eitaa logo
مرکز اسناد دفاع مقدس
2هزار دنبال‌کننده
607 عکس
545 ویدیو
42 فایل
📬 ارتباط مستقیم جهت پاسخگویی به سوالات و تبلیغات موضوعات خاص: 👇 📱 @doc_admin 🔄 لینک عضویت در کانال: 👇 📱 eitaa.com/Doc_d_moghadas 📱http://t.me/Doc_d_moghadas .
مشاهده در ایتا
دانلود
2.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۱ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای مهاجر و انصار! فراموش کرده‌اید؟! «زحمات علی» را در یاری پیامبر که «حقش» را پایمال میکنید؟! 📱@Doc_d_moghadas .
. 📚 کتاب «مقاومت در سوسنگرد» (خاطرات علی بالشی پایه‌گذار سپاه سوسنگرد) 👤 پدید آور: 🔹 سید قاسم یاحسینی 📝 معرفی: ❁ این کتاب درباره‌ی دلاوری و جانفشانی‌های مردم عرب این شهر و دشت آزادگان در دوران جنگ است. در دوران دفاع مقدس عراقی‌ها تبلیغات ریاکارانه‌ای را برای جذب مردم عرب زبان ایران آغاز کرده بودند، اما اهالی عرب شهر سوسنگرد و دشت آزادگان، مردمانی وطن پرست و دلیر بودند که نه تنها فریب این تبلیغات را نخوردند بلکه با تمام توان از وطن خود ایران دفاع کرده و در نهایت شجاعت دشمن را از سرزمینشان بیرون راندند. 📡 اطلاعات: 🔹 انتشارات سوره مهر | سال: ۱۳۹۳ | صفحه شمار: ۱۰۸ صفحه. 📆 ۲۶ آبان ماه؛ سالروز گرامیداشت حماسه آزادسازی سوسنگرد گرامی باد. 📱@Doc_d_moghadas .
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۲ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای مهاجر و انصار! «خدا شاهد است» میدانستم «بی‌وفایید» با این حال با شما «اتمام حجت» کردم. 📱@Doc_d_moghadas .
📌 در آغوش فرمانده مهربان؛ ⬇️
. 📌 در آغوش فرمانده مهربان؛ 🔹 شب عملیات نیروهای گردان در میدان مین دشمن گیر افتاده بودند. تیر از چپ و راست روی سرشان میریخت. همه خودشان را به زمین چسبانده بودند تا تیر نخورند ولی فایده نداشت. دشمن منور میزد و شب را مثل روز روشن کرده بود. خیلی از نیروها تیر خوردند و مجروح شدند. فرمانده گردان مدام پشت بیسیم از فرمانده تیپ میخواست روی سر دشمن آتش بریزند تا کمی از تیراندازی بعثی‌ها کم شود، اما نیم ساعت گذشت و از آتش توپخانه خودی خبری نشد. 🔹 برای همین فرمانده گردان یکی از نیروها را به عقب فرستاد تا با فرمانده تیپ رو در رو صحبت کند. رفتن زیر آن همه تیر و گلوله سخت بود اما آن رزمنده قدری از راه را سینه خیز و بقیه مسیر را دولا دولا رفت تا به زحمت توانست خودش را به عقب رساند.در راه مدام با خودش فکر میکرد نکند فرمانده جوان تیپ که تازه هم آمده کارش را درست بلد نیست. عصبانی و ناراحت به سمت نفربر فرماندهی رفت. او هنوز فرمانده جدید را ندیده بود. 🔹 وقتی پرسید: آقای زین‌الدین کیست؟ جوان لاغر اندامی به او نشان دادند که داشت با بیسیم صحبت میکرد. سمت زین‌الدین رفت. از زور ناراحتی نه سلام کرد و نه احوالپرسی. نگاهی سنگین به صورت فرمانده انداخت و با خشم گفت: «برادرِ من، تو که فرماندهی بلدی نیستی چرا قبول کردی؟ این جلو بچه‌های مردم دارند مثل گل پرپر میشوند.» آقا مهدی نه از کوره در رفت و نه تندی کرد. فوری آن رزمنده را بغل گرفت و با مهربانی گفت: «برادر دارم پیگیری میکنم. ان‌شاءالله درست میشود.» 🔹 بعد دست رزمنده را گرفت و کنار خودش نشاند. از کلمن گوشه‌ی مقر یک لیوان شربت آبلیمو ریخت و داد بخورد تا خستگی از تنش برود. رفتار آن شب آقا مهدی رزمنده را شرمنده کرد و باعث شد یکی از مریدان فرمانده جوان تیپ بشود. 📚 کتاب آقا مهدی؛ نوشته مهدی قربانی، صفحه ۱۵. | ویژه نوجوانان 📷 طرح استوری: ● https://eitaa.com/Doc_d_moghadas/2023 📆 ۲۷ آبان ماه؛ سالروز شهادت شهید «مهدی زین‌الدین» گرامی باد. 📱@Doc_d_moghadas .
4.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۳ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای مهاجر و انصار! این رسمش نبود؛ «حق مرا» میشناسید و «میتوانید» ؛ اما «یاری‌ام» نمیکنید. 📱@Doc_d_moghadas .
11.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🎬 سکانسی از فیلم سینمایی «مجنون» 🌷 مکالمه شهید «مهدی زین‌الدین» با همسرش: + توی زندگی با ما خیلی اذیت شدی حلال کن مارو. - تروخدا از این حرفا نزن. + تو که میدونی من چی میخوام [شهادت] کاش تو هم رضایت بدی بهش برسم. بخند بابا شاید ... آخرین بار باشه مارو میبینی‌ها! مواظب خودت و لیلا باشی‌ها؛ خداحافظ ... - چشم. 📱@Doc_d_moghadas .
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۴ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای مهاجر و انصار! «خدا شاهد» است؛ «اتمام حجت» کردم و آنچه «شرط بلاغ» بود با شما گفتم. 📱@Doc_d_moghadas .
. [ ۱۱ ] ● رفتیم غذاخوری پرشنگ [رستورانی در شهر سقز] با بچه‌ها گرم صحبت بودیم و انتظار میکشیدیم هرچه زودتر غذا را بیاورند، احساس کردم محمود خودش با ما هست ولی حواسش جای دیگری است. زیر چشمی به چند نفر تازه وارد نگاه کردم، از طرز نگاه محمود فهمیدم که وضعیت غیر عادی است. ● در همین حال محمود و یکی از بچه‌ها بلند شدند و دویدند طرف میز آنها، تا آمدم به خودم بجنبم، دیدم درگیر شدند، ما هم رفتیم کمکشان؛ همه را گرفتیم و دستبند زدیم، لباس هایشان را دقیق گشتیم، چند تا کلت و نارنجک داشتند، آن روز از خیر غذا خوردن گذشتیم، سریع آنها را به مرکز سپاه آوردیم و سپردیمشان دست حفاظت اطلاعات. خاطرم هست در بازجوئی‌ها اعتراف کردند که میخواستند کاوه را ترور کنند. 📚 ستاره‌های دنباله‌دار ۱؛ کتاب محمود کاوه نوشته: حمیدرضا صدوقی صفحه ۳۴. راوی: سید مجید ایافت. 📱@Doc_d_moghadas .
4.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۵ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای پسر ابوقُحافه! از خدا نمیترسی؟! جایگاه پیامبر را «غصب» کرده‌ای و «ارث» و دارایی دخترش را به «ناحق» گرفته‌ای؟! 📱@Doc_d_moghadas .
7.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی: ● هر وقت در سختی‌های جنگ فشارها بر ما حادث میشد، وقتی که به صورت بسیار مضطری هیچ کاری ازمون بر نمی‌آمد، پناهگاهی جز زهرا [سلام الله علیها] نداشتیم ... 📱@Doc_d_moghadas .
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 📌 فرازهایی از خطبه فدکیه [ ۱۶ ] 🥀 حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها: ● ای پسر ابوقُحافه! به «دروغ» میگویی؛ پیامبران «ارث» نمیگذارند! اما «قرآن» میگوید: «سلیمان از داود ارث برد.» 📱@Doc_d_moghadas .