اومده بود از فرمانده
مرخصی بگیره،
فرمانده یه نگاهی بهش
کردوگفت:
(می خوای بری ازدواج
کنی؟)
گفت:
(بله میخوام برم خواستگاری)
فرمانده گفت:
(خب بیا خواهر منو
بگیر!!!)
گفت:
(جدی میگی آقا
مهدی؟)
گفت:به خانوادت بگو برن
ببینن،
اگه پسندیدن بیا
مرخصی بگیر برو!!!
اون بنده خداهم
خوش حال...
دویده بود مخابرات
تماس گرفته بود
به خانوادش گفته بود:
فرمانده ی لشکرمون
گفته بیاخواهرمنو بگیر،
زود برین خواستگاریش
خبرشو به من بدید.....!!
بچه های مخابرات
مُرده
بودن از خنده!
پرسیده بود:
چرا می خندید؟
خودش
گفت بیادخواستگاریِ
خواهرِمن!
بچه ها گفتن:
بنده خدا آقا مهدی سه تا خواهر داره،
دوتاشون ازدواج کردن
یکیشونم یکی دوماهشه😂
#طنزجبهه😊
#شهیدمهدی_زین الدین
____●○•°🦋●○•°______
@dokhtaran_zinabi👈