هدایت شده از علیرضا پناهیان
11.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📿 میدونستی تسبیحات حضرت زهرا(س) چنین معنای قشنگی داره؟
🔻الله اکبر، سبحان الله، الحمدلله
#تصویری
@Panahian_ir
#انگیزشی 🐛🦋
جاده صاف و بدون دست انداز کسالت آور است
این جاده های پر پیچ و خم هستند که از تو راننده ماهر میسازند
پس از پیچ و خم های زندگی شکایت نکن چون دارن به بهترین راننده تبدیلت میکنن!
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
◽️◽️◽️
#علامه_حسن_زاده رحمه الله علیه
📿 الهی، اگر بخواهم شرمسارم، و اگر نخواهم گرفتار.
📚 الهی نامه ، ص17.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#تلنگر #نکته
#اخلاقی #الهی_نامه
#مناجات
☘بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ☘
اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
سلام امام زمانم
🌺آقاجان به روسياهيمان نگاه نکن و به دستهايمان که خالي اند،
و به زبانمان نیز گوش مسپار که گناهکارتر از آن است که تو را با صداقت و اخلاص بخواند،
❤️قلب آن اندک بندگان واقعی خداوند را ببين که هر روز ـ صبح و شام ـ تو را ميخوانند...
🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#صمیمانه_با_امام
#امام_زمان عجل الله فرجه
#مناجات_با_امام_زمان عجل الله فرجه
#ماهی_قرمز
✍️ درسی از بزرگان
💥 مقام ولایت
🍁سید علی! خداوند خودش مربی است و مقام ولایت، خودش زمینه ساز وصول عاشقان به مقامات عالی است.
📚 کهکشان نیستی، ص142.
داستانی بر اساس زندگی آیت الله سید علی قاضی طباطبایی
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#اخلاقی #ولایت
#توحید #تفکر
#معرفی_کتاب
#پای_درس_بزرگان
هرکس در این زمانه به عشقی دلش خوش است
من عاشقِ زیارتِ شب های جمعه ام
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
🍦بستنی فروشی
💦 صدای هِقهِق علی در گوشش پیچید. « اَگگگه مامانم زود عمل نشه میمیره.»
به همین خاطر علی دور از چشم پدرش بعدازظهرها توی مغازه بستنیفروشی آقا غلام کار میکرد. آخر شب هم خسته و کوفته به خانه میرفت. خود علی به او گفته بود. وقتی که مشقهایش را ننوشته بود و معلم توبیخش کرد، یواشکی به او جریان را گفت. قول گرفت که رازش را پیش کسی لو ندهد.
🌸او هم میخواست کمکش کند. یکی از ترازوهای مغازه پدرش را برداشت؛ ولی باید کاری میکرد تا کسی او را نشناسد. ماسکی هم از داخل کیف مادرش برداشت.
🍃خیابان پررفتو آمدی را انتخاب کرد. در پناه دیواری نشست. بندهای ماسک را گره زد تا کوچک شود. بندها را پشت گوشش انداخت.
🌺صدای خنده بلند چند دختر را شنید. یکی از آنها گفت: «باور کنید وزن من ۵۰ کیلویه!»
🌾_خُب بیا وزن کن ببینم راست میگی؟!
🌸وقتی به نزدیکش رسیدند دخترخالهاش را شناخت. دلش هُری ریخت، اگر او را بشناسد و به پدر و مادرش خبر دهد چه خاکی به سرش بریزد؟! دختر چشم آبی روی وزنه رفت. ترازو عدد ۵۰ را نشان داد. با صدای دُرُشت و بَمی گفت: «ده تومن میشه!»
🍁پول را که دادند و کمی دور شدند، ماسکش را پایین آورد نفس راحتی کشید و با آستینش عرق پیشانی و صورتش را پاک کرد.
🍀مرتضی، علی را خیلی دوست داشت. همیشه غبطه او را میخورد که چقدر به فکر پدر و مادرش است.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#ارتباط_با_والدین
#داستانک
#تولیدی
#ماهی_قرمز