🏴🏴🏴
بازو
مثل همیشه دستش را به سمت دختربچهاش بالا برد تا نوازش کند. درد پیچید در تمام بدن. سوزش بیشتری در دست و بازو احساس کرد. زینب منتظر ماند تا موهای نرم و بلندش زیر انگشتان پراحساس مادر، شیرینی را به کامش بنشاند.
سر را بلند کرد، صورت مادر درهمکشیده شد. قلب کوچکش غصهدار گشت.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#یازهرا
#شهادت_حضرت_فاطمه سلاماللهعلیها
#تولیدی
#ماهی_قرمز
🏴🏴🏴
بستر بیماری
با خوشحالی به چهرهی زیبای مادر نگاه کرد. بعد از گذشت چندین روز از بستر بیماری برخاسته بود. خدا مادر را شفا داده بود.
موهای زینب را شانه کرد. خانه را جارو زد. حمام رفت و غسل کرد.
حسن و حسین و زینبین قلبشان پُر از شادی شد.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#یازهرا
#شهادت_حضرت_فاطمه سلاماللهعلیها
#تولیدی
#ماهی_قرمز
🏴🏴🏴🏴
کوچه
کوچه تنگ و باریک بود. مردی در لباس گرگ به آنها نزدیک شد. به زور نامه را از مادر او گرفت. حسن جلوی مادر ایستاد. روی پنجههای پا برخاست. هرچه کرد نتوانست جلوی ضرب سیلی را بگیرد. قدش نرسید. قلبش از این همه ظلم شکست.
📣کانال #گنجینه_محبت در ایتا، سروش، بله
@Mahdiyar114
#یازهرا
#شهادت_حضرت_فاطمه سلاماللهعلیها
#تولیدی
#ماهی_قرمز