eitaa logo
♡دختــران‌ مهدوی :)💕
490 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
349 ویدیو
5 فایل
بسـم‌رب‌الحسـین :) هیئت‌ مذهبی حضرت معصومه سلام الله کانون فرهنگی شهید حسین دادمحمدی دردونه ها و گل‌دونه‌های ۸ تا ۱۸سال💕 ارتباط با ادمین: @fdm6090 @Smb315 آدرس پاتوق دخترانمون: طلاب،علیمردانی۱۳،حسینیه سبزواری ها پنجشنبه های هر هفته ساعت ۹ الی ۱۳☁️🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی به بحث حجاب اهمیت میداد. وقتی چهارشنبه‌ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم‌هایش را در هم می‌کرد.... میپرسیدم: چی شده باز؟ با دلخوری میگفت: این همه شهید ندادیم که ناموس مملکت با این سر و وضع بیرون بیاد...💔 🕊 ⁩ ♡ •⋮❥| @Dokhtarann_fatemi ♥️
شبِ‌‌عملیات‌تا‌ڪه‌فهمیدن‌‌ࢪمزِ‌‌عملیات 'یاابوالفضل'‌هستش،‌قُمقُمہ‌هاشون‌‌ࢪو خالۍ‌ڪࢪدن‌تا‌با‌لبِ‌‌تشنہ‌بزنند‌بہ‌دل‌ِ‌دشمن..(: -ا؎ڪاش‌‌یہ‌ذره‌شبیهشون‌‌باشیم‌..‼️ "•⋮❥| @Dokhtarann_fatemi ♥️
📻هم قد گلوله توپ بود...😳😓 گفتم: چه‌جوری اومدی اینجا؟🤭 گفت: با التماس!😅 گفتم: چه جوری گلوله رو بلند میکنی میاری؟😬 گفت: با التماس!😅 به شوخی گفتم: میدونی آدم چه جوری شهید میشه؟😟 لبخندی زد و گفت: با التماس!😅 تکه‌های بدنش رو که جمع میکردم فهمیدم چقدر التماس کرده...🙃💔 🕊 •⋮❥| @Dokhtarann_fatemi ♥️
‌یِـهومِـیومَدمِیگُفت: «چِراشُمـٰاهـٰابِیڪٰارِیـد؟!» مِیگُفتِـیم: «حـٰاجۍ! نِمیبِـینۍاَسلَحہ‌ِدَستِمونِہ؟! مِیگُفـت: «نَہ‌..بِیڪٰارنَبـٰاش! زَبونِت‌بِہ‌ذِڪرِخُدابِچرخہ‌ِپِسَر(: هَمینطورکِہ‌نِشَستِۍهَرڪٰارےکِہ‌مِیڪُنِے ذِڪـرهَم‌بِـگو-! 🕊 •⋮❥| @Dokhtarann_fatemi ♥️
میگفت:🌱 همیشه عکس یه شهید تو اتاقتون داشته باشید..🙃 پرسیدیم چرا؟ گفت: اینا، چشماشون معجزه میکنه!😇 هر وقت خواستید گناه کنید، فقط کافیه یه نگاهتون بهشون بخوره.. میگفت.. بنده‌ها فراموش کارن... یادشون میره یکی اون بالا هست؛ که همه چیز رو میبینه... ولی این شہدا انگار انعڪاس ِ نگاه خدان... انگار با نگاهشون بهت میگن: ما رفتیم که تو با گناهات ظھور و عقب بندازی..؟!🙂 ما رفتیم که تو یادت برھ خدایۍ هست..؟! میگی جوونم؛ منم جوون بودم شهید شدم.. بہتر نیست یه بھونه بهتر بیاری...؟!🙂 میگفت: خیلۍ جاها جلوتون رو میگیرن🤝 ┏━ 🕊 ━┓ @Dokhtarann_fatemi ┗━ 💛 ━┛
📕دفترچه گناهان یک ۱۶ ساله‼️ در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16ساله که گناهان هر روزش را مینوشت پیدا شد✍🏻 ❌گناهان یک هفته او اینها بود: شنبه: بدون وضو خوابیدم😴 یکشنبه: خنده بلند در جمع😆 دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت🗣 پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم☝️🏻 جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات😔 📝راوی که یکی از بچه‌های تفحص شهدا بوده مینویسد: ⁉️ دارم فکر میکنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... من و شما کجای کاریم‼️ طوری زندگی کردیم که شرمنده خدا نشیم⁉️ ┏━ 🕊 ━┓ @Dokhtarann_fatemi ┗━ 💛 ━┛
عزت‌ ، دست‌ خداست و بدانید اگر گمنام‌ترین‌ هم‌ باشید؛ ولی نیت‌ شما یار‌ی مردم‌ باشد، می‌بینید خداوند چقدر باعزت و عظمت‌ شما را در آغوش‌ می‌گیرد. - شَهید‌حاج‌قاسـم‌سلیمانـی 🥲 ┏━ 🕊 ━┓ @Dokhtarann_fatemi ┗━ 💛 ━┛
- واسه‌ کی‌ کار می‌کنی؟! +امام‌ حسین - پس حرف‌ها‌ رو بیخیال! کار خودت‌ رو بکن، جوابش‌ با امام‌ حسین...🙃 |شهیدمحمـدحسین‌محمدخانـی| ❤️ ┏━ 🕊 ━┓ @Dokhtarann_fatemi ┗━ 💛 ━┛
عکس‌شهدا‌را‌در‌اتاق‌هایمان‌زده‌ایم ؛ تا‌فراموش‌نکنیم‌امنیت‌اتاق‌هایمان‌را‌ مدیون‌چه‌کسانی‌هستیم :) ‌"♥️"ᴊᴏɪɴ↴ ➜ @Dokhtarann_fatemi
دوستش میگفت: توی مدتی که عراق بود وقتی میخواست به کربلا بره روی صورتش چفیه مینداخت و میگفت: اگر به نامحرم نگاه کنی راهِ شهادت بسته میشه... • شهید هادی ذوالفقاری • ‌"💔"ᴊᴏɪɴ↴ ➜ @Dokhtarann_mahdavi
💕 زهرا صالحی، دختر شهید سید مجتبی صالحی می‌گوید: آخرین روزهای سال ٦٢ بود كه خبر شهادت پدرم به ما رسید. بعد از یک هفته عزاداری، مادرم با بستگانش برای برگزاری مراسم یادبود به زادگاه پدرم، خوانسار، رفتند و من هم بعد از هفت روز برای اولین بار به مدرسه رفتم. 🌷همان روز برنامه امتحانی ثلث دوم را به ما دادند و گفتند: «والدین باید امضا کنند.» آن شب با خاطری غمگین و چشمانی اشک آلود و با این فکر که چه کسی باید برنامه مرا امضا کند، به خواب رفتم. 🌷با گریه خوابم برد😭. پدرم را دیدم که مثل همیشه خندان و پُر نشاط بود. بعد از کمی صحبت به من گفت: «زهرا! آن نامه را بیار تا امضا کنم.» گفتم: «کدام نامه؟🤔» گفت: «همان نامه‌ای که امروز توی مدرسه به تو دادند.» 🌷برنامه را آوردم، اما هر خودکاری که برمی داشتم تا به پدرم بدهم قرمز بود. چون می‌دانستم پدرم با قرمز امضا نمی‌کند، بالاخره یک خودکار آبی پیدا کردم و به او دادم و پدرم شروع کرد به نوشتن. 🌷صبح که برای رفتن به مدرسه آماده می‌شدم، از خواب دیشب چیزی یادم نبود. اما وقتی داشتم وسایلم را مرتب می‌کردم، ناگهان چشمم به آن برنامه افتاد. باورم نمی‌شد!😳 اما حقیقت داشت. در ستون ملاحظات برنامه، دست خط پدرم بود که به رنگ قرمز نوشته بود: «این جانب نظارت دارم. سیدمجتبی صالحی» و امضا کرده بود. ناگهان خواب شب گذشته به یادم آمد و...🥺😭 🌷این رویداد بزرگ با بررسی دقیق کارشناسان و تطبیق امضای شهید قبل از شهادت مورد تایید قرار گرفت و به اثبات رسید. هم اکنون این سند زنده در کنار صدها اثر زنده دیگر از شهدا، در موزه شهدا در خیابان طالقانی تهران در معرض دید بازدیدکنندگان است. 🖤 ‌"♥️"ᴊᴏɪɴ↴ ➜ @Dokhtarann_mahdavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا نکند که حرف زدن و نگاه کردن به برای‌تان عادی شود، پناه میبرم به خدا از روزی که فرهنگ و عادت مردم شود! - شهیدحمیدسیاهکالی ره ‌"🍂"ᴊᴏɪɴ↴ ➜ @Dokhtarann_mahdavi