🟥🟪🟩🟨🟧 برگی ازتاریخ سرخ شیعه
💞🌱داستان غصب ولایت فاروق اعظم ،صدیق اکبر آیت الله العظمی امیرالمو منین امام علی علیه السلام حیدر کرار
💞🌱…خبر شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله به سرعت مدینه را در مینوردد ؛
سپاهیان بی تحرکِ اسامه که کمی از مدینه دور شده اند ، توسط پیکی که عایشه روانه کرده است ، خبر را میشنوند و از هم میپاشند؛
عمر بن خطاب و ابوعبیده به سرعت سپاه را ترک می کنند و به مدینه باز میگردند ؛
⚠️ عمر به مسجد پیامبر وارد میشود و پیوسته فریاد میکشد:
رسول خدا نمرده است ! …هر کس بگوید او مرده ، با این شمشیر او را نشانه میروم‼️
عثمان بن عفان نیز با او هم صدا شده است ! (۱)
تلاش حاضران برای ساکت کردن اینان به جایی نمیرسد؛
خبر وفات ، با کمی تأخیر به سُنْح - جایی در ۸ کیلومتری جنوب شرقی مدینه که منزل ابوبکر آنجاست - نیز میرسد.
🔴ابوبکر مدتی بعد خود را به سرعت و با یک شتر (۲) - که از پیش آماده کرده اند - به مسجد النبی میرساند ، او رو انداز پیامبر را کنار میزند و پس از اطمینان از وفات آن حضرت برمیخیزد و میگوید:
🔴 هر کس محمد را میپرستید , بداند که او مرده است و هر کس خدا را میپرستید ، پس بداند که خدا زنده است و نمیمیرد ‼️(۳)
⬅️ ابوبکر در مسجد پیامبر در کناری نشسته است و حوادث را به دقت زیر نظر دارد ؛
❌ "مَعن بن عَدي" و "عُوَيم بن ساعده" دو همراه قدیمی ابوبکر و عمر ، در میان انصار و اهل مدینه ، خبر گردهمایی انصار در سقیفه را به عمر میرسانند ؛
و او نیز ابوبکر را باخبر می سازد و این دو به همراه ابوعبیده راهی سقیفهء بنی ساعده میشوند ؛
⭕️این سقیفه ، استراحتگاه کوچکی در محلهء بنی ساعِدَه است ، جایی در شمال غربی مسجد که رسیدن به آن جا کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.
ابوبکر در راه ، ابوعبیده را نیز با خود همراه میسازد ؛
👈 در سقیفه ، رقابت بر سر جانشینی پیامبر بالا گرفته است‼️…
و سرانجام با توجه به اختلاف دیرینهء دو قبیله اوس و خزرج و با کمک تهدیدات عمر ! و بیعت با شتاب دو تن از هواداران باسابقهء ابوبکر ، بَشیر بن سعد خزرجی و اُسَید بن حُضیر ، و سپس تبعیت انصار از آن دو و آنگاه بیعت عمر و ابوعبیده ، اوضاع کم کم به نفع ابوبکر آرام میشود. (۴)
ابوبکر از سقیفه به سوی مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله خارج میشود ؛
❌ اطرافیان او ، هر کس را که در راه می بینند , گرفته و نزد ابوبکر می آورند و دست او را جلو آورده و به عنوان بیعت به دست ابوبکر میزنند
همراهان ابوبکر و به خصوص شخص عمر برای این منظور خشونت به خرج میدهند (۵)
🎯اولین فردی که در مسجد برای بیعت حاضر می شود ، پیرمردی نورانی است که با پیشانی پینه بسته ، ذکر گویان و گریه کنان بیعت خویش را اعلام می دارد ؛ امیرمؤمنان علیهالسلام او را با این نام به جناب سلمان معرفی می کنند :
😈 ابلیس(۶)
هنگام ظهر است , ابوبکر به عنوان خلیفه نماز می خواند و سخنران قبل از نماز عمر بن خطاب است ‼️
🌙این وقایع همه در حالی است که امیرمومنان علیه السلام مشغول تغسیل و تدفین رسول خداست و #تنها نزدیک 40 نفر برای نماز بر جنازه رسول خدا صلی الله علیه و آله حاضر میشوند‼️(۷)
عمر به همراه گروهی در مدینه میچرخد و فریاد میزند:
🔥همانا با ابوبکر بیعت شده , پس برای بیعت بشتابید!!
قبیله "أسلَم" که با هماهنگی قبلی در بیرون مدینه اطراق کرده بودند , با لباسهایی هماهنگ و چوب دستیهایی بلند وارد مدینه می شوند تا همگان را برای بیعت به مسجد بفرستند و اگر کسی امتناع کرد به سر و پیشانی او بزنند ؛
و حتی آنان دستور دارند وارد خانه های اهل مدینه گشته و افراد را به اکراه برای بیعت ببرند ؛ اندک کسانی که جرأت مخالفت دارند با چوب و لگد استقبال میشوند و دهانشان را با خاک پر میکنند... (۸)
🔥عمر با دیدن قبیله أسلم مطمئن گشت که حکومت آنها پابرجا خواهد شد (۹)
در شامگاه روز دوشنبه , زید بن ثابت (جوان یهودی تازه مسلمان شده به خانه انصار میرود و از جانب ابوبکر خرما پخش میکند‼️
زنی ازانصار با ردّ این بذل و بخشش مخفیانه میگوید:
⚠️آیا در دینم به من رشوه میدهید⁉️(۱۰)
در انتهای این روز , عده ای ناچیز هم پیمان میشوند که با ابوبکر# بیعت نکنند و در خانه امیرالمومنین علیه السلام تحصن نمایند :
مقداد , ابوذر , #سلمان , بَراء بن عازِب ، عباده بن صامت , #حذیفة بن یمان و زبیر
1⃣ عثمانیه ص۷۹ ؛ امتاع الأسماع ۵۵۹/۱۴ (منابع اهل تسنن)
2⃣ طبقات الکبری ۲۰۷/۲ (اهل تسنن)
3⃣ البدایة و النهایة ۲۴۲/۵ (از اهل تسنن)
4⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۸/۶ (اهل تسنن)
5⃣ احتجاج ص۸۰ ؛ بحارالانوار ۲۰۴/۲۸
6⃣ کافی ۳۴۳/۸
7⃣ بحارالانوار ۵۴۱/۲۲
8⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۴۰/۶
9⃣ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۱۸/۱
🔟 جامع الاحادیث سیوطی ۸۸/۱۳
💞🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@DinAssLamm
💫♥️