✨مهمان شام✨
« زندگینامه و خاطرات شهید سیدمیلادمصطفوی »
#ابراهیم_هادی
#قسمت_اول
🌸ابراهیمی دیگر🌸
🌺 @Dehghan_amiri20 🌺
❤️🌹❤️🌹❤️🌹
❤️🌹❤️🌹
❤️🌹
🌸🍃بِـسْـمِ رَبِّ الْـشَّـهـیـد...
🌟مـن هـرچـه دارم...🌟
🔹دوتا بـرادر بـودنـد کـه بـه ظـاهـر هـیـئـتـی نـبـودنـد و بـه قـول بـعـضـیهـا، آن تـیـپـی!!!😅
ایـن دو شـیـفـتـهی سـیـد شـده بـودنـد و بـه خـاطـر دوسـتـی بـا سـیـد وارد هـیـئـت شـدنـد..
🔸یـک روز مـادرِ ایـنـهـا شـک مـیکـنـد کـه چـرا شـبهـا دیـر بـه خـانـه مـیآیـد؟!؟🤔
یـک شـب دنـبـالِ آنـهـا راه مـیافـتـد، مـیبـیـنـد پـسـرانـش رفـتـنـد داخـل یـک زیـرزمـیـن!😳
ایـن خـانـم هـم پـشـت در مـینـشـیـنـد و گـوش👂مـیدهـد مـتـوجـه مـیشـود از زیـرزمـیـن صـدای مـداحـی مـیآیـد📻.. بـعـد از اتـمـام مـراسـم مـادر مـتـوجـه مـیشـود فـرزنـدانـش مـشـغـول نـمـاز شـدهانـد؛ بـا دیـدنِ ایـن صـحـنـه، مـادر هـم تـحـت تـأثـیـر قـرار مـیگـیـرد و او هـم بـه ایـن راه کـشـیـده مـیشـود..😔
🔹خـود سـیـد بـعـدهـا تـعـریـف کـرد کـه ایـن دوتـا بـرادر یـک شـب آمـدنـد و گـفـتـنـد: سـیـد! مـادرمـان مـیخـواهـد شـمـا را بـبـیـنـد...😊
رفـتـم دیـدم خـانـمـی اسـت چـادری؛ گـفـت: آقـاسـیـد!!! شـمـا مـن را کـه نـمـاز نـمـیخـوانـدم؛ نـمـازخـوان کـردیـد!
چـادر بـه سـر نـمـیکـردم، چـادری کـردیـد!
مـا هـرچـه داریـم از شـمـا داریـم!
🔸ایـن خـانـم بـعـدهـا تـعـریـف کـرد کـه سـیـد بـه مـن گـفـت؛ مـن هـرچـه دارم از ایـن فـرزنـدانِ شـمـا دارم!
ایـنـهـا مـعـلـم اخـلاقِ مـن هـسـتـنـد!🤗
💚خـاطـراتِ
#شـهـیـد_سـیـدمـجـتـبـی_عـلـمـدار
#قـسـمـتِ_اول
🌷💫|•• @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
☘💫شَـبْهـایِ بَـلـهبُـرونْ #روایتگری_حاجحسین_یکتا #یادمان_شهدای_شلمچه
16.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ #شـهـیـد_چـیـتسـازیـان
🎥بـه روایـتِ حـاج حـسـیـن یـکـتـا
#بـرشـی_از_شـبهـای_بـلـهبـرون
#قـسـمـت_اول
۱۳۹۷\۱۲\۱۴
💚✨••| @dehghan_amiri20
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
❤️🌷 #شـهـیـد_عـبـاس_بـابـایـی...
💚🌸💚🌸💚🌸💚🌸
🌸💚🌸💚🌸💚
💚🌸💚🌸
🌸💚
❣🍃بِـسْـمِ رَبِّ الْـشُّـهَـداءِ وَالْـصِّـدّیـقـیـنْ...
💌✨مـعـرفـی مـخـتـصـر
#شـهـیـد_عـبـاس_بـابـایـی...❤️
در سـال ۱۳۲۹ در قـزویـن مـتـولـد شـد..
پـس از طـی تـحـصـیـلاتِ ابـتـدائـی و مـتـوسـطـه در سـال ۱۳۴۸ بـرای تـحـصـیـل در دانـشـکـدهٔ خـلـبـانـی داوطـلـب شـد..
در هـمـان سـال در رشـتـهٔ پـزشـکـی هـم قـبـول شـده بـود، امـا خـلـبـانـی را بـه پـزشـکـی تـرجـیـح داد..
بـابـایـی پـس از طـی مـراحـل مـقـدمـاتـی آمـوزش خـلـبـانـی، جـهـت تـکـمـیـلِ دوره بـه آمـریـکـا اعـزام شـد و در سـالِ ۱۳۵۱ بـا مـوفـقـیـت بـه ایـران بـازگـشـت...
🔹او در ۷\۵\۱۳۶۰ بـه درجـهٔ سـرهـنـگ دومـی ارتـقـاء یـافـت و در ۹\۹\۱۳۶۲ ضـمـن تـرفـیـع بـه درجـهٔ سـرهـنـگ تـمـامـی، مـسـئـول مـعـاونـت عـمـلـیـات فـرمـانـدهـی نـیـروی هـوایـی ارتـش شـد..
🔸عـبـاس بـابـایـی پـس از اخـذ درجـهٔ سـرتـیـپـی در ۸\۲\۱۳۶۶ در نـیـمـه مـرداد مـاه هـمـان سـال، هـمـزمـان بـا عـیـدقـربـان، در حـیـن عـمـلـیـات بـه شـهـادت رسـیـد..
از ایـن شـهـیـد ۳۷ سـالـه، سـه فـرزنـد بـه نـامهـای « سـلـمـا »، « حـسـیـن » و « مـحـمـد » بـه یـادگـار مـانـده اسـت...
❤️🕊 #شـهـیـدانـه
#شـهـیـد_عـبـاس_بـابـایـی
#قـسـمـت_اول
🌷💫•••| @dehghan_amiri20
❤️🍃بـسـم رب الـشـهـداء والـصـدیـقـیـن
💌✨مـا ایـمـانـمـان را، اخـلاصـمـان را، عـمـلـمـان را درسـت مـیکـنـیـم و بـا اسـلام مـنـطـبـق مـیکـنـیـم..
اگـر ایـن را داشـتـه بـاشـیـم یـاری خـدا، تـضـمـیـن شـده اسـت...
#شـهـیـد_بـهـشـتـی
#قـسـمـت_اول
🌸💫•••| @dehghan_amiri20
💚🍃بـسـم رب الـشـهـداء والـصـدیـقـیـن
💌✨افـسـوس کـه هـمـه بـرای بـرآوردهشـدن حـاجـتِ شـخـصـیِ خـود بـه مـسـجـد جـمـکـران مـیرونـد و نـمـیدانـنـد کـه خـودِ آن حـضـرت چـرا الـتـمـاسِ دعـایـی از آنـهـا دارد کـه بـرای تـعـجـیـلِ فـرج دعـا کـنـنـد.
#آیتالله_بهجت_قدسسره
#قـسـمـت_اول
🌸💫•••| @dehghan_amiri20
🔴 #خلاف_گویی های برجامی
#قسمت_اول
🔺 طرح مسئله:
آیا براستی همانگونه که رئیس جمهور مدعی هستند، افزایش میزان #فروش_نفت، ناشی از «برجام» می باشد؟
آیا تحریم فروش نفت صرفا ریشه در «برنامه ی هسته ای» ما دارد؟
🔘 بسیار شنیده ایم که این فعالیت های هسته ای کشورمان بود که باعث وضع و اعمال تحریم های نفتی از جانب غرب علیه ملت ایران شد و برجام عامل رفع این تحریم و افزایش میزان فروش نفت. اما این دو مدعا چه میزان با واقعیت در تطابق اند؟
✅ واقعیت امر آن است که تحریم فروش نفت را به هیچ وجه نمی توان صرفا ناشی از فعالیت های هسته ای ایران دانست. به بیان روشن تر، تعلیق این تحریم از اساس ربطی به برجام نداشت و اکنون نیز بازگشت مجدد این تحریم ارتباطی به خروج آمریکا از برجام ندارد! بنابرین با عرض تأسف باید گفت که سخن اخیر آقای رئیس جمهور پیرامون ارتباط برجام و افزایش فروش نفت، مدعای خلاف واقعی بیش نیست.
♦️ اما ﺳﺆال: پس تحریم فروش نفت ایران از کجا آمد؟
🔹 ﭘﺎﺳﺦ : تحریم های مهمی ﮐﻪ در ﭼﻨﺪ ﺳﺎل اﺧﯿﺮ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﮐﺸﻮرﻣﺎن را ﻣﻮرد هدف ﻗﺮار داده ﺑﻮد ﻋﺒﺎرت اﻧﺪ از NDAA 2012 و TRA ،ﮐﻪ هر دوی اﯾﻦ ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ دارای ﻋﻠﻞ وﺿﻊ ﭼﻨﺪﮔﺎﻧﻪ هستند. ﺑﻪ ﻋﻨﻮان نمونه، ﻗﺎﻧﻮن TRA به سه ﻋﻠﺖ و اتهام:
- اﺷﺎﻋﻪ ی ﺗﺴﻠﯿﺤﺎت ﮐﺸﺘﺎر ﺟﻤﻌﯽ (هسته ای - ﻣﻮﺷﮑﯽ)
- ﺣﻤﺎﯾﺖ از ﺗﺮورﯾﺴﻢ
- ﻧﻘﺾ ﺣﻘﻮق ﺑﺸﺮ
وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ.
✅ ﻧﮑﺘﻪ ی مهمی ﮐﻪ در اﯾﻨﺠﺎ وﺟﻮد دارد آن اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻤﺎم ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ اﯾﻦ دو ﻗﺎﻧﻮن، ذﯾﻞ همین اتهامات وﺿﻊ ﺷﺪه اﻧﺪ؛ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ ﻣﻔﺎد ﺗﺤﺮﯾﻤﯽ این دو قانون تنها زمانی ﻗﺎﺑﻞ ﻟﻐﻮ ﯾﺎ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ «ﺗﻤﺎﻣﯽ» ﻋﻠﻞ ﺗﺼﻮﯾﺐ آنها رﻓﻊ ﺷﻮد. اﯾﻦ نکته ی مهم در اظهارات آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ ها (ﻣﺎﻧﻨﺪ کنت کاتزمن و ﮔﺮی ﺳﯿﻤﻮر) نیز ﺑﻪ وﺿﻮح دﯾﺪه ﻣﯽ ﺷﻮد.
ﺑﻨﺎﺑﺮﯾﻦ، از آﻧﺠﺎﯾﯽ ﮐﻪ طبق اظهارات ﻣﻘﺎﻣﺎت اﯾﺮاﻧﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎﯾﯽ، ﻣﺬاﮐﺮات ج.ا.اﯾﺮان با ۱+۵ تنها در ﻣﻮﺿﻮع "هسته ای" (و ﺣﺘﯽ ﻧﻪ اﺷﺎﻋﻪ. «اﺷﺎﻋﻪ» مفهوم ﮔﺴﺘﺮده ای اﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﻼح های «هسته ای» تنها ﯾﮑﯽ از ﻣﺼﺎدﯾﻖ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ. ﺳﻼح های «ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ» و «ﺑﯿﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ» و «ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﻣﻮﺷﮑﯽ» از ﻣﻮارد دﯾﮕﺮی هستند ﮐﻪ ذﯾﻞ ﻋﻨﻮان «اﺷﺎﻋﻪ» ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ) ﺑﻮده و در آن ﺻﺮﻓﺎ تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای (nuclear-related sanctions) ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ، ﭘﺲ ﻋﻠﯽ اﻟﻘﺎﻋﺪه ﺗﺤﺮﯾﻢ ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻓﺮوش ﻧﻔﺖ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻟﻐﻮ و ﯾﺎ ﺣﺘﯽ ﺗﻌﻠﯿﻖ ﺷﻮد، زیرا ﺳﺎﯾﺮ ﻋﻠﻞ ﮐﻤﺎﮐﺎن ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮد ﺑﺎﻗﯽ اﺳﺖ.
⚫️ @Dehghan_amiri20 ⚫️
🕊شہیدمحمدرضادهقانامیرے🕊
🌸🌱 #شهید_محمودرضا_بیضایی
🌹🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌹
📜معرفیِ مختصرِ شهید مدافع حرم، محمودرضا بیضایی...
📚✏️از تبریز تا دمشق؛ چند خط از یک زندگیِ مهم
محمودرضا متولد ۱۸ آذر سال ۱۳۶۰ بود؛ در خانوادهای با ریشههای مذهبی و دارای خاستگاهِ روحانیت در تبریز.
وقتی دانش آموز دبیرستان بود، به عضویت پایگاهِ مقاومت شهید بابایی، مسجد چهارده معصوم(ع) شهرک پرواز تبریز درآمد.
حضور مداوم و مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، نخستین بارقههای عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او شعلهور کرد.
در همین ایام بود که با رزمندهٔ هنرمند، حاجبهزاد پروینقدس آشنا شد. آن روزها در تبریز هرکَس که میخواست به جبهه و جنگ و شهدا وصل شود، حتما گُذارَش به دفترِ کوچک و جمعوجور حاجبهزاد میافتاد. کافی بود کمی شامهاش تیز باشد تا بوی خوشِ شهادت را از آن حوالی احساس کند و محمودرضا شامهاش تیز بود.
این آشنایی، بعدها زمینهسازِ آشنایی مبسوط با میراثِ مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانوادهٔ شهدا، گردآوری خاطرات شهدا و جمعآوری کتابها و نشریاتِ حوزهٔ ادبیات دفاع مقدس، از ثمرات همنشینی با حاجبهزاد بود.🌷
#قسمتِ_اول🌙
#کمی_با_شهدا 🌈✨
💌🌸★| @dehghan_amiri20
🌸🍃بِسْمِ رَبِّ الْشُّهَداءِ وَالْصِّدّیقینْ🍃🌸
💕✨سفر عشق در ۲۰ سالگی...
🌾🌷کنار اسمش نوشته بودند طلبهی دانشجوی
#شهیدمحمدرضادهقان_امیری...
جوانی که در ۲۱ سالگی شهید مدافع حریم اسلام شد...
عدد سنّ و سالش ما را به یاد جوانهای دوران دفاع مقدس انداخت با این تفاوت که این روزها گرفتن برگهی اعزام به جبهه کارِ سادهای نیست...
#محمدرضا❤️ در دانشگاهِ شهید مطهری درس میخواند... درجایی که شاید با نام مدرسهی عالی شهید مطهری برای من و شما آشناتر باشد...
این مدرسه به اندازهی یک قرن با مردم و ماجراهای ایران خاطره دارد؛ از پادشاهان و آدمهای کوچک و بزرگ گرفته تا علمای بزرگ اسلام و حالا هم شهدای مدافع حرم...🥀🕊
پیش از پیروزی انقلاب نامش مدرسهی عالی سپهسالار بود... شاید هزاران نفری که در روز از کنار این بنا رد میشوند، چیزی از تاریخ و معماری پیشینهاش ندانند، ولی بیشک از چشماندازِ چشمنوازِ آن لذت بردهاند...
حالا یکی از مدرّسهای این مدرسه به نامِ
#شهیدمحمدرضادهقان_امیری است، جوانی بهنام و سرزنده و پُرنشاط که مجموعهی آدمهای بزرگِ اینجا را تکمیل کرد...
برای آشنایی بیشتر
#شهیدمحمدرضادهقان_امیری راهی منزلش شدیم...
کلامِ ما از مسجدی بهنام سپهسالار دورهی ناصری آغاز شد و به دوره ای رسید که سردارانِ جوانش، برای دفاع از اسلام سر میدهند.
#از_آسمان⛅️
#مستندِ_جوانی_بانشاط🌈
#قسمتِ_اول...
⚜🌹★| @dehghan_amiri20
6.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥🍃مستند `` از پارکوا تا حرم ``
"شهید محمدرضا دهقان امیری"🕊به روایت مادر
#ملازمانِ_حرم
#قسمتِ_اول...
🌷✨|• @dehghan_amiri20
💠✨ #مثل_هیچکس
#قسمت_اول
اکبر آقا صاحب دکه ی روزنامه فروشی سر کوچه مان بود. آن روزها مهم ترین و بروز ترین اتفاقات را باید از روزنامه ها و چند نوبت اخبار شبکه های تلویزیون پیگیری میکردیم. نه شبکه ی خبری بود که بیست و چهار ساعته اخبار پخش کند و ریزترین اتفاقات دور ترین نقاط جهان را به گوش مردم برساند و نه اینترنت و فضای مجازی. اعلام کرده بودند نتایج کنکور فردا صبح در روزنامه چاپ می شود. یادم نمی آید آن شب را تا صبح راحت خوابیده باشم. این فکر که نتیجه ی زحمات چندین ساله و درس خواندن های شبانه روزی ام فردا مشخص می شود رهایم نمی کرد. نمیدانستم اگر قبول نشده باشم یا رتبه ی خوبی نیاورده باشم با چه واکنشی از خانواده ام مواجه می شوم. جواب مادر که تمام سال اخیر پز حضور نداشتنم در مهمانی ها را با جمله ی "پسرم داره خودشو برا کنکور آماده میکنه" و پدر که تا چیزی نیاز به تعمیر داشت حواله به "آقای مهندس خانه" میداد را چه دهم. دلم روشن بود اما اضطراب رهایم نمی کرد. نفهمیدم کی خوابم برد اما صبح با صدای مادر بیدار شدم :
_ رضا! آقا رضا... مگه نتایج کنکور امروز نمیاد؟
سراسیمه بلند شدم. ساعت هشت و نیم بود. بدون معطلی لباس پوشیدم و خودم را به دکه ی اکبر آقا رساندم. صف ملت مداد به دست تا یکی دو متر ادامه داشت. روزنامه تازه آمده بود و همهمه بین مردم پیچیده بود. این حجم از استرس را تا آن روز کمتر تجربه کرده بودم. شاید آخرین باری که اینقدر اضطراب داشتم بر می گشت به دوسال قبل و امتحانات خرداد ماه دبیرستان. وقتی مراقب سر امتحان تقلبم را گرفت و بعد از احضار شدن به دفتر قرار شد خانواده ام به مدرسه بیایند. همیشه شاگرد اول یا نهایتا دوم بودم البته اگر نمره انضباط پایینم اجازه اش را میداد! آن مساله با گرو گذاشتن ریش پدرم پیش مدیر حل شده بود اما حالا اگر قبول نمی شدم چه کسی میخواست پیش پدرم ریش گرو بگذارد؟ نمیدانم شاید هم منطقی برخورد کنند. در همین افکار بودم که کسی با چهره ی درهم کشیده روی شانه ام زد :
_ بیا داداش ما که شانس نداریم، تو یه نگاه بنداز ببین اسمتو پیدا می کنی.
روزنامه را گرفتم و تشکر کردم. از جمعیت کمی فاصله گرفتم. هم دوست داشتم زودتر تکلیفم مشخص شود، هم از جستجو کردن اسمم میترسیدم. بلاخره دلم را به دریا زدم و دنبال اسمم گشتم.
الف... ح... احمدی... احمدی ایمان... احمدی بهروز... احمدی دانیال...
✍به قلم خانم
فائزه ریاضی
#ادامه_دارد...
💟|• @Dehghan_amiri20