eitaa logo
خادم‌الشہداء|khadem .
1.3هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.2هزار ویدیو
116 فایل
‹ إِنَّهُ‌عَلِيمٌ‌بِذَاتِ‌الصُّدُورِ › بی‌تردیداو‌به‌رازدل‌هاداناست . - تکیه‌بر‌مداحیایِ‌حاج‌مهدی‌رسولی !. نوکر‌ِعلی‌اکبر؏‌ ؛ @Miiad82 @madahiam333 مداحیام ! رادیوی ِ ‌۵۷ : @Radio57 السݪام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌اللہ . کپی؟! نعم .
مشاهده در ایتا
دانلود
وصیتنامه حاج قاسم (1).pdf
12.99M
این متن کاملِ وصیتنامه حاج قاسم هست؛ که براتون تایپ کردن تا راحت بتونید بخونید.💛🌱 * همراه با عکس‌های حاجی و دست‌نویسِ وصیتنامه‌شون
ببینین چی اینجاست😍
چـہ اسـرار مگـوست در چشمـانت؟ :)🕊🌱
منم عمار.. یه عمار ایرانی، از نسل سلیمانی💔:)!
از این رفاقت ها کہ تھش ختم میشه به شھادت *؛
هرگونه استفاده از کانال بدون عضویت حرام میباشد .و خوندن رمان بدون عضویت حرام میباشد
به نام خدای مهدی 🌹 _خیلی هم خوب و البته عالی _صیغه رو کی بخونه عمو حسین .؟ _خودم بلدم عزیزم عمو شروع کرد به خوندن.منم ایلیا رو کنار ریحانه نشوندم .خیلی خوشحال بودم که ایلیا و ریحانه دارن سرو سامون میگیرن.😍.اونشب بعد صیغه‌ای که خونده شد .به خوبی و خوشی گذشت. شامو همونجا موندیم .حدودا ساعت ۱۱ شب بود که رسیدیم خونه .فردا باید میرفتم مدرسه .درو باز کردم.ایلیا خندون خندون رفت تو اتاقش . _ایلیا !زن گرفتی مارو یادت رفت نه؟ _نه😐 _برو بخواب .یه تشکر خشک و خالی هم نکرد _ممنونم آجی خانم .برم بخوابم ؟ با سر بهش گفتم بره .رفت تو اتاقش. منم رفتم تو اتاقم لباسمو در آوردم. و یه پیراهن بلند آستین کوتاه پوشیدم .موهامو شونه زدم و بستمشون‌.یادم اومد باز قرصهای ایلیا رو یادم رفت .رفتم قرصاشو گرفتم و رفتم تو اتاقش .طبق معمول بدون در زدن.داشت تلفنی با ریحانه حرف می‌زد. یهو مثل جن زده ها نگام کرد. _تو خواب نداری پسره ی زن زلیل _از کجا میدونی ریحانه خانومه؟ _همین الآن لو دادی .برو قرصاتو بخور . _خا .شب بخیر . دوباره به پهلو خوابید و گوشیش رو گزاشت رو بالش .اومدم بیرون‌. چقدر خوشحال بودم از اینکه ایلیا خیلی خوشحال بود.رفتم تو اتاقم حالا دیگه میتونستم سرمو آروم رو بالش بزارم‌.‌ خیلی خسته بودم و خوابم برد . با صدای الارام موبایلم بیدار شدم .ساعت ۶ و نیم بود. لباسمو با یه مانتو سبز بلند و یه شلوار سفید لوله ای پوشیدم. روسری ساتنم رو سر کردم‌. لبنانی بستم.رفتم پایین .سوسیس داشتیم تو یخچال.سوسیس هارو آماده کردم .چند تا گوجه و خیار هم کنارش گزاشتم.چایی ریختم و روی میز چیدم.رفتم تا ایلیا رو بیدار کنم .درو باز کردم.بازم داشت با تلفن صحبت میکرد‌ _ریحانه ست ایلیا؟ _اع صبح بخیر اره. _این چه سرو ریختیه‌؟ _مثل اینکه خواب بودم . _ریحانه یدقه آنلاین شو . سریع از ایلیا یواشکی عکس گرفتم و ارسال کردم براش . صوت فرستاده بود‌.پخشش کردم _وای آقا ایلیا این چه سرو ریختیه!‌؟ _وای ترانه تو عکس گرفتی ازم ؟ _اهوم. _اعه چرا _حوصله جنگ با تورو ندارم‌ بیا پایین سوسیس داریم _آخ جون الان . رفتم پایین برا خودم چایی ریختم. تا بیاد ۵ دقیقه ایی گذشت . _اوووم چقدر خوشمزه‌ نشست رو میز .مثل نخورده ها شروع کرد به خوردن ......
خداروشکرررر که دین اسلام باعث شد کریسمس رو با یا مقبل القلوب برگزار کنن😂💔 آخه برانداز انقدر بی سواد😐
هدایت شده از ♡دخترونه خاص♡
❤️🍃
برای سالگرد شهید حاج قاسم سلیمانی کلیپ ها فقط درمورد حاج قاسم میباشد