eitaa logo
دفاع مقدس
4.5هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
14.7هزار ویدیو
1.2هزار فایل
🇮🇷 کانال دفاع مقدس 🇮🇷 ✅مرجع‌ نشر آثار شـ‌هدا و دفاع‌مقدس ⚪️روایت‌گر رویدادهای جنگ تحمیلی #کپی_آزاد 🌴اینجا سخن از من و ما نیست،سخن از مردانی‌ست که عاشورا را بازیافته،سراسر از ذکر﴿یالیتناکنامعک﴾لبریز بوده و بال در بال ملائک بسوی کربلا رهسپار شدند🕌
مشاهده در ایتا
دانلود
23.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ مصاحبه با سردار شهید سید علی اکبر شجاعیان ( از فرماندهان شجاع گردان یا رسول لشگر ویژه ۲۵ کربلا) و حضورش در هفت تپه(مقرلشگرکربلادرجبهه جنوب) + صوت شهید و وصیت نامه + تصاویر دیده نشده ی شهید + وداع پدر و مادر با پیکر شهید .... 🥀 . ( 🕰 این چند دقیقه را از دست ندهید ) . 🕊🕊 سالروز شهادت 🇮🇷کانال دفاع مقدس🇮🇷
💕 // . ▪️دوتا برادر بودند در لشکر ویژه ۲۵ کربلا اهل روستای وسطی کلای مازندران. عباس ۲۷ ساله بود و منوچهر ۲۵ ساله ...اول اردیبهشت ۱۳۶۵ عباس در منطقه فاو بشهادت رسید و خبرش را برای مادر آوردند. به منوچهر گفتند برای مراسم برادرت برو مرخصی...قبول نکرد و تو جبهه ماند. روز سوم عباس منوچهر هم در همان فاو شهید شد و طی ۷۲ ساعت خبر شهادت دو فرزند را به همسرانشان و مادر دادند. .
🌷 الحق که فقط او بوی می داد ...
36.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرزندان ؛ پایانی جز در انتظار آنها نیست ... 👆🎥 // یاد و 🎞 مزین به تصاویر شهیدان گرانقدر ... و مظلوم و لشکر ویژه ۲۵ 🌷
🚩 سلام بر آن سید و فرزند امام حسینی که بر رمل های سوزان فکه افتاد و به کاروان عاشورا پیوست. 🎥 در می ماند اگر نبود، ها در ها می ماند اگر نبود... .
📩 وصیت نامه‌ی هفده ساله‌ی لشکر ویژه ۲۵ شهید رضا حق شناس _ حمزه سیدالشهدا ( : خرمال ۱۳۶۶/۱۲/۲۸) : . 📩 خدایا، خواب بودم، بیدارم کردی. مریض بودم، شفایم دادی. رضا بودم، رضایت دادی تا به معشوق برسم. در دام نفسانیات اسیر بودم، آزادم کردی و در آخر تشنه­ ای بودم، در کویر در جستجوی آب می­گشتم، مرا به آب رساندی و سیرابم کردی. معبودا، معشوقا، قسم به عشق، همان عشقی که عاشقان مجنونند و عاقلان در خون، قسم به عشقی که همه ما را به معشوق می­رساند و همان عشقی که رسول­الله را به منتهی علیه و به عرش می­رساند. همان عشقی که مولایم علی (ع) در نماز مثل بید می­لرزید و روح از بدنش خارج می­شد و اشک از گونه­هایش سرازیر، همان عشقی که فاطمه (سلام­الله علیها) در سن 18 سالگی عاشق معبود می­شود و مظلومانه به دیار رب می­رود. خدایا چه­ طور شکرگزارت نباشم در صورتی­که امانت خود را به قیمت والایی می­خری و بالاترین درجه که همان شهادت است، شامل حال آنان که در راه تو جهاد کردند، می­کنی. الحمدالله رب­ العالمین. . 📩 پدرم! می­دانم چه احساسی داشتید که می­خواستید دامادم کنید ولی بدان عروس من شهادت و تیری که برقلبم می­خورد، عقد ما را می­خواند و خانه نو را در قبر کوچکم انتخاب کردم تا عروسم را از جبهه به این وادی بیاورم و به مردم بشناسانم که پدرم این­چنین پسری داماد کرده و یکی از بهترین عروس دنیا را که همان شهادت است، عاشق شده. پس پدرم! خوشحال باش و بدان که مسلمان واقعی عاشق حق است، عاشق ملکوت است، عاشق انسان شدن است. .
⚪️ . ▪️جزو یگان تکاوری لشکر 25 کربلا شد. بچه ی آمل بود ؛ متولد ۱۳۴۶...سال ۶۶ هم تو میمک بشهادت رسید و پیکرش دیگر برنگشت.بعد شهادتش تو دستنوشته هاش یک بیت شعر نوشته بود : ▫️از آن ترسم که روزی جا بمانم ▫️فراموشم کنند، تنها بمانم.... ▫️اگر سوزم و خاکستر بگردم ▫️  از آن بهتر که در صحرا بمانم .
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 👨‍👧دخترم لیلا ! عزیزم سلام. لیلا جان! حالت خوبه؟ مادرت را که اذیت نمی کنی؟! حتماً می گویی که نه، من دختر خوبی هستم و حالا که بابایم نیست من مادرم را اذیت نمی کنم. آفرین به تو دختر خوبم. حتماً سوال می کنی بابا کِی به خانه می آیی. دخترم! بابا دیگر به خانه نمی آید. بابا رفت پیش خدا، پیامبر و ائمه اطهار(س). آن جا برای تو و مامانت خانه گرفته و منتظر شما است. زیاد ناراحت نباش. بابایت را می بینی. ولی دخترم! درسته که تو بابایت را ندیدی ولی بابا که تو را دید. حتماً می گویی چه وقت؟! آری دخترم! آن وقت که تو هنوز پنج ماهت تمام نشده بود، بابا تو را بغل می کرد، ناز می داد، با تو بازی می کرد و تو گریه می کردی . دخترم! افتخار کن که در کودکی پدرت را در راه خدا دادی و این سعادت نصیب هر کسی نمی شود.دخترم! باید سعی کنی که دختر نمونه ای باشی و پیام خون پدرت و سایر شهدا را برسانی. . دخترم! نمی توانم به دلیل کمبود وقت، مفصل برایت بنویسم. از همین جا از تو خدا حافظی می کنم و تو را از راه دور می بوسم. دوستت دارم لیلای من!دخترم! بابایت از این که تو را در این دنیا رها کرد و رفت ناراحت و غمگین است و اشک از چشمش در آخرین لحظات حیات جاری می باشد. به امید دیدار در قیامت حق. 🔸فیض الله بابایی 1364/11/13 . ♦️سردار فیض اله بابایی از شهدای ویژه 25 ؛ در والفجر8، پس از 24 ساعت نبرد دلاورانه در 21 ماه سال 1364 در حالی که می ساخت بشهادت رسید .
تو که‌ جایِ‌ شهید‌ نیست اون‌ قلب‌ نیست، قبره..‌. !!! . 💕 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
▫️رفیقانم دعا کردند و رفتند ▫️مرا زخمی رها کردند و رفتند 💕 🌷
🌴 یاد اون اعزام ها بخیر... یاد دلتنگی ها ، حرف‌های دم گوشی و اشک های یواشکی و قول و قرارها و آغوش ها ذره ذره تماشا کردن ها و وداع و خداحافظی ها و چشم انتظاری ها و عکس های یادگاری... . 📷 به ویژه ۲۵ _ دهه‌ی شصت 🇮🇷 .
⚪️ 🌷 شهید وحید رزاقی‌ از . ▫️شهید رزاقی از رزمندگان گیلانی لشکر ویژه ۲۵ کربلا, که در نوجوانی، با سن و سال کم و باجثه ی نحیف و کودکانه اش به جبهه آمد یک روز شهید خوش سیرت با من تماس گرفت و گفت:«وحید رزاقیان در منطقه ی شما مجروح شده، می ترسم روحیه اش را ببازد، به او سری بزن تا روحیه اش تقویت شود و اگر نیاز بود او را به پشت جبهه منتقل کن.» . ▫️به سرعت رفتم سراغ وحید، تا اینکه او را پیدا کردم. وقتی او را دیدم، بعد از سلام و احوال پرسی می خواستم با شوخی و خنده کردن به او روحیه بدهم که گفت: «من امروز، ۱۵ روز است که به سن بلوغ رسیدم و این ترکشی که به من اصابت کرده، گناهان ۱۵ روزه ی مرا پاک کرده است. شما دعا کنید که خداوند مرا شهید کند🤲 🎙 : سردار میرشکار . (ع) 💕