eitaa logo
. ࡅ‌خ‍‌تـࢪاڼ ܝ۬‌ه‍‌ࢪߊ‌ی‍‌ࡊِ🇵🇸 .
1.5هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
4.7هزار ویدیو
171 فایل
بسمِ رب پروردگار جهانِ ؛ 💙 _ عشق ، سن سال نمیشناسد ؛ دلی ك ناگهانِ عاشق شود . - اینجا پناهگاه ِ دل شکسته هایِ امام حسینِ . -همسایه ی حاجیِ . [‹ ماعاشِقانِمَہدۍفاطِمہایم ›] کوچه پشتی ِ زهرایی ♥ . @owhhvv
مشاهده در ایتا
دانلود
- نه په با عمم! پاشو هیکله قشنگتو از رو من بردار له شدم! تازه فهمیدم تو چه موقعیتیم سریع از روش بلند شدم ... تا اومدم بهش یه چیزی بگم اونم از رو زمین بلند شد سرم گیج رفت! قد و هیکلو! به برد پیت گفته دست چپتو بیار باال بابای کن! عجب چیزیه پسر! - هوی؟ با توام تو کی هستی؟ خدمتکار جدیدی؟! بچه پرورو نگا! انگشتم اشارمو به نشونه ی تهدید جلوش گرفتمو گفتم: - ببین با من درست حرف بزن فهمیدی؟! پوزخند زدو گفت: - مثال اگه نزنم چی میشه؟ مثل خر موندم تو گل! که صنم نجاتم داد! - ا ... سالم اقا خوش اومدین! بدون علیکی گفت: - صنم این بچه کیه؟ شیطونه میگه جوری بزنمش بره پیش مرحوم ادیسون! - اقا کیوان ایشون شادی خانوم هستن دختر دوست پدرتون چند روزی پیش ما مهمونن! پس اقا کیوون همین برد پیته! دارم برات گالبی! نگاه مسخره ای بهم کرد با یه نیشخند ازم دور شد رفت تو خونه! اه خاک تو سرت شادی باید یکی میزدی تو دهنش تا حالیش شه ... با حرص پامو کوبیدم زمین که دوباره با مخ افتادم ... ( مدیونی منو تو اون وضعیت تصور کنی بخندی!) خودمو جمع و جور کردمو رفتم تو خونه! به ما برف بازی نیومده! خیلی سریع از پذیرایی رد شدم و به طبقه ی باال رفتم و وارد اتاقم شدم! تمام استخونام درد میکرد! خب بیچاره ها حقم دارن دوبار زمین خوردنو نادیده بگیریم خوردن به اون حیوون سنگی خودش مثل این میمونه که به قصد خودکشی جلو تریلی 01 چرخ واستی! واال! صدای گوشیم یه دفعه بلند شد! از حرص با صدای بلند گفتم: - بله؟ صدای نگران مامان تو گوشم پیچید: - شادی؟ چته؟ ادامه دارد