{🌱•هو الرحمن •🌱}
•😢💔•
چه کنم؟!
به عراقی ها حسادت می کنم...!😢
#امام_حسین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
{🌱•هو الرحمن •🌱}
•🙃💛•
بی تو این دیده کجا میل به دیدن دارد؟!
قصه ی عشق مگر بی تو شنیدن دارد؟!
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به ما بپیوندید😍👇
@DokhtaranehChadooy🌹
{🌱•هو الرحمن •🌱}
•🦄💖•
#پروفایل
#دخترونه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به ما بپیوندید😍👇
@DokhtaranehChadoory🌹
{🌱•هو الرحمن •🌱}
•💚🌱•
حضرت زهرا(س):
امام مثل کعبه ست!این مردمند که باید دور آن بگردند!
امام حسن عسکری(ع):
فروتنی نعمتی است که بر آن حسد نبرند!
امام علی (ع):
دانشی که تو را اصلاح نکند گمراهی ست!
#احادیث
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
به ما بپیوندید😍👇
@DokhtaranehChadoory🌹
⚠️ نکته بسیارخطرناک!!!!
⚫️ عادی سازی های مردم خصوصاً زنان و دختران محجبه برای حضور عادی زنان کشف حجاب در جامعه توسط رسانه های دولتی و حتی انقلابی کلید خورده؛ خواسته یا ناخواسته!!!!
🔺 متاسفانه در برخی کلیپ ها و تصاویر منتشر شده، حین خوشحالی مردم برای تیم ملی، این موارد مشاهده شده، که طبق نقشه دشمن میباشد!
♦️ قضیه ای که باید دقیقاً برعکس باشد و این جماعت اندک توسط مردم به آنها تذکر داده شود نه اینکه همه دور همین شخص جمع شوند و حلقه شادی درست کنند.
❗️ تساهل و تسامح مردم مذهبی خود به رواج ویروس بسیار خطرناک بی حجابی در جامعه کمک خواهد کرد، حالا به هر بهانه ای باشد.
💢 خبرگزاری هایی که وابسته به نهادهای انقلابی هم هستند و از بیت المال ارتزاق میکنند، دانسته یا ندانسته به این عادی سازی بسیار خطرناک دارند کمک می کنند که جای هزار تاسف و شرمساری دارد و دقیقاً پازل دشمن در حیازدایی در جامعه را تکمیل می کنند.
▪️ از مردم مخصوصاً اقشار مذهبی انتظار می رود از هرگونه عادی سازی و قبح زدایی از کشف حجاب ها جلوگیری نمایند و با این حرف که فضا عوض شده است و بگذارید مردم راحت باشند اجازه ندهیم دشمن به خیال شوم خود که همان عادی سازی این کشف حجاب در جامعه است، برسد.
💯 بخاطر حضرت زهرا(س)، قسم میخورم که اگر بتوانم، در نشر این تلنگر که واجب کفایی هست؛ کوتاهی نکنم.
#ایران_قوی
#یا_مهدی_ادرکنی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جمهوری_اسلامی_ایران
#نه_به_بی_حیایی_برای_اسلام
#دست_دادن_به_نامحرم ✨🦋
#احکام✨🦋
↙️↙️ حدیث: از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده است که فرمود:
«هرکس با نامحرمی دست بدهد، روز قیامت دست بسته می آید سپس به آتش افکنده می شود. »👌
☑️ (وسائل الشیعه، ج 20،ص 198)
❓ سوال فقهی: 👇👇
➖ در اعیاد و دید و بازدیدهایی مانند عید نوروز، #خانمها و آقایان نامحرم با یکدیگر دست می دهند، ومی گویند ما صیغه محرمیّت خواندیم! 😯
آیا صیغه محرمیّت برای چنین مواردی مانند دست دادن و.... وجود دارد.؟🧐
✅ پاسخ: 👇
«دست دادن با نامحرم جایز نیست.❌ در اسلام چیزی به عنوان محرمیّت خواهر و برادری و امثال آن وجود ندارد؛❌ و تنها راه محرمیّت، عقد ازدواج دائم یا موقت با مراعات شرایط شرعی است.»✅
@DokhtaranehChadoory
سلام خدمت همراهان عزیز کانال دختران چادری🌹😍
حال همه خوبه خداروشکر؟!☺️🙃
همون طور که گفته بودم از امشب شب های شنبه دوشنبه و چهار شنبه
2⃣ پارت از رمان شهید بزرگوار (ابراهیم هادی ) در کانال گذاشته میشه😇☺️
امید واریم خوشتون بیاد💖🌷
خب بریم برای 2⃣ پارت اول رمان
سلام بر ابراهیم☘☘☘
#سلــام_بر_ابراهیـــم
#قسمت1
تابستان سال 1386بود. در مسجد امين الدوله تهران مشغول نماز جماعت
مغرب و عشاء بودم. حالت عجيبي بود! تمام نمازگزاران از علماء و بزرگان
بودند. من در گوشه سمت راست صف دوم جماعت ايستاده بودم.
بعد از نماز مغرب، وقتي به اطراف خود نگاه كردم، با کمال تعجب ديدم
اطراف محل نماز جماعت را آب فرا گرفته!
درست مثل اينكه مسجد، جزيرهاي در ميان درياست!
امــام جماعت پيرمردي نوراني با عمامهاي ســفيد بود. از جا برخاســت و
رو به ســمت جمعيت شــروع به صحبت كرد. از پيرمردي كه در كنارم بود
پرسيدم: امام جماعت را ميشناسي؟
جواب داد: حاج شــيخ محمد حســين زاهد هستند. اســتاد حاج آقا حق
شناس و حاج آقا مجتهدي.
من كه از عظمت روحي و بزرگواري شيخ حسين زاهد بسيار شنيده بودم
با دقت تمام به سخنانش گوش ميكردم.
سكوت عجيبي بود. همه به ايشان نگاه ميكردند. ايشان ضمن بيان مطالبي
در مورد عرفان و اخلاق فرمودند:
دوســتان، رفقا، مردم ما را بزرگان عرفان و اخلاق ميدانند و... اما رفقاي
عزيز، بزرگان اخلاق و عرفان عملي اينها هستند.
بعد تصوير بزرگي را در دست گرفت. از جاي خود نيم خيز شدم تا بتوانم
خوب نگاه کنم. تصوير، چهره مردي با محاسن بلند را نشان ميداد كه بلوز
قهوهاي بر تنش بود.
خوب به عكس خيره شدم. كاملا او را شناختم. من چهره او را بارها ديده
بودم. شك نداشتم كه خودش است. ابراهيم بود، ابراهيم هادي!!
سخنان او براي من بسيار عجيب بود. شيخ حسين زاهد، استاد عرفان و اخلاق
كه علماي بسياري در محضرش شاگردي كرده اند چنين سخني ميگويد!؟
او ابراهيم را استاد اخلاق عملي معرفي كرد!؟
در همين حال با خودم گفتم: شــيخ حسين زاهدكه... او كه سالها قبل از
دنيا رفته!!
هيجان زده ازخواب پريدم. ســاعت ســه بامداد روز بيســتم مرداد 1386
مطابق با بيست و هفتم رجب و مبعث حضرت رسول اكرم «ص» بود.
اين خــواب روياي صادقهاي بود کــه لرزه بر اندامــم انداخت. كاغذي
برداشتم و به سرعت آنچه را ديده وشنيده بودم نوشتم.
ديگر خواب به چشمانم نمي آمد. در ذهن، خاطراتي كه از ابراهيم هادي
شنيده بودم مرور كردم.
٭٭٭
فراموش نميكنم. آخرين شــب ماه رمضان سال 1373 در مسجدالشهداء
بودم. به همراه بچه هاي قديمي جنگ به منزل شهيد ابراهيم هادي رفتيم.
مراســم بخاطر فوت مادر اين شــهيد بود. منزلشان پشــت مسجد، داخل
كوچه شهيد موافق قرار داشت.
حاج حسين ا... كرم در مورد شهيد هادي شروع به صحبت كرد.
خاطرات ايشان عجيب بود. من تا آن زمان از هيچكس شبيه آن را نشنيده
بودم...!
ادامه دارد....
#رمان
ًِ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلـام_بر_ابراهیـــم
#قسمت2
آن شب لطف خدا شــامل حال من شد. من كه جنگ را نديده بودم. من
كه در زمان شــهادت ايشان فقط هفت سال داشتم، اما خدا خواست در آن
جلسه حضور داشته باشم تا يكي از بندگان خالصش را بشناسم.
اين صحبت ها ســالها ذهن مرا به خود مشغول كرد. باورم نميشد، يك
رزمنده اينقدر حماسه آفريده و تا اين اندازه گمنام باشد!
عجيب تر آنكه خودش از خدا خواســته بود که گمنام بماند! و با گذشت
سالها هنوز هم پيكرش پيدا نشده و مطلبي هم از او نقل نگرديده!
و من در همه كلاسهاي درس و براي همه بچه ها از او ميگفتم.
٭٭٭
هنوز تا اذان صبح فرصت باقي است. خواب از چشمانم پريده. خيلي دوست
دارم بدانم چرا شــيخ زاهد، ابراهيم را الگــوي اخلاق عملي معرفي كرده؟
فرداي آن روز بر سر مزار شــيخ حسين زاهد در قبرستان ابن بابويه رفتم.
با ديدن چهره او كاملا بر صدق رويائي كه ديده بودم اطمينان پيدا كردم.
ديگر شک نداشتم که عارفان را نه درکوه ها و نه در پست وخانه هاي خانقاه
بايد جست ، بلکه آنان در کنار ما و از ما هستند.
همان روز به سراغ يكي از رفقاي شهيد هادي رفتم. آدرس و تلفن دوستان
نزديك شهيد را از او گرفتم.
تصميم خودم را گرفتم. بايد بهتر و كاملتر از قبل ابراهيم را بشناســم. از
خدا هم توفيق خواستم.
شــايد اين رســالتي اســت که حضرت حق براي شناخته شــدن بندگان
مخلصش بر عهده ما نهاده است.
ابراهيم در اول ارديبهشــت ســال 1336 در محله شــهيدآيت ا... سعيدي
حوالي ميدان خراسان ديده به هستي گشود.
او چهارمين فرزند خانواده بشــمار ميرفت. با اين حال پدرش، مشــهدي
محمد حسين، به اوعلاقه خاصي داشت.
او نيز منزلت پدر خويش را به درستي شناخته بود. پدري که با شغل بقالي
توانسته بود فرزندانش را به بهترين نحو تربيت نمايد.
ابراهيم نوجوان بودکه طعم تلخ يتيمي را چشــيد. از آنجا بود که همچون
مردان بزرگ، زندگي را به پيش برد.
دوران دبســتان را به مدرســه طالقاني رفت و دبيرســتان را نيز در مدارس
ابوريحان و کريم خان زند.
ســال 1355 توانســت به دريافت ديپلم ادبي نائل شود. از همان سالهاي
پاياني دبيرستان مطالعات غير درسي را نيز شروع كرد.
حضور در هيئت جوانان وحدت اســامي و همراهي و شاگردي استادي
نظير عالمه محمد تقي جعفري بسيار در رشد شخصيتي ابراهيم موثر بود.
در دوران پيروزي انقلاب شجاعت هاي بسياري از خود نشان داد.
او همزمــان بــا تحصيل علم بــه کار در بازار تهران مشــغول بود. پس از
انقلاب در سازمان تربيت بدني و بعد از آن به آموزش و پرورش منتقل شد.
ادامه دارد....
ًِِ
حرفی_نظری_انتظاراتی_سوالی و ....
دارید در مورد رمان دارید .
●به صــــورت نـاشنـاسـ... برای ما ارسال بفرمایید●
👇
https://harfeto.timefriend.net/16668633602491
نظر شما عزیزان در مورد رمان چیه ؟
بـاتــشـــکر🌹
#دختـــــران_چـادࢪے🌹