eitaa logo
𝑑𝑒𝑙𝑔𝑜𝑦𝑒/دِلگویه
2.4هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
788 ویدیو
93 فایل
"به نام خداوند شعر و غزل کلامش نشیند به دل تا ازل …🙂🌿 " ‴روزی¹⁰پست تقدیم نگاه گرمتان می شود‴ ‴تبلیغات ارزان و پربازده↻ < @tablighat_romankade> ‴رمانکده مذهبی↻ < @romankademazhabe>
مشاهده در ایتا
دانلود
...🌼 گمنامی!🌿🦋 تنها‌برای .. نیست می تونی‌زنده باشی و سرباز‌‌ حضرت‌ زهرا‌ سلام الله علیها باشی اما‌ یه شرط‌ دارھ!؛ باید‌فقط‌برای‌... کار‌کنی نه ریا @donyayechadoryha
‌دفـاع‌مقدس‌بچـه‌های‌ما‌میرفتن‌ شـناسنامه‌‌هاشون‌دستڪاری‌میکردن‌تا بتـوانند‌به‌جبهه‌بـروند اما‌حالـا ما‌سن‌بهانه‌میڪنیم‌و‌میگـیم‌هنوز‌برای دفاع‌از‌حق حضور‌در‌جنگ‌نرم انجام‌دستورات‌خدا بچه‌ایم(:🚶🏻‍♂ ‼️ @donyayechadoryha
{🕊🥀} هرکی‌آࢪزوداشته‌باشه✨ خیلے‌خدمت‌کنه ...!🕊 یه‌گوشه‌دلت‌پا👣بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...🍁 ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌ایناࢪو... ـ ازاین‌شهــدا‌مدد‌بگیرید،✨ ـ مدد‌گرفتن‌از ࢪسمه... دست‌بذاࢪࢪوخاک‌قبر‌شهیدبگو...✨ یاامام حُسین‌(ع)به‌حق‌این‌شهید، یه‌نگاهی به‌ما‌بکن..‌.🥀
🖤🍃 مطمئن‌باش‌با‌امام‌حسین‌؏که‌ 'رفیـق‌‌'بشی‌آدم‌درستی‌میشی 💛✨⸽➻ 💛✨⸽➻ ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
تو اتاق نشسته بود و خلوت کرده بود! آهسته نگاش میکردم چند دقیقه یه بار سوزن میزد پشت پلکهاش!!! برام سوال شده بود، متوجه من که شد رفتم جلو علت کارش رو پرسیدم! گفت چشمی که به بیفته سزاش ایننه...... را یاد کنیم با ذکر یک صلوات💝 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
. 🔸نام کتاب: . " روایتی داستانی از زندگی فرمانده مدافع حرم شهید شعبان نصیری،‌ مشاور حاج قاسم سلیمانی " 📚درباره کتاب حاج شعبان بینشی عمیق، هم نسبت به کشور و هم نسبت به جهان اسلام داشت. او انواع و اقسام را تجربه کرده بود؛ از تا ، از جنگ با تفنگ تا جنگ با زبان... در یگان‌های مختلف و سازمان‌های متفاوت‌ و شهرستان‌های مختلف و خارج از ایران هم به خدمت پرداخت. کمتر کسی است که تمام ابعاد شخصیتی و کاری ایشان را بشناسد و بداند. او مصداق بارز کلام حضرت آقا بود که درباره فرمودند: "معروفون في السماء و مجهولون فی الأرض" حاج شعبان از همان دسته بود؛ و عالی‌رتبه، در عین حال خاکی و گمنام. او کسی بود که رئیس‌جمهور عراق به خوبی او را می شناخت، ولی نیروهایی که کنارش می‌جنگیدند، از درجه ممتازش اطلاعی نداشتند. حاج «قاسم سلیمانی» از این شهید عزیز این گونه یاد نمودند: "شهید نصیری از اولیای الهی بود که در جامعه‌ی ما مخفی ماند. او مثل شیشه عطر بزرگی بود که باید درِ آن برداشته می‌شد، تا جامعه‌ی ما عطر آن را است ♥️⃟📚¦⇢ ♥️⃟📚¦⇢ ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در این شلوغے دنیا... 🦋|• 🌸|• 🌸🌿 ----------•☕️❤️•------------ @donyayechadoryha
.🌿. هرکی‌آࢪزوداشته‌باشه خیلے‌خدمت‌کنه ...!🕊 یه‌گوشه‌دلت‌پا👣بده، شهدا‌بغلت‌میکنن...❤️ • ـ ما‌به‌چشم‌دیدیم‌ایناࢪو... ـ ازاین‌شهــدا‌مدد‌بگیرید،🖐🏼 ـ مدد‌گرفتن‌از ࢪسمه... • دست‌بذاࢪࢪوخاک‌قبر‌شهیدبگو... حُسین‌به‌حق‌این‌شهید،🥀 یه‌نگاه‌به‌ما‌بکن..💔 💚|• 🌸🌿 ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
🍃🌸 🚇تو مترو یا اتوبوس نشستے روے صندلے ...👇 🧕👱🏻‍♂یه خانم یا آقایے میاد روبه روے شما مے ایسته، شما بلند میشے و جاتو میدے بهش😊 🌸از این ڪار میتونے اهدافِ مختلفے داشته باشے. حالا یا مبارزه با هوای_نفس 👊یا خدمت به خلق‌ُالله☺️و خادمے عبادالله😉 🍀خانم یا آقایے ڪه جاتو دادے بهش از این لطفِ شما احساس شرمندگے میڪنن.😔 شرمنده میشن وقتے میبینن شما ایستادے و اون جاے شما نشسته. خودشو به شما مدیون میدونه و هے تشڪر میڪنه 🥰 ❌ ? 🤨 خیییلے وقته جاشونو دادن ڪه ما بشینیم😞 نههه . . . راستے جاشونو ندادن ما بشینیم !!!‼ جونشونو دادن تا ما بایستیم 😔💐 🤔اونوقت ما چیڪار میڪنیم؟ مگه خدا نگفته 🌟«ولا تحسبن الذین قتلوا فے سبیل الله امواتا بل أَحْيَاءٌ»🌟 ☝️یعنے: هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏ اند مُرده مپندار بلكه زنده‏ اند.🌍 😔 ڪه بجاے راهت «من راحتے را انتخاب ڪردم»😣 🌸⃟🕊🏴჻ᭂ࿐✰ 🌸🌿 ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
‌‌ حاج حسین آقاۍِ یکتا : وقتی همه ما در خوابِ ناز بودیم؛ حاج‌ قاسم شھید شد ! مراقبِ من و شما بود، اصلا اسمش قاسم بود تقسیم می‌کرد می‌گفت: بی‌خوابی‌ها براۍِ من تو راحت بخواب ..😔 ‌+ تقسیم کنندھ‌ۍِ دل‌ها هم‌ شد !🌱 ------------•☕️❤️•-------------- @donyayechadoryha
💐🍃🌸🍃🌸🍃💐 خرمشهر بوديم ، آشپز وكمك آشپز ، تازه وارد بودند و با شوخي بچه ها ناآشنا . آشپز ، سفره رو انداخت وسط سنگر و بعد بشقاب ها رو چيد جلوي بچه ها .رفت نون بياره كه عليرضا بلند شد و گفت : بچه ها ! يادتون نره ! آشپز اومد و تند و تند دوتا نون گذاشت جلوي هر نفر ورفت . بچه ها تند نون هارو گذاشتند زير پيراهنشون . كمك آشپز اومد نگاه سفره كرد . تعجب كرد . تند و تند براي هرنفر دوتا كوكو گذاشت و رفت . بچه ها با سرعت كوكوها رو گذاشتند لاي نون هائي كه زير پيراهنشون بود . آشپز و كمك آشپز اومدن بالا سر بچه ها . زل زدند به سفره . بچه ها شروع كردند به گفتن شعار هميشگي « ما گشنمونه ياالله ! » ، كه حاجي داخل سنگر شد و گفت : چه خبره ؟ آشپز دويد روبروي حاجي و گفت : حاجي ! اينها ديگه كيند ! كجا بودند! ديوونه اند يا موجي ؟!! . فرمانده با خنده پرسيد چي شده ؟ آشپز گفت تو يه چشم بهم زدن مثل آفريقائي هاي گشنه هرچي بود بلعيدند !! آشپز داشت بلبل زبوني مي كرد كه بچه ها نونها و كوكوهارو يواشكي گذاشتند تو سفره . حاجي گفت اين بيچاره ها كه هنوز غذاهاشون رو نخوردند ! آشپز نگاه به سفره كرد . كمي چشماشو باز و بسته كرد . با تعجب سرش رو تكوني داد و گفت : جل الخالق !؟ اينها ديونه اند يا اجنه ؟!‌ و بعد رفت تو آشپزخونه .. هنوز نرفته بود كه صداي خنده ي بچه ها سنگرو لرزوند.... شادی روح و