•••[♥]•••
با هر جان ڪندنے ڪہ بود برایش قرآن گرفتم تا راهیش ڪنم، لحظہ آخر بہ حمید گفتم:
حمید تو رو بہ همون حضرت زینب(س) هرڪجا تونستی تماس بگیر!
گفت:
جور باشہ حتماً بهت زنگ میزنم، فقط یہ چیزی، از سوریه ڪہ تماس گرفتم چطورے بگم دوستت دارم؟ اونجا بقیه هم ڪنارم هستن، اگہ صدای منو بشنون از خجالت آب میشم...
به حمید گفتم:
پشت گوشی به جای دوستت دارم بگو "یادت باشہ!♥:)" من منظورت رو میفهمم!
از پیشنهادم خوشش آمدهبود، پلہها را ڪہ پایین میرفت برایم دست تڪان داد و با همان صداۍ دلنشینش چندبارے بلند بلند گفت:
یادت باشہ! یادت باشہ!♡
لبخندے زدم و گفتم:
یادم هست! یادم هست... :)
#برشیازکتابیادتباشد
#شهیدحمیدسیاهکالیمرادی