{🌱•هو الرحمن •🌱}
•💔😭🥀•
صد سال چو شمع بسوزیم کم است...
دل سوخته ی عمر کم فاطمه ایم ..
#فاطمیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{🌱•هو الرحمن •🌱}
•💔😭🥀•
تکون بده دستت رو دست و پام
می لرزه...🥀😭
واااای😭💔
#فاطمیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
┏━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━┓
@DokhtaranehChadoory
┗━━°❀•°:🎀 - 🎀:°•❀°━━┛
#سلــام_بر_ابراهیـــم
#قسمت8
حاج حســن هم بعد از چند لحظه سکوت گفت: تو قديم هاي اين تهرون، دو تا پهلوون بودند به نام هاي حاج سيد حسن رزاّز و حاج صادق بلور فروش،
اون ها خيلي با هم دوست و رفيق بودند.توي کشــتي هم هيچ کس حريفشــان نبــود. اما مهم تر از همــه اين بود که بنده هاي خالصي براي خدا بودند.هميشه قبل از شروع ورزش کارشان رو با چند آيه قرآن و يه روضه مختصر و با چشمان اشــک آلود براي آقا اباعبدا... (عليه السلام) شروع ميکردند. نََفس گرم
حاج محمد صادق و حاج سيد حسن، مريض شفا مي داد.بعــد ادامه داد: ابراهيم، من تو رو يه پهلوون ميدونم مثل اون ها! ابراهيم هم لبخندي زد و گفت: نه حاجي، ما کجا و اونها کجا.
بعضــي از بچه ها از اينکه حاج حســن اينطور از ابراهيــم تعريف مي کرد، ناراحت شدند.فرداي آن روز پنج پهلوان از يکي از زورخانه هاي تهران به آنجا آمدند. قرار
شد بعد از ورزش با بچه هاي ما کشتي بگيرند. همه قبول کردند که حاج حسن
داور شود. بعداز ورزش کشتي ها شروع شد. چهار مسابقه برگزار شد، دو کشتي را بچه هاي ما بردند، دو تا هم آنها. اما در کشتي آخركمي شلوغ کاري شد! آن ها سر حاج حسن داد ميزدند. حاج حسن هم خيلي ناراحت شده بود.
من دقت کردم و ديدم کشــتي بعدي بين ابراهيم و يکي از بچه هاي مهمان اســت. آنها هم که ابراهيم را خوب ميشناختند مطمئن بودند که مي بازند. براي همين شلوغ کاري کردند که اگر باختند تقصير را بيندازند گردن داور!
همه عصباني بودند. چند لحظه اي نگذشــت که ابراهيم داخل گود آمد. با لبخندي که بر لب داشــت با همه بچه هاي مهمان دست داد. آرامش به جمع ما برگشت.
بعد هم گفت: من کشتي نمي گيرم! همه با تعجب پرسيديم: چرا !؟
كمي مكث كرد و به آرامي گفت: دوســتي و رفاقت ما خيلي بيشتر از اين حرف ها وكارها ارزش داره!
بعد هم دست حاج حسن را بوسيد و با يك صلوات پايان کشتي ها را اعلام کرد.
شــايد در آن روز برنده و بازنده نداشتيم. اما برنده واقعي فقط ابراهيم بود. وقتي هم مي خواستيم لباس بپوشيم و برويم. حاج حسن همه ما را صدا کرد و گفت: فهميديد چرا گفتم ابراهيم پهلوانه!؟
ما همه ساکت بوديم، حاج حسن ادامه داد: ببينيد بچه ها، پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
ابراهيم امروز با نَفس خودش کشتي گرفت و پيروز شد.
ابراهيم به خاطر خدا با اون ها کشتي نگرفت و با اين کار جلوي کينه و دعوا را گرفت. بچه ها پهلواني يعني همين کاري که امروز ديديد.
٭٭٭
داستان پهلواني هاي ابراهيم ادامه داشت تا ماجراهاي پيروزي انقلاب پيش آمد. بعد از آن اکثر بچه ها درگير مســائل انقلاب شدند و حضورشان در ورزش باستاني خيلي کمتر شد. تا اينکه ابراهيم پيشــنهاد داد که صبح ها در زورخانه نماز جماعت صبح را بخوانيم و بعد ورزش کنيم و همه قبول کردند.
بعد ازآن هر روز صبح براي اذان در زورخانه جمع مي شديم. نماز صبح را به جماعت مي خوانديم و ورزش را شروع ميکرديم. بعد هم صبحانه مختصري و به سر کارهايمان ميرفتيم. ابراهيم خيلي از اين قضيه خوشــحال بود. چــرا که از طرفي ورزش بچه ها تعطيل نشده بود و از طرفي بچه ها نماز صبح را به جماعت ميخواندند.
👇👇👇👇
خیلی جالب بود
از دستش ندید
💢دلایل قرآنی خشونتهای بیحد اغتشاشگران💢
چگونه دشمن توانست یک ایرانی را به این حد از قساوت برساند که یک بسیجی را بگیرد، دست و پایش را ببندد، دهانش را باز کند، بنزین درون دهانش بریزد و آتش بزند تا این بسیجی از درون بسوزد و حتی نتواند داد بزند و زجر بکشد تا بمیرد؟
*خدا در قرآن علتش را گفته و فرموده دو علت دارد که هرکس آن دو را مرتکب شود قادر خواهد بود بزرگترین جنایتهای تاریخ را انجام دهد:*
*سماعون للکذب : خیلی زیاد دروغ شنیدن (علاقه به دروغ شنیدن)*
*اکالون للسحت: خیلی زیاد حرام خوردن*
اشاره به دو جنایت تاریخی که طبق بیان معصوم جنایتکاران یکی از این دو علت را مرتکب شده بودند
🔺 *حادثه اول:*
وقتی در مدینه جمع شدند خانه حضرت زهرا(ع) را بسوزانند حضرت از پشت در صدا زد حسن و حسین ۵، ۶ ساله در خانه اند، گفتند : «و ان» حتی اگر آن دو هم باشند.
آنگاه حضرت به علت اول اشاره کردند فرمودند علتش این است که شما از «سماعون للکذب» هستید (دروغ را دوست دارید و دوست دارید زیاد دروغ بشنوید)
🔺 *حادثه دوم:*
وقتی در کربلا جنایتکاران کوفه امام را محاصره کرده بودند حضرت هر چه با آنها صحبت کرد، حضرت را هو می کردند آخرش گفتند: حسین خودت را خسته نکن تو را آنگونه میکشیم که کمترینش بریدن سر تو و بچه هایت و تکهتکه کردن بدنهای شما باشد.
آنگاه امام حسین (ع) به علت دوم اشاره کردند فرمودند علتش این است که زیاد مال حرام خوردید.
چگونه دشمن این دو عامل را روی برخی از ایرانیان پیاده کرد:⁉️
🔺 *نحوه ی پیاده کردن عامل اول( سماعون للکذب)*
دشمن سه سال در پیامرسانهای خارجی اینستاگرام و واتساپ و تلگرام، توانست آنقدر دروغ در جان طرف بکند که داعش آمد شیراز کشتار کرد و خود داعش به عهده گرفت اما افردی خاص و برخی ایرانیان که «سماعون للکذب» شده بودند، میگفتند کشتار کار نظام است و طرف باور می کرد یعنی معتاد به شنیدن دروغ شدهاند و دروغ شنیدن را دوست داشت هرچند میدانست که دروغ است.
🔺 *نحوه ی پیاده کردن عامل دوم(اکالون للسحت)*
علاوه بر اینکه دشمن(بدون مرز جغرافیایی و به معنای عام) با ترویج بهره، رباخواری و سبکزندگی غربی، بعضیها را وادار به حرام خوری و دزدی کرده بود، خود دشمن برای هر جنایتی قیمتی تعریف کرده بود. از اعترافات برخی داعشیان اغتشاشگر فتنهی اخیر بدست آمد که دشمن برای هر جنایتی یک قیمت گذاشته بود و هزینهای پرداخت می کرد. نقش شبکهی قمار و شرطبندی در اینستاگرام را هم در تزریق لقمه حرام به جامعه نباید از نظر دور نگاه داشت...
دختران چادری🌹 ''🇵🇸
مجلسختمبرایتگرفتیمزهرا
روضهاتراحسناتخواند
حسیناتغشکرد💔!'
Hamed_Zamani_Ft_Abdolreza_Helali_-_Nahelatal_Jesm_Yani_(320).mp3
7.99M
جوونی،امامآدرپیری...!💔😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_دنیاروبیخیال...!(((:♥•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
{🌱•هو الرحمن •🌱}
•💔😭🥀•
الله اکبر از این دستای خسته
الله اکبر نمازت شد نشسته
الله اکبر صدات بالا نمیاد
#فاطمیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
4_5960640421813029556.mp3
3.28M
نماهنگ بسیار زیبای کلیپ بالا
مهدی رسولی
#فاطمیه #ایام_فاطمیه
شعریبهنامِنامیما"در"شروعشد
اشڪیبهحالغربتحیـ"در"شروعشد
این"در"ڪهقافیهستمگوهاستدردلش
اصلاًتمامفاجعهازدمِ"در"شروعشد..!💔
#فاطمیه
📝انشاء جذاب دختری از تبار حضرت زینب :
#این انشاء باعث شد خیلی از کسانی که بی حجاب بودند به خاطر این انشاء دست بزنند و حق به حجاب و حس دلنشین آن بدهند ⭐
📍لطفاً آن را به لبخند بخوانید☺:
#تو هم با چادرت سرباز حضرت زینبی 🥰 :
بعضی از هدیه ها عجیب دل انگیز و قشنگ هستند ، 😇آن قدر قشنگ که حتی برای فکر کردن به آنها حس شوق و ذوق عجیبی به آدم میدهد ⭐
مثلاً یک زن با حجاب و چادری به این معنا نیست که او لباس زیبا پوشیدن و آرایش کردن بلد نیست 😊، بلکه او میداند چه بپوشد ، کجا بپوشد و برای که بپوشد😇.
بوی نجابت چادر آن قدررر قشنگ است که دستانت بوی نجابت میگیرند ، وقتی در انبوه نگاه نامحرمان مرتب میکنی چادر زهرایی ات را 🌝.
چقدر قشنگ است که میگویند :《 خدا میخواست به تو بال و پر بدهد ، گفت چشمت میزنند !! چادر داد 😉😍قدرش را بدان هدیه خدا خیلی قیمتی است .😌
بانو عرش زیر پایت برایت بهشت میشود وقتی که گام هایت را با وقار روی آن میگذاری ، و با هر وزش چادرت ؛ عطر خدا را در فضا پر میکنی🥰...
نمیدانید چه لذتی دارد حجاب !
وقتی سیاهی چادرم دل مردهایی را که چشمشان را به دنبال خوش رنگ ترین زن هاست را میزند 😍🕊
نمیدانید چه لذتی دارد حجاب !
وقتی در خیابان راه میروید ؛ درحالی که یک عروسک متحرک نیستید ؛ بلکه یک انسان رهگذرید.🥰
رفیق !!
اندام و زیبایی هایت ، تراش و هندسه بدنت ،
هنر خداست ⭐
راستی هنر تو در چیست ؟
از خود چه داری ؟
پوشاندنش هنر میخواهد🥰
رفیق ! :)
حجاب همان چادری است که پشت در خانه سوخت ؛ ولی از سر فاطمه (س) نیوفتاد 🌸
پس یادت باشد :)
هزاران شهید خرج من و تو شده است !🕊
خواهرم ، گر همه ی شهر ذلیخا شدند ،
تو یوسف بمان ⭐
#کپی با ذکر یک صلوات برای لبخند صاحب الزمان مون ، حلال 🕊
آن ها چفیه داشتند…
من چادر دارم!!!
آنان چفیه می بستند تا بسیجی وار بجنگند…
من چادر می پوشم تا زهرایی زندگی کنم…
آنان چفیه را خیس می کردند تا نَفَس هایشان آلوده ی شیمیایی نشود…
من چادر می پوشم تا از نفَس های آلوده دور بمانم…
آنان موقع نماز شب با چفیه صورت خود را می پوشاندند تا شناسایی نشوند…
من چادر می پوشم تا از نگاه های حرام پوشیده باشم…
آنان با چفیه زخم هایشان را می بستند …
من وقتی چادر ی می بینم یاد زخم پهلوی مادرم می افتم…
آنان سرخی خونشان را به سیاهی چادرم امانت داده اند…
من چادرسیاهم را محکم می پوشم تا امانتدار خوبی برای آنان باشم…
«خواهرم: محجوب باش و باتقوا، که شماييد که دشمن را با
چادرسياهتان و تقوايتان مىکشيد.»
«حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بينى
و دشمن تو را نمى بيند.»
(سردار شهيد رحيم آنجفى)
رفقا
امروز میخواهیم یه جمله های بهشتی رو یاد بگیرم :)
این جمله ها الکی نیستن هاا
بوی بهشت میده چون از طرف خداست واست رفیق 😇☘️
بانو !
خدا میخواست به تو بال و پر بدهد ✨
چادر داد ☺
گفت چشمت میزنند ☆
#ریحانه ی خلقت خدایی بانو ♡
زندگۍ نه با شانس بلکه با تغییر خودمون بهتر میشه💕✨🌱•
#انگیزشی
⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅•❅•⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅⋅
کپی با ذکر صلوات به نیت فرج ☘️
چه دعای قشنگیه : 🌝
خدایا سرنوشتم رو انقدر قشنگ بنویس که مادرم از ته دل بخنده 😊
═
خدايـا . . .
صدايت مي زنم چرا که
جز خودت هيچکس را
گره گشاي مشکلاتم نميدانم.
من “تو” را دارم و دلي که
يقين دارد به اینکه آرامم مي کنی :
يقين دارم تو مرا رهـا نخواهی کرد.😍
قولمید؎!
اگہخوند؎!🙂
تویکۍازگروههایــاڪانالاکہ!
هستۍڪپۍکنی!
اللهـــــــــم!(:
عجــــــل!(:
لولیـڪ!(:
الفـرج!(:
اگہپا؎قولتهستۍ
کپیڪنتاهمہبرا؎ظهور
حضرتمهد؎‹عج›دعاڪنن♥️!'