eitaa logo
- دِلـخُوشیم -
573 دنبال‌کننده
154 عکس
22 ویدیو
0 فایل
Palestine 🇵🇸 - خاطرات ِ حرم رو میگیرم تو بغلم، تا یکم آروم بشه قلبم؛ - فعلِ مجهول اولین بار، کنارِ بدنِ تو ساخته شد؛ آیا تو حسین منی ؟
مشاهده در ایتا
دانلود
بسیار کلنجار رفت، با مرغابی‌ها و بعد با میخِ در.. هر کدام می‌پرسیدند: چرا ؟ آرام..، در گوشی می‌گفت: - دل تنگ ِ فاطمه‌ام :)
رفت تویِ نخلستان. زانو زد کنارِ چاه. دست‌هایش را گذاشت رویِ دیواره‌یِ آن. در دو طرف. سرش را برد پایین، پایین‌تر.. شانه‌هایش لرزید، عکسِ ماهِ رویِ آب هم. داشت حرف میزد، اول آرام، و بعد بلندتر.. صدایِ مبهمِ حرف و گریه به هم آمیخته بود؛ هق هق می‌کرد.. بعد از فاطمه، حرف‌هایش را برایِ چاه میزد، آخر کسی را نداشت دیگر.. :)
یاد پهلویش، نمازم را شکست..
اوجِ مصیبت فقط یک آن بود، یک لحظه؛ وقتی میانِ آن همه ازدحام، چشم در چشم شدند، علی و فاطمه.. فاطمه رویِ زمین، و علی دست بسته.. همین آن شکست؛ دل فاطمه را.. و غرور علی را :)
دلتنگِ رخِ فاطمه‌اش بود، علی..
- دِلـخُوشیم -
تو را زدند و علی مانده است در این بِین چگونه حفظ کند بغض ذوالفقارش را :)
ما دل‌مان غم دارد، کم‌کم آستین به دهان، در سوگت به هق‌هق می‌افتیم..
ای قبله‌یِ علی، زِ چه رو به قبله‌ای ؟ :)