eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.2هزار دنبال‌کننده
13هزار عکس
2.9هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸✨نسبت به آقای خامنه ای خیلی حساس بود. در فتنه ۸۸ اسپری تهیه کرد و اگر جایی شعاری علیه نظام بر روی دیوار ها می دید پاک می کرد . یکی از دوستان شهید این ماجرا را اینگونه روایت می کند:یک بار یک شعاری را در یکی از خیابان ها علیه نظام دیده بود و به من اطلاع داد که یک شعار را در فلان جا فلان قسمت آن گوشه نوشته اند و من دارم می روم که پاکش  کنم… گفتم آخه تو از کجا دیدی که اونجا شعار نوشته اند ؟ گفت : من هر شب چک می کنم ، نباید چیزی باشه ، کسی نباید چیزی بنویسد، حالا که همه مردم پای انقلاب ایستاده اند ما نباید به ضد انقلاب اجازه جولان دادن و عرض اندام بدهیم… خیلی روی آقا حساس بود یک بار به او گفتم اگر شعاری ضد حکومت روی دیوار هست و ما برویم و حذفش کنیم ، چه سودی دارد ، چرا این همه وقت می گذاری تا شعار پاک کنی ؟ این همه پاک می کنی ، خوب دوباره می نویسند ! گفت : نه ، من آن قدر پاک می کنم تا دیگر ننوسیند … این از اخلاقیاتی است که شاید در خیلی از بچه های انقلابی هم نباشد. ما می گوییم :ا گر درگیری پیش بیاید ، اگر نظام و اسلام و انقلاب کشور نیاز به جان ما داشته باشد ، ما حاضریم هستی خود را فدا کنیم ، اما اینکه علیه حکومت شعار بنویسند و راه بیفتیم پاک کنیم ، این شاید خیلی برایمان قابل هضم نبود. ⚫️ @Dehghan_amiri20 ⚫️
...📖💕 💫خرمشهر راخدا آزاد کرد... وقتي که شخصي از زحمات او تشکر ميکرد، ميگفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، يعني ما کاري نکرده ايم، همه‌کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته‌هايش مثل جوانان همسن و سالش نبود، دغدغه‌مندتر و جهادي‌تر از ديگر جوانان بود، انرژي‌اش را وقف بسيج و کار فرهنگي و هيئت کرده بود، در آخر راهي جز طلبگي در نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد، من شنيدم که دوستانش ميگفتند: هادي اين سالهاي آخر وقتي ايران مي آمد، بارها روي صورتش چفيه می‌انداخت و ميگفت: اگر به نامحرم نگاه کنيم راه شهادت بسته ميشود. 🌷 💔🕊 🌿🌸|• @dehghan_amiri20
📝🍃|خیلی بر بیت‌المال حساس بود... قبل از اینکه ساکن نجف شود، گاهی در پایگاه درس می‌خواند و هنگامی که میخواست درس بخواند، از پایگاه خارج میشد و در راهرو میرفت، در راهرو لامپ‌هایی داریم که شب نیز روشن است و انجا در سرما می‌نشست و درس ‌می‌خواند و وقتی به ایشان می‌گفتیم که چرا اینجا درس میخوانی میگفت: من این درس را برای خودم میخوانم و درست نیست که از نوری که هزینه آن از طریق بیت ‌المال پرداخت میشود استفاده کنم. 🕊🌹 ...🍃 💌🍃|• @dehghan_amiri20
💠✨همیشه روی لبش لبخند بود، نه از این بابت که هیچ مشکلی نداشت، اما هادی مصداق همان حدیثی بود که می‌فرمایند: مومن شادی‌هایش در چهره است و حزن و اندوه‌اش در درونش می‌باشد. همه‌ی رفقای ما او را به همین خصلت می‌شناختند، اولین چیزی که از هادی در ذهن دوستان نقش بسته بود، چهره‌ای بود که با لبخند آراسته شده بود، از طرفی هم بذله‌گو و اهل شوخی و خنده بود، رفاقت با او هیچ‌کس را خسته نمی‌کرد، در این شوخی‌ها دقت می‌کرد که هیچ گناهی از او سر نزند. 🍃🌷 💦🌸 💟🍃|• @Dehghan_amiri20
💠✨وقتي که شخصي از زحمات او تشکر ميکرد، ميگفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد، يعني ما کاري نکرده ايم، همه‌کاره خداست و همه ي کارها براي خداست. حال و هوا و خواسته‌هايش مثل جوانان همسن و سالش نبود، دغدغه‌مندتر و جهادي‌تر از ديگر جوانان بود، انرژي‌اش را وقف بسيج و کار فرهنگي و هيئت کرده بود، در آخر راهي جز طلبگي در نجف پاسخگوي غوغاي درونش نشد، من شنيدم که دوستانش ميگفتند: هادي اين سالهاي آخر وقتي ايران مي آمد، بارها روي صورتش چفيه می‌انداخت و ميگفت: اگر به نامحرم نگاه کنيم راه شهادت بسته ميشود. 🍃🌷 🕊🥀 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20
💠✨هادی هميشه تصوير مقام معظم رهبري را روي سينه داشت، همين كار باعث شد كه بسياري از دوستان عراقي او همين كار را انجام دهند. هادی به مسائل معنوي بسيار توجه ميكرد نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقي قرار گرفت، در راستاي همين تأثيرگذاري بود که بحث چفيه و پيشاني بند را مطرح کرد، فرماندهان حشدالشعبي که به او اعتماد کامل داشتند، او را با صد ميليون تومان پول به ايران فرستادند، او اجازه داشت هر طور که ميخواهد خرج کند، اما هادي رعايت ميکرد که از آن پول براي خودش خرج نکند گاهي آنقدر رعايت ميکرد که بيسکوييت را جايگزين وعده غذايي ميکرد. 🕊🥀 🍀🌸 🖤🍃|• @Dehghan_amiri20