《بھ نام خداۍ شقایق ها》
جلسھ اول؛
🌱سلسله مباحث چگونه گناه نکنیم•
گناه در حقیقٺ یک نافرمانۍ اشکار در مقابل خداسٺ.
شیطونم کارش ارائه گناهِ؛ دسٺ هیچ کدوممونم به زور نگرفته، اون دنیا ما خِرِشُ میگیریم.(ما نه که، جهنمی ها، انشاءالله^^!)
یقهشو میگیرن میگن خدایا کارِ همین پدر سوخته بود.
اینُ نگهش دار نذار رد بشه. خدا نگهش میداره؛
+ خب بگو.
میگه:
_ من دسٺ کدومتونُ به زور گرفتم؟ نه یکیتون پاشه بگه آقا این خِرِ منُ گرفٺ،بیا بریم،بیا بریم زِنا کنیم. دروغ اگه نگۍ من با این کُلٺ شلیک میکنم تو مخٺ!
پیغمبر شما گفٺ برو تو اون راه، منم گفتم بیا تو این راه. حرف من بود؛ میخواستۍ برۍ حرف پیغمبرُ گوش کنۍ.تازه، خدا من از این برائٺ میجویم، این خیلۍ احمقه...!
آی آتیش مۍگیره آدم.
_إنی اخافُ ربِ العـٰالمین!خدایا اینُ از من فاصله بده
( من تازه خودمم از خدا میترسم!)
بعد تازه جونورُ طبقه چهارم مۍسوزونن؛ یعنۍ سه طبقه هسٺ که بدتر از اینن
#چگونه_گناه_نکنیم
#استاد_رائفی_پور
#جلسه_اول