد، مراکز دولتی و نظامی را تقریبا غارت کردند، در درگیری نیروهای خودی با منافقین، محمد وقتی به محور رسید، یک موتور انداخت زیر پایش و همه محور را با موتور زیر پا گذاشت.
حدود صد متر مانده به سه راهی اسلام آباد، پشت یک پمپ بنزین، یک آب گیر زیر جاده به وجود آمده بود که از این محل به عنوان مقر تاکتیکی برای هدایت نیروها استفاده می کردند.
هر نیم ساعت بچه های هوانیروز می آمدند و منافقین را می زدند، از آن طرف هم نیروی هوایی عراق همان طور که قبلا رجوی قولش را گرفته بود در حمایت از آنان، عملیات پشتیبانی انجام می داد. قبل از سه راهی اسلام آباد، یک باند فرودگاه اضطراری بود که محمد کوثری فرمانده لشکر و فرماندهان گردان ها در کناره ارتفاعات آن جا برای هماهنگی کارها دور هم جمع شده بودند. محمد حجازی هم آنجا بود. روی ارتفاعات، چند کیلومتر جلوتر آتش هایی روشن بود، فرمانده لشکر به آن طرف اشاره کرد و گفت: آن جایی که آتش روشن است، منافقین پناه گرفته اند، باید آن منطقه را بزنیم.
جلسه توجیهی در همین حد بود، نه کالکی، نه نقشه ای و نه هیچ چیز دیگری وجود نداشت، محمد با موتور، دائم در طول منطقه در رفت و آمد بود. هنوز چشمش را که در عملیات بیت المقدس ۴ شیمیایی شده بود، آفتاب اذیت می کرد و مجبور شده بود عینک آفتابی بزند.
بطور مدام، در محور بالا و پایین تردد داشت و خط را کنترل می کرد و به بچه ها می گفت: "اینا رو بزنید شما اگه به اینا رحم کنید، اینا به شما رحم نمی کنند. حواستون باشه گول نخورید، بگید: ایرانی هستند، اینا از صدتا اجنبی پست ترند"
پنجم مرداد بود، دو روز از شروع عملیات می گذشت. منافقین اگر چهار زبر را رد می کردند دیگر سخت می شد جلویشان گرفت. مردم تا شنیدند اوضاع کرمانشاه قمر در عقرب شده، دسته دسته دوباره خودشان را رساندند به کرمانشاه.
هرچه بیشتر می گذشت، تلفات منافقین در چهارزبر بیشتر می شد تا اینکه حوالی ظهر از دوطرف، از طرف پادگان الله اکبر و از طرف سه راه اسلام آباد نیروهای خودی به سمت اسلام آباد حمله کردند. از صبح، کار به جنگ تن به تن کشید.
در این سه روزی که اینجا بودند محمد بیشتر از دو، سه ساعت نخوابیده بود. بچه های دیگر هم حال روز بهتری نداشتند. همه با تمام توانشان می خواستند این فتنه را همان جا خفه کنند. در یکی از سرکشی ها، خمپاره ای نزدیک محمد اصابت کرد و محمد به مراد دلش رسید 🕊🕊🕊
پایان آنروز ، پایان کار منافقین هم بود آنها با به جا گذاشتن بیش از چهار هزار نفر تلفات و انهدام صدها دستگاه تانک و نفر بر و خودرو به داخل خاک عراق فرار کردند .
دفاع مقدس
"اینها را بزنید شما اگه بهشان رحم کنید، اینها به شما رحم نمی کنند. حواستون باشد، گول نخورید بگید: ا
💠 شهید محمد مجازی - جانشین گردان حمزه - لشکر 27 محمد رسولالله (ص)
🌷شهادت: اسلام آباد غرب - ۵ مرداد ۱۳۶۷ (عملیات مرصاد ) - توسط منافقین خلق
⚪️ مزار: بهشت زهرا، قطعه 40، ردیف 48، شماره 4
دفاع مقدس
هرگز نروی از یاد ...
در نعره طوفان ها ..
یاد و خاطره
معاون دلاور گروهان شهید بهشتی
گردان مالک اشتر
پاسدار باشرف سپاه اسلام
سردار شهید محمد مجازی
معاون گردان حمزه سید الشهدا
(هنگام شهادت)
شهادت: ۵ مرداد ۱۳۶۷، عملیات مرصاد
لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
🔹✍️✍️"سلام مرا به رهبر برسانید و بگویید تا آخرین قطره خون خود سنگر اسلام را ترک نخواهم کرد و با خداوند پیمان میبندم که در تمام عاشوراها و در تمام کربلاها با حسین(ع) همراه باشم، سنگر او را خالی نکنم تا هنگامی که احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی لا اله الا الله و محمد رسول الله و علی ولیالله برتمام جهان سلطه افکند و در زیر پرچم امام زمانعج به اجرا درآید."
ا◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️◽️
فرالزی دیگر از وصیت نامه شهید:👇
✍️"ای دل منال! ای دل ز درد نفس بنال.
دلم مینالد؛ نمیدانم چگونه بگویم که ننالد. الها! کمکم کن که همیشه در مشکلات ننالم و اگر نالیدم فقط جهت استمداد از تو و لاغیر باشد. میروم (خط) ولی حس میکنم لیاقت ندارم و فقط توفیق آن را فقط و فقط از تو میخواهم که لیاقت ما را (بنده را) نیز مجد توفیق قرار بدهی.
ای دل رضا به رضای خدا شو و لاغیر
ای دل رضا به رضای خدا شو نه نفس
ای دل کارت را فقط برای رضای او انجام بده و لاغیر
(یا سریع الرضا)
کانال دفاع مقدس