دلنوشت
ما دهه شصتیها هر سال با شروع دههی فجر خاطرات گذشته برایم زنده میشود کلاسهای پر از کاغذهای رنگ
ما دهه شصتیها
ماه رمضانهای ما دهه شصتیها هم یک حال و هوای دیگری داشت.
مادرم شبها جلوی ساعت دیواری دراز میکشید تا مبادا خواب بماند.
در تاریکی آشپزخانه برنجش را دم میکرد که وقت سحر تازه دم باشد.
بابا همیشه کمی زودتر بیدارمان میکرد و ما درحالی که چرت میزدیم، به رختخوابهای نیمه جمع شدهمان تکیه میدادیم و در انتظار آماده شدن سحری میماندیم.
چایِ وقت سحر اجباری بود و خوردن غذا تا مرز خفه شدن الزامی و آب و ما ادراک آب که تا آخرین کلمهی قرآنِ قبل از اذان مینوشیدیم.
یکی از مأموریتهای ما کوبیدن مشت به دیوار همسایهی بغلی بود برای اطمینان از بیدار بودنشان.
گاهی هم بشقاب غذای داغی که مادرمان برای همسایه کشیده بود را تحویل آنها میدادیم.
صف مسواک زدن و وضو گرفتن هم عالمی داشت.
نمیدانم شاید من خیلی احساساتی شدهام که فکر میکنم، خرماهای دورهی ما حتی خوشمزهتر بود...
کاش انقدر غرق تجملات نمیشدیم.
کاش دیوارها و لوازم خانه از هم دورمان نمیکرد.
این نداری نیست که از هم دورمان کرده همهمان خیلی بیشتر از آن زمانها داریم اما تا دلت بخواهد گرفتار دنیا شدهایم
آن روزها در چند بشقاب ملامین یا گل سرخیِ مادرها، عدس پلو، قیمه، کتلت و حتی سوپها طعم بهشتی داشت.
این روزها اما میخریم و میچینیم در بوفهها و کابینتهایمان برای گردگیری هفتگی.
افسوس...
کاش بچههایمان برای یکبار هم که شده، لذت آن دوران را حس کنند
دعایمان در این روزها برای یکدیگر آرزوی آرامش قلبی باشد.
✍🏻زهرا کبیری پور
💠@Delneveshteeee
پایان شعبان رسیده مرا پاک کن حسین
این دل برای ماه خدا رو به راه نیست
📖«اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِي مَا مَضَى مِنْ شَعْبَانَ، فَاغْفِرْ لَنَا فِيمَا بَقِيَ مِنْهُ»
#ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین
💠@Delneveshteeee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و خدا خواست غمت
قسمت جانم باشد.
عزیز آسمانیام
#پنجشنبههای_دلتنگی
#و_جای_خالی_مادرم
#آخر_سال
💠@Delneveshteeee