📜☀️#حدیث_روز
💚🍂امام حسین(علیه السلام)فرمودند:
همانا من مرگ را جز سعادت نمی بینم وزندگی در کنار ظالمان را جز ننگ وعار نمی دانم.
✨📚بحار، ج44، ص 192.
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊
🕊
💦دستمزدش رو که دویست هزارتومن میشد.....
دانشگاه که قبول شدم، خانواده به من یک گوشی هدیه دادند. اما گوشی کیفیت نداشت و زود خراب شد. خیلی ناراحت بودم.
#محمدرضا متوجه شد. از قبل در جایی کار کرده بود و دستمزدش را که دویست هزار تومان میشد، کم کم پس انداز کرده بود. آن پس اندازش را برداشت و همراه با پدرم رفتند و برایم گوشی جدید دیگری خریدند.
خیلی خوشحال شده بودم. چند ماه که گذشت جریان آن را فهمیدم.
#خاطرات_شهید_دهقان
#برگرفته_از_کتاب_ابوصال
#خواهر_شهید
🌸 @Dehghan_amiri20🌸
🕊🕊🕊
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
سلام 🕊#امام_زمان_عزادارم حضرت #عشق یا اباصالح المهدی🥀 #آجرک_الله_یاصاحب_الزمان🏴
🏴✨حی علی العزا فی ماتم الحسیـن
در محرم قلب سوزان می خرند
در محرم چشم گریان می خرند
در محرم هر که شد محرم به دوست
عطر و بوی کربلا در قلب اوست
در محرم دل هوایی میشود
با نگاهی کربلایی میشود
در محرم شیعیان زاری کنند
همره #مهدی عزاداری کنند
▪️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج▪️
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
🌸🍃ختم جمعی قرآن کریم😍به نیابت از #شهیدمحمدرضادهقان جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج آقا امام زمان عج الله📖🤲
✨جزء سی ام
✨صفحه: ۵۹۳
✨سوره:الفجر
📚🍃|• @dehghan_amiri20
📜☀️#حدیث_روز
💚🍂امام صادق(علیه السلام)فرمودند:
🥀به خاطر من آنچنان جان دادی....
حسین (علیه السلام) خون قلبش را در راه خدا بخشید تا بندگان را از گمراهی نجات دهد.
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🍃گریه های بی امان حاج قاسم سلیمانی در جمع فرماندهان، برای امام حسین علیه السلام
▪️سلام ما را برسان ،به حضرت ارباب
🕊#شهیدحاج_قاسم_سلیمانی🥀
🍀#بےتوروزگارخوشےنداریم_سردار🍂
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
🕊🥀هر چه كردم دگر انگار پيمبر نشدی
در عبا جسم تو را هر چه مرتب كردم😭
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله 🏴
#یک_جرعہ_روضه
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
💠✨اکثر شبها موادغذایی میبردیم و خیلی دقت میکرد تا کسی تو کوچه نباشد و آبروی آن خانواده نرود چون طرف مقابل خانم بود آقاسجاد وسایل را به من میداد تا تحویل بدهم، یکشب که برای تحویل هدایا رفتیم فاطمه رقیه بغلم خواب بود، از طرفی گونی برنج هم سنگین بود، نتوانستم پیاده شوم به آقا سجاد گفتم شما برو، کمی مکث کرد بعد پیاده شد، صندوق عقب رابازکرد گونی برنج را زمین گذاشت عینکش رابرداشت وداخل جیبش گذاشت بعد زنگخانه را زد،از برداشتن عینکش تعجب کردم و به فکررفتم،از این کارش دو منظور به ذهنم رسید
۱.میخواست نامحرم را نبیند ۲.میخواست خانم نیازمند وقتی بعدها او را در خیابان دید نشناسد و خجالت نکشد.
دلیل دوم بهذهنم قویتر بود چون چشمانش آستیکمات بود و دید نزدیکش مشکلی نداشت،هیچ وقت از او نپرسیدم چرا اینکار را کرد چون منظورش را فهمیده بودم و او را بهتر از هر کسی میشناختم میخواست آن خانم نیازمند او را نشناسد و خجالت نکشدخیلی حواسش به همه چیز بود
🕊#شهیدسجادطاهرنیا🌷
🍀#شهداےمدافع_حرم🥀
🖤🍃|• @Dehghan_amiri20