22.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕 #صیاد_دلها
📽 مصاحبه زیبا و شنیدنی فرمانده خاکی و بی ادعای جبهه ها ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی بعد از #عملیات_فتحالمبین
🇮🇷 فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران در عملیات پیروزمندانه #فتحالمبین
🇮🇷 افتخار ایران اسلامی ، سردار سرلشگر #شهید_صیاد_شیرازی از رزمندگان سلحشور و فرماندهان حماسه ساز دوران دفاع مقدس بود که ۲۱ فروردین ماه سال ۱۳۷۸ به دست منافقین بزدل و وطن فروش ، مقابل منزل مسکونی اش ، ترور شده و سبکبال و خونین پیکر تا محضر دوست پرواز کرد🕊🕊
10.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 نوای حاج صادق آهنگران:
شب است و سکوت است و ماه است و من
فغان و غم اشک و آه است و من
شب و خلوت و بغض نشکفتهام
شب و مثنویهای ناگفتهام
شب و آخرین سوز مستانه ام
شب و های های غریبانه ام
شب و نالههای نهان در گلو
شب و ماندن استخوان در گلو
من امشب خبر میکنم درد را
که آتش زند این دل سرد را
بگو بشکفد بغض پنهان من
که گل سرزند از گریبان من
مرا کشت خاموشی نالهها
دریغ از فراموشی لالهها
کجا رفت تأثیر سوز و دعا؟
کجایند مردان بیادّعا؟
کجایند شورآفرینان عشق؟
علمدار مردان میدان عشق
کجایند مستان جام الست؟
دلیران عاشق،شهیدان مست
همانان که از وادی دیگرند
همانان که گمنام و نامآورند
هلا، پیر هشیار درد آشنا!
بریز از می صبر، در جام ما
من از شرمساران روی توام
ز دُردی کشان سبوی توام
غرورم نمیخواست این سان مرا
پریشان و سر در گریبان مرا
غرورم نمیدید این روز را
چنان نالههای جگرسوز را
غرورم برای خدا بود و عشق
پل محکمی بین ما بود و عشق
نه، این دل سزاوار ماندن نبود
سزاوار ماندن، دل من نبود
من از انتهای جنون آمدم
من از زیر باران خون آمدم
ز دشتی که با خون چراغانی است
ز دشتی که پر شور و عرفانی است
از آنجا که دم ساز یعنی خدا
سرانجام و آغاز یعنی خدا
هلا،دینفروشان دنیاپرست!
سکوت شما پشت ما را شکست
چرا ره نبستید بر دشنهها؟
ندادید آبی به لب تشنهها
نرفتید گامی به فرمان عشق
نبردید راهی به میدان عشق
اگر داغ دین بر جبین میزنید
چرا دشنه بر پشت دین میزنید؟
خموشید و آتش به جان میزنید
زبونید و زخم زبان میزنید
کنون صبر باید بر این داغها
که پر گل شود کوچهها،باغها
علیرضا قروه
┄┅☫🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷☫┅┄
🔅خاکی که باشی ؛
سرت را روی زمین هم که بگذاری
خوابت می بَرد !
نیاز به پَر قو نداری ...
#رزمنده
#جنگ_تحمیلی
#سالگرد_شهادت
#شهید_رستم_نوریان🌷
🥀شهید «رستم نوریان» فرزند حسن هفتم مرداد ۱۳۴۰، در روستای علیآباد سفلی شهرستان سیروان دیده به جهان گشود.
💢به علت نبود امکانات تحصیلی در محل زندگی نتوانست تحصیل کند. در کارهای کشاورزی و دامداری کمک حال خانواده شد.
💢با رسیدن به سن قانونی خدمت مقدس سربازی به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت.
💢وی چهارم فروردین ۱۳۶۲ در سن ۲۲ سالگی و در منطقه مرزی سومار بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به دیدار معبود خویش شتافت.
🕌مزار این شهید گرانقدر در گلزار شهدای امامزاده علی صالح (ع) قرار دارد.
🍃شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ(ص)
26.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿 #یادبادآن_روزگاران_یاد_باد
چهل دو سال میگذرد.
5 فروردین 1361
در #فتح_المبین بود که مرتضی تیموری فرمانده #شهید_تخریب_لشگر_امام_حسین (ع) مجوز شهادتش امضاء شد و این دلاور تهرانی در پنجمین روز از بهار، مسافر آسمان شد و جسم پاکش در #گلزار_شهدای_تهران قطعه 24 ردیف 141 شماره 35 میهمان خاک شد.
نثار روح مطهرش صلوات... 🤲
دوران دفاع مقدس
دفاع مقدس
🌿 #یادبادآن_روزگاران_یاد_باد چهل دو سال میگذرد. 5 فروردین 1361 در #فتح_المبین بود که مرتضی تیموری ف
شهید حاج مرتضی گرکانی،:
مولاي من؛ دوست دارم آنچه را كه تو دوست داري و مي پسندي. چنانچه جنازه امبه دست آمد میل دارم در گلزار شھداي بھشت زھرا دفن شوم تا شايد نسیم صبحگاھي، بوي عطرآگین مزار شھید مظلوم بھشتي را ھر صبح به مزارم آورد و
آرامش گیرم، و تو نیز به واسطه آن گناھانم را بر من ببخشايي شھید حاج مرتضي گركاني از اھالي محله رستم آباد تجريش تھران است. وي در سال ھاي انقلاب اسلامي، فعالیت سیاسي زيادي داشته . به طوري كه حجت الاسلام و المسلمین شیخ حسین انصاريان مي گويد:
«... كار ديگري كه بچه ھاي انقلابي انجام مي دادند ، پخش اعلامیه ، آن ھم در سطح وسیع ، بود . من شبھا در منزلي واقع در خیابان زيبا منبر داشتم كه جمعیت زيادي شركت مي كردند و در سطح خیابان
مي نشستند . در آن جا اعلامیه ھاي فراواني پخش مي شد . من از جوانان خواستم مقداري از اعلامیه ھا را ھم براي مجلس ظھر بیاورند و در مسجد لاله زار پخش كنند . در اين كار شھید اسماعیل كابلي ، از كارمندان وزرات دارايي ، و شھید مرتضي گركاني نقش فعالي داشتند.»
دفاع مقدس
💠 متن وصیت نامه شهید مرتضی تیموری:
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر ايران شكست بخورد اسلام شكست خورده است.
بارالھا؛ تو را سپاس مي گويم كه پس از 1240 روز انتظار، ديگر بار رخصتم دادي تا قطره ناقابل وجودم را به درياي عظیم و مواج راھیان كربلا آمیخته و به سويت اي محبوب دلھا پرواز نمايم.
اين عزيزي كه عمروبن جموح را پذيرفتي، و دعايش را مستجاب و كتابش را به مھر شھادت زينت بخشیدي، مرا نیز مشمول فیض عظیمت قرار ده (اللھم ارزقني شھاده في سبیلك ولا تردني الي بیتي ابدا).
خداي من؛ مگر نه اينكه عمرو به عشق ياري پدر فاطمه (س) لباس رزم پوشید، من نیز به عشق ياري پسر فاطمه (س) لباس پوشیدم؛ اگر عمرو به سرزمین احد شتافت من نیز به سوي كربلاي حسین تو شتابانم و در اين راه، اگر قلم تقدير تو فرمان شھادتم را به امضاء رسانید، چنان كن كه ابتدا مزه فتح را بچشم و دشمنان تو را به ذلت اسارت و شكست دراندازم و آنگاه، از اين محیط خراب آباد، به سوي ملكوت اعلاي تو پرواز كنم؛ اما نه به شوق آن عطايا و مواھب كه در گنجینه فردوس برين ذخیره
فرموده اي و نه به آرامگاه خويش در جوار مقدس تو، و نه درك كرامت خود در پیشگاه اقدست، و نه به شوق ديدار فرشتگان سپید پوش و وصل حوران بھشت آرا و نھر ھاي سرشار از شیر و شھد و شراب و درختان سايه گستر و میوه افشان و ...، بلكه به عشق ديدن يار و نظاره يك لحظه لبخند حاكي از رضايت حسین تو، به سوي ملكوت اعلاي تو پرواز كنم.
اي خالق من؛ آيا مي شود كه به خواب من تحقق بخشي، تويي كه منبع نور و نعمتي، بر من كه در اثر ارتكاب معاصي قلبم سیاه و دلم تاريك است؛ تويي كه بر مبدا و معاد قدرت داري، بر من كه در اين عالم فاني، كمترين بلكه ھیچم، تويي كه به ھرچه مشیت علیاي تو تعلق گیرد توانايي، بر من كه اگر تو نخواھي جز لاشه گنديده اي بیش نیستم.
اي خالق من؛ تويي كه خواب ھمسرم را در خصوص علي فرزند خردسالم محقق كردي، خواب مرا نیز به ظھور برسان و آنچه در ذيل درخواست اعزامم نوشته شده بود جامه عمل بپوشان " به دايره شھرستان ھا معرفي شوند تا اين عزيز نیز طلعت خويش را از حسین علیه السلام بستاند. "
محبوبم؛ حاشا به كرامت اگر مرا نپذيري و راھم ندھي؛ عزيز دلم من با اين اشاره خودم را مھیاي لقائت نموده ام، آيا ممكن است گوشه چشمي ھم به اين بنده گنه كار بیندازي (يا محسن قد اتاك المسيء)
خداي من؛ من با دست خالي ولي با دلي پر امید به در خانه تو آمده ام، آيا مرا از درگاھت میراني؟ نه نه، تو مرا ھرگز از درگاھت نخواھي راند، زيرا كه علي علیه السلام امیرمومنان و نور ديده رسول الله (ص)، و آنكه بیش از ھر كسي در اين عالم عاشق لقاء تو بود، و اول مظلوم و اول شھید بود، در خطبه 124 نھج البلاغه فرمود: "كساني كه شوق لقاءالله را دارند، ھمچون تشنه اي كه به آب خواھد رسید، به اين فیض عظیم نائل مي گردند. "
اي خالق من؛ به خودت قسم كه من ھم تشنه شھادت در راه تو و حسین تو ھستم، تا به آن حد كه مايل نیستم در شھادتم به بازماندگانم تبريك و تسلیت بگويند، بلكه دوست دارم فقط تبريك بگويند، زيرا كه شايسته نیست در مقابل لطف و احسان تسلیت گفت، اين ناشكري است، اين رد احسان است، اين نشناختن حقیقت شھادت است، مگر نه اين كه شھادت زندگي جاويد است،
حقیقت ايمان است، فلاح و رستگاري است، پیوستن به جمع اولیاء و انبیاء است، عالي ترين نوع تكامل و مورد رضاي تو مجلس؛ و لذا پروردگار من، دوست ندارم در شھادتم كسي لباس سیاه بپوشد، زيرا كه شھید شدن عین سعادت و نیكبختي است، معامله جان است، معامله اي كه ھرگز زيان ندارد، فداي تو كه با تمام كمبودھا و نقصان ھا خريدار جانھاي عاشقان خودت ھستي. حالي كه چنین است معبود من، دوست دارم خودم را در راه تو كشته ببینم، دوست دارم با اين معامله كه با من خواھي كرد، پدر و مادر در دنیا سربلند و در آخرت سعادتمند باشند؛ ھمسرم زينب گونه باشد و رسالت زينبي اش را كه تو برعھده اش گزارده اي به نحو اكمل به انجام برساند، بر فقدان من صبر نموده و استقامت پیشه كند، تا دشمنان اسلام و دين مبین را خجل و شرمنده سازد.
دوست دارم در پشت جنازه ام با استواري گام برداشته و در ھر قدم استكبار و اقمارش را در زير گامھايش له نمايد. دستان كوچك و معصوم فرزندانم را در دستانش گرفته تا مايه قوت و دلگرمي دوستان گشته و منافقان و سست عنصر ھا و كافران ببینند كه در اين راه تنھا نیست و نماينده ھاي نسل آينده كه ادامه دھنده راه انقلابمان خواھند بود، او را ھمراھي مي كنند.
ادامه👇👇