چو چاه ریخته آوار میشوم در خویش
که شب رسیده و ویرانترند بیماران
##حسین_منزوی
j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
تو مرا گرم بخوان گرم بگیرم در بر
مردمان هر چه بگویند گناهش با من
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
همواره عشق بی خبر از راه میرسد
چونان مسافری که به ناگاه می رسد
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
افسانه ها میدان عشّاق بزرگند...
ما عاشقان کوچک بی داستانیم!
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
به فراقم از تو زخم است و به وصلم از تو مرهم
که چو دردم از تو آید، ز تو نیز چاره باید..
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
فرسوده مانده در صف دلگیر روزها
گویی برای مُردن، نوبت گرفتهام…
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
نه حق حقم، نه ناحق؛ نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم، ابلق! که به نیک و بد عجینم
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
دیگران هم بودهاند ای دوست در دیوان من
زان میان تنها تو اما، شعر نابی بودهای
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
نزنم نمک به زخمی که همیشگی است، باری ...
که نه خسته ی نخستین ، نه خراب آخرینم !
#حسین_منزوی
ⓙⓞⓘⓝ@Dlnvshte🌱
بر جایجایِ دشنهی او بوسه میدهم
هیچم اگرچه عشق جز این زخمها نداد
#حسین_منزوی
برای من که چنینم تو جان متصلی
مرا ز خود مکن ای جان جدا، که میمیرم
#حسین_منزوی🌱
برای من که چنینم تو جان متصلی
مرا ز خود مکن ای جان جدا، که میمیرم
#حسین_منزوی🌱