eitaa logo
دلنوشتـه
16.4هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
24 فایل
بیخیال هر لغت نامه، بدان...! عشق معنایی ندارد جز حسین السلام علیک یاایها الشهید مدیریت @meysam0070 تبلیغات پرجذب دلنوشته https://eitaa.com/joinchat/889061471Ce3bfa8497f
مشاهده در ایتا
دانلود
مرا از دور می‌بینی تو را از دور می‌بوسم
چه زود پیر شدیم و چه دیر فهمیدیم که عشق هرچه ز ما بُرد، ناگهانی بُرد... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
دوستت دارم زیاد، اما نمی گویم به تو ! چون که عاشق بعد از این اقرار، تنها می شود j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
هنوز هم دارند مخفی‌کاری می‌کنند، حتی در عشق! من می‌گویم آدم اگر کسی را دوست داشته باشد باید با صدای بلند بگوید! j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
یا سریع الاجابه مرا پشت ِ خواستنِ آرزوهای کوچکم معطل نکن.. j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
های ! عاشق نشو، نمی‌دانی که دلِ تنگّ چیز خوبی نیست j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
و شاید ما را در پسِ این دوری دیداریست ... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
باور کنٌ دوست داشتنِت دست من نیست خب خودت بگرد ببین مهرت را کجاي دلم انداخته اي ... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
من آنچه با تو نگفتم ز تشنه کامی ها ، به‌وقت بارش باران شنیده خواهد شد... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
فقط تویی که میتونی منو از غم هام دور کنی و بهم امید بدی.
با وجود مدرک دانشگاهی، تالیف چهار کتاب و صدها مقاله، هنوز هم نمی‌توانم درست بخوانم. برایم "صبح بخیر" می‌نویسی و آن را "دوستت دارم" می‌خوانم. j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
گردِ آن‌ خانه‌ بگردم كه‌ در آن‌ خلوت‌ توست... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
عطر و بوی خوش هم خوبه، پیغمبر هم خودش عطرباز بوده، اما آدم باید بو اعتماد بده نه؟ j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
غمگین که باشی ، فرو می ریزم مثل اشک ، نه مثل دیوار شهر که هرکس چیزی برآن به یادگار نوشته است j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
گفت من را رها کن و گفتم بهتر از خود بیار حرفی نیست... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
بس که شیرین زده فرهاد نمی داند که کار هر خسرو دیوانه شکیبایی نیست j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
دریا در استکان کسی ریختن خطاست از حد که بگذریم محبت ثواب نیست j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
تو برایم شبیه عطر یک فنجان قهوه‌ی گرمی، ساعت ۸ صبحِ یک روز بارانی. گرم، زندگی‌بخش، دل‌آرام. آن هنگام که چشمانم را میبندم، عطرش ریه‌هایم را پر میکند و قلبم را گرم. تو لبخندِ بعد از بوییدنِ بخار قهوه‌ا‌ی. دقیق‌تر بخواهم بگویم، تو قهوه‌ی روز‌های بارانی منی... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
حالا همه می دانند که من به شما چنان محتاجم که تاریکی به شمع... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
مادربزرگ میگفت: صبح می‌رفتم سمت آشپزخانه که برایش کدبانو باشم، صبحانه آماده کنم، ولی من همیشه یک کار پنهانی می‌کردم که مجذوب من باشد؛ پنهانی در چای‌اش شعر می‌ریختم. j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
می‌خندیدی اما تو چشات پر غم‌ بود ...
صبح شروع عاشقی‌ست پس عاشقانه شروع میکنم صبح دوست داشتنت را که وجودت شب و روزم را بخیر میکند ... j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
عاشِـق روی تو می‌نازَد به خیل عاشقان پادشاهی می‌کند صیدی‌که صیادش تویی j๑ïท➺ @Dlnvshte🌱
خلاصه وقت رفتن رسید :)