eitaa logo
دو کلمه حرف حساب
114 دنبال‌کننده
4هزار عکس
4.4هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 تا می‌تونی بتاز! تا آخرش این صحنه رو پشت آیفون خونه‌ت ببینی... کمتر از دو دقیقه‌ست؛ ببین و نشر بده
14.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔صحبت های کامل خانم که با دیدن به عشق شهید گمنام روسریش رو سر کرد...ببینید دل های آماده رو که نیاز به یک و کمک دارند.... 🇮🇷کانال دختران انقلاب را دنبال کنید ✅https://eitaa.com/joinchat/3435003923C863f1fbcfc
🟤 شیعه محک خورد خطر امروز نیست. خطر امروز است. مگر میشود کسی کارکرد و عملکرد شهید رئیسی و دوران نکبت بار روحانی را دیده باشد و تفاوت را درک نکرده باشد؟ بله میشود! همانطور که تفاوت علی(ع) و دیگران را دیدند ولی او را ۲۵ سال خانه نشین کردند. هزینه این است که ۱۴۰۰ سال امام زمان را از دیده ها پنهان کرد. مگر میشود قتل عام کودکان غزه را دید و بین امیر عبداللهیان عزیز و ظریف تفاوتی ندید؟ بله میشود! همانطور که مسلم را دیدند؛ همانطور که عبدلله و رقیه و سکینه را دیدند... امان از در زیارت عاشورا نام تک تک افراد آورده شده ، یعنی خداوند ریزبینانه افراد را میبیند. دنیا فانی و گذراست ولی محل امتحان‌هاست. مراقب باش رفیق که در کارنامه‌ات چه مینویسند: عضو لشکر جهل یا عضو لشکر عقل؛ یا مراقب باش رفیق در عصر از مردم و دانشجویان اروپایی و امریکایی عقب نمانی! https://eitaa.com/jahadetabeen8
سی‌هزار دینار مبلغی بود که یزید به خواصِ کوفه داد و دینشان را خرید... هر دینار در آن زمان برابر یک مثقال طلا بود و امروز قیمت هر مثقال طلا حدود ۱۴ میلیون و پانصد است یعنی سی هزار دینار به پول امروز می‌شود ۴۳۵ میلیارد تومان... طوری زندگی کردیم تا در مقابل پیشنهادات این چنینی دست از یاری دین خدا نکشیم؟ پیشنهادات دشمن وسوسه‌انگیزه آیا مراقبیم؟!! @shabake_menna 🇮🇷 شبکــــــــــــــه‌ی مِلّــــــــــــی مِنّــــــــــــــــــــا مبلغین نفر به نفر انقلاب‌اسلامی
💠مردی به پیامبر خدا، حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت: ای پیامبر میخواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی. سلیمان گفت: تحمل آن را نداری. اما مرد اصرار کرد. سلیمان پرسید: کدام زبان؟ جواب داد: زبان گربه ها! سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را آموخت. روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند. یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم! دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد، آنگاه آن را میخوریم. مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید، آنرا فروخت! گربه آمد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت نه، صاحبش فروختش، اما گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد. صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت. گربه گرسنه آمد و پرسید آیا گوسفند مرد؟ گفت : نه! صاحبش آن را فروخت. اما صاحبخانه خواهد مُرد و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت. نزد پیامبر رفت و گفت گربه ها میگویند امروز خواهم مرد! خواهش میکنم کاری بکن ! پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی، سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت و کفن و دفن آماده کن! حکمت این داستان : خداوند الطاف مخفی دارد، ما انسانها آن را درک نمی کنیم. او بلا را از ما دور میکند ، و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!! ، تلنگر برداشت آزاد است