یا صاحب الزمان
آغاز عیدها
از راه میرسند بهاران و عیدها
مانده ولی به راه تو چشم امیدها
زخم فراق در دلمان کهنه میشود
آقا در آستانه سال جدیدها
مانند آفتاب لب بام تا به کی
دل خوش کنیم بیتو به وعده وعیدها
دلتنگی مرا به تماشا گذاشتند
هر جمعه برگ زردی از این سر رسیدها
مانند ماست در تب و تاب فراق تو
هر شب جنون سر بهگریبان بیدها
هر روزمان بدون تو شام عزا گذشت
ای صبح بازگشت تو آغاز عیدها
میآیی از نواحی سرسبز آسمان
با بیرقی به سرخی خون شهیدها
منبع:روزنامه کیهان
#آوای_انتظارو مهدویت