eitaa logo
دختران چادری🌹 ''🇵🇸
186 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
نظرات ناشناس شما https://harfeto.timefriend.net/16312864479249 مدیر اصلی کانال @ftop86 جهت تبادل @Jgdfvhohttps (فقط کانال مذهبی پذیرفته می‌شود) جهت ادمین شدن @ZZ8899 همسایه‌‌ کانال🌸🌸 @Khaharaneh_Chadoory1400
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😍 💥کسایی که معتقدن خدا گناهاشونو نمیبخشه این کلیپ رو از دست ندن☺️ 📣استاد رائفی پور•.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرمندگی‌فقط‌وقتی‌سرسلام‌نماز یادت‌میادداشتی‌نمازمی‌خوندی ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا تو رو دوست داره!! توسرتو انداختی پایین دنبال دلت رفتی🚶‍♂️
•|̣ܝـܚܝـܩ‌الـلــه‌الـ᪂ܒܩن‌‌الـ᪂ܒیܩ|•🌸🍃
برای سلامتی و ظهور امام زمان عـــــج 14 صلوات بفرستین تا ان شاءالله پارت جدید رو ارسال کنم 🌸
دختران چادری 🌹 @DokhtaranehChadoory لینک 👆👆
📿~📿رمان-ایمان-عشق-شهادت📿~📿 •بسم رب شهدا• ^فصل اول^ چند دقیقه ای توی راه بودیم ...... وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدیم زهرا: بیا باید بریم جلوتر من: باشه یه چند قدم جلو تر رفتیم رسیدیم به یه جایی شبیه مسجد بود جای بزرگی بود داشتیم میرفتیم به سمت حیاط که یکی زد رو شونه ی زهرا..... زهرا برگشت به پشت سرش نگاه کرد بعد با شوق پرید بغل یه دختر چادری زهرا : وااااای زینب دلم برات تنگ شده بود پار سال دوست امسال اشنا چرا یه هفتس نمیای دوست زهرا خندید وگفت زینب (دوست زهرا) : سلامت کو دختر زهرا : وای ببخشید اصلا وقتی دیدمت انقدر ذوق کردم یادم رفت بهت سلام کنم زینب (دوست زهرا) : میدونم عزیزم منم خیلی دلم برات تنگ شده بود حالا خوبی چه خبر... زهرا : ممنون عزیزم خبری نیست سلامتی نگفتی چرا نیومدی چیزی شده زینب( دوست زهرا) : خوب راستش یادته مامانم معدش درد گرفته بود اون هفته شب جمعه حالش خیلی بد شد یهو دیدم داره به خودش میپیچه یه چند باریم بهش گفتم چیزی شده اگه حالت بده بریم دکتر گفت نه من خوبم فردا صبح وقتی بلند شدم دیدم دلشو گفته داره اروم گریه میکنه گفتم مامان چیشده گفت معدم خیلی درد میکنه دارم میمیرم منم با ترس زنگ زدم به بابام که اومد رفتیم بیمارستان بعد دکتر گفت : معده درد گرفته معدش عصبیه یه هفته باید استراحت کنه مراقبش باشید دیگه منم یه هفته خونه موندم خودم کارا رو میکردم مامانم خوابیده بود حتی مدرسه هم نرفتم چه برسه به اینجا بعد دست زهرا رو گرفت و گفت : زهرا برای مامانم خیلی دعا کن حالش اصلا خوب نیست خیلی نگرانشم ... زهرا: انشالله حالشون زود خوب شه نگران نباش زهرا جان توکلت به خدا باشه ..... ادامه دارد ..... نویسنده:یا زینب✍ دختران چادری 🌹 @DokhtaranehChadoory لینک 👆👆