eitaa logo
🌹دلانه🌹وقف ونذر ظهور مولا صاحب الزّمان عجَّل الله تعالی فرجه الشریف
2.1هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
12.7هزار ویدیو
14 فایل
فارغ از هرناخوشی هرچه میخواهد دل تنگت بگو دلانه هایت رو به این آیدی بفرست: @AZADEH49 کپی مطالب آزاد با ذکر صلوات برای تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان (عج )و شادی روح پدر ومادرم❤ https://eitaa.com/joinchat/666501313C6c5c76be1b
مشاهده در ایتا
دانلود
؛┄┅━✺🌹𖣐﴾﷽﴿𖣐🌹✺━┅┄ 📖 📜 🔖 5 ✨معروف به خطبه ی شقشقیه که درد و دل های امام علیه السلام از ماجرای سقیفه و غصب خلافت در این خطبه مطرح است 1⃣ شکوه از ابابکر و غصب خلافت 🔺آگاه باشید! به خدا سوگند! ابابکر، جامه خلافت را بر تن کرد، در حالی که می دانست جایگاه من نسبت به حکومت اسلامی، چون مِحور آسیاب است به آسیاب، که دور آن حرکت می کند. او می دانست که سیل علوم از دامن کوهسار من جاری است، و مرغان دور پرواز اندیشه ها، به بلندای ارزش من نتوانند پرواز کرد. پس من ردای خلافت رها کرده و دامن جمع نموده از آن کناره‌گیری کردم و در این اندیشه بودم که آیا با دست تنها برای گرفتن حق خود به پا خیزم؟یا در این محیط خفقان زا و تاریکی که به وجود آوردند، صبر پیش سازم؟ که پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا قیامت و ملاقات پروردگار اندوهگین نگه می دارد! پس از ارزیابی درست، صبر و بردباری را خردمندانه تر دیدم. پس صبر کردم در حالی که گویا خار در چشم و استخوان در گلوی من مانده بود. و با دیدگان خود می نگریستم که میراث مرا به غارت می برند! تا اینکه خلیفه اول، به راه خود رفت به خلافت را به پسر خطّاب سپرد 2⃣ بازی ابوبکر باخلافت 🔺سپس امام علیه السلام مصلی را با شعری از اعشیٰ عنوان کرد: مرا با برادر جابر «حیان» چه شباهتی است؟ (من همه روز را در گرمای سوزان کار کردم واو راحت و آسوده در خانه بود!) شگفتا!ابابکر که در حیات خود از مردم می خواست عذرش را بپذیرند، چگونه در هنگام مرگ، خلافت را به عقد دیگری در آورد؟ هر دو از شتر خلافت سخت دوشیدند و از حاصل آن بهره‌مند گردیدند. 3⃣شکوه از عمر و ماجرای خلافت 🔺سرانجام اولین حکومت را به راهی در آورد، و به دست کسی (عمر) سپرد که مجموعه‌ای از خشونت، سخت گیری، اشتباه و پوزش طلبی بود. زمامدار مانند کسی است که بر شتری سرکش سوار است، اگر عَنان محکم کشد، پرده های بینی حیوان پاره می‌شود، و اگر آزادش گذارد، در پرتگاه سقوط می کند. سوگند به خدا! مردم در حکومت دومی، در ناراحتی و رنج مهمی گرفتار آمده بودند، و دچار دورویی ها و اعتراض ها شدند، و من در این مدت طولانی محنت زا، و عذاب آور، چاره‌ای جز شکیبایی نداشتم، تا آنکه روزگار عمر هم سپری شد. 🌷اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌َ‌واَقِمنابِخِدمَـتِه🌷 🌹🍃 @hablol_matiiin