شیطانواسهافرادیکهبچهمذهبیهستن بیشتردامپهنمیکنه،چوناونخودشهم یهبچهمذهبیبودکهعاقبتشبهشرشد...
#استاد_پناهیان♥️
♡غریب طوس ♡:
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🇮🇷🇮🇷
🇮🇷
💔بسم رب الشهدا وصدیقین💔
پارت ۴۷
_اره.....
به سارینا بگید بیاد به فاطمه خانم کمک کنه....
_چشم
چند دقیقه بعد سارینا اومد...
من هم از اتاق رفتم بيرون...
درم یه آغوش برادرانه میخواست....
از در ورودی هم رفتم بیرون....
چادرمو جمع کردم...
یه تاکسی گرفتم و رفتم سمت خونه....
به آسمون نگاه کردم و آروم گریه کردم...
جلوی خونمون نگه داشت... به راننده گفتم بمونه تا بیام
رفتم داخل...
کلید داشتم
رفتم تو اتاق علیاکبر...
وقت نداشتم
چمدونمو گرفتم چادر آغشته به خون رو گزاشتم توش....
چنتا روسری گرفتم و لباس.
چفیه و تسبیح علیاکبر هم گرفتم. وصیتش هم گرفتم
بستمش.
رفتم طرف در چشمم به قاب عکس خانوادگیمون....
_💔کاش که بغلت میکردم عمر من....
تو رفتی و من هنوز تموم نشدم...
چرا؟
تموم کن.....
یه کاری کن برام...
نزار ذره ذره تموم بشم...
نمیخوام اول غمتو ببینم بعد....
من عمرم به عمرت بند بود...
دعا کن برام .....
هانا رو هیچوقت نمیبخشم...
اون هم عزیز من بود......
ولی عمر منو ازم گرفت....
آغوش تو پناهمه فدات شم....
ولی ...کو؟....
نیست💔
چرا من انقدر باید زجر بکشم و بی کسی؟
منی که تو تموم زندگیش بودی...!
چند بار تصمیم گرفتم فراموشت کنم....
ولی فراموش شدنی نیستی!
هرجا رو میبینم تویی....
تو ماشین تو آشپز خونه تو حیاط....
دنبال بازیهامون....
کاش که یه بار باهام تندی میکردی
یه بار میزدی تو گوشم....
کاش💔...
خدا حافظ تموم زندگیم....
چمدونو گرفتم و در باز کردم
رفتم پایین
سوار تاکسی شدم و آدرس فرودگاه رو بهش دادم...
فکر کردم که بی خبر برم بهتره...
الان هیچکس حواسش به من نبود...
این خانواده تو یهماه چقدر زجر کشیدن!
باید با یه نفر قبل رفتم حرف بزنم.
_آقا برید اوین لطفا
_زندان؟
_بله
_چشم خانم.
باید با کسی که موجب این بلا شد حرف میزدم....
باید دلیلشو میفهیدم
هنذفریمو گزاشتم تو گوشم و روضه علیاکبر(ع)رو گوش دادم.....
چشمامو بستم اصلا نفهمیدم چیشد که انگار چیزی نمیشنیدم...
چشمام تار میدید انگار....
یهچند روزی شده بود چشمام درد میکرد...
سدنا میگفت چشات از اشکات خسته شده💔
ولی اگهگریه نکنم بریزم تو خودم دق میکنم....
یه صداهایی شنیدم
هنذفری رو در آوردم
_خانم رسیدیم خوبین؟
_تشکر چقدر بدم خدمتتون؟
_قابل نداره ۱۰ تومن
پولشو بهش دادم
پیاده شدم و رفتم تو زندان
درخواست ملاقات کردم
_سلام
_سلام برای ملاقات اومدم
_اسمشون
_خانم هانا بابایی
_مظنون به قتل!
_بله برادرم رو کشته
_ایشون چون قبلا جز داعش بودند تو زندان اطلاعاتی هستند
_میشه هماهنگ کنید ببینمش؟
_نسبتتون!؟
با خانم هانا بابایی و مقتول
_شهید!
_بله شهید.
تو چشمام اشک جمع شد
_خواهر خانم بابایی هستم
خواهر شهید موسوی هم هستم
من خودم حضور داشتم
آرام بابایی هستم
_آها بفرمایید بشنید
_هماهنگ میکنید
_بله حتما
نشستم رو صندلی
چنتا تلفن زد ...
_بفرمایید همراه ما بیاید
همراهشون رفتم.
تو یه ماشین سیاه نشستم.
خودشون هم اومده بودند.
اصلا نفهمیدم کجا رفتیم.
خیلی فضای گُنگی بود....
حدود۲۰ دقیقه طول کشید...
پیاده شدم...
راهنماییم کردن رفتیم تو یه ساختمون
از پله ها بالا رفتم.
اصلا نمیفهمیدم دارن کجا میبرن منو
بلاخره این مارپیچ تموم شد و رفتم تو یه اتاق و نشستم.
سرمو گزاشتم رو میز...
چشمامو بستم....
صدای باز و بسته شدن در و شنیدم.
سرمو برگردوندم.
هانا بود!.......😭
از رو صندلی بلند شدم
انگار خشکش زده بود....
دستاش رو بسته بودن.
رفت سمت دیوار و کنج دیوار نشست
وقتش بود که حرفامو بزنم
_چیه؟
روت نمیشه تو چشمام نگاه کنی؟
چی میخواستی از من لامصب؟
صدامو بردم بالا
_چی میخوای از منو خونوادم؟
چیکار به علیاکبر داشتی روانی؟
اون تموم دنیای من بود!....
تو داداش ۲۱ ساله منو گرفتی ازم!
حلالتنکردم هانا....
تو از پشت زدیم لامصب ....
دهنتو باز کن ....
حرف بزن....
چطور بلد بودی چاقو بزاری زیر گلوی داداش بیچاره من؟
بگو باهام چیکار داشتی تو؟
خیلی پستی هانا....
فقط به یه جا میخ شده بود و گریه میکرد
_غلط کردم!
_معلومه غلط کردی دِلامصب
من تموم داراییمو میدادم که علیاکبر و ازمنگیری!
تو دیوانه ایی!...تو ازم گرفتیش...
کاش که بمیری!
کاش که دیگه نبینمت!
تو بغلم جون داد میفهمی دیوانه!....؟
دلم لک زده برای شونه کردن موهاش....
میخوامش!
بده بهم!
کو!؟
چرا بهمنمیدی پسسسسسسس؟
خیلی پس فطرتی!
حتی از مامانتم بد تری حروم زاده داعش!
سر چند نفر و بریدی؟
جواب بده بی حیاااااااااااا
زندگیمونو خراب کردی پس فطرت!...
چرا سکته نمیکنی !
آخه تو مسلمون زاده هستی یا نه؟
ایرانی هستی یا نه؟
ولی هیچکدوم نیستی
گمشو نبینمت💔
حرف بزن بگو چیکا
ر با علیاکبرم داشتی.
_می...خواستم ازت....ا...نتقام بگیرم
_چه انتقامی؟
مگه من چیکارت کرده بودم لامصب؟
_فکر میکردم تو مادرم و کشتی
_چیت کم بود هانا؟
مگه عمر من با تو چیکار داشت که گروگان گرفتیش؟
زانو زدم رو زمین....
_حق داری خواهر
_من خواهرت نیستم اینو بدون!
تمامحرفامو با گریه میزدم
_توباعث شدی عمورسول من با دستای خودش بچشو گزاشت تو قبر!
الهی بمیری از دستت..راهت بشم
_منو ببخش آرام
_نمیبخشم!
تو عمرموازم گرفتی فکر میکنم بهتره به فکر آخرتت باشی!
چرا خودمو نزدی؟ چرااااااااااااااااااااا
دِ حرف بزن!
_میخواستم تورو بزنم...
ولی نمیدونم چیشد که یهو تصمیم گرفتم اونو بزنم...
من....من....حسودیم میشد بهت
_الان خیالت راحت شد؟
نگاه کن!
این وضع منه!
داداشم رفته..!
اونایی که دوسشون دارم دارن جلو چشام ذره ذره آب میشن!
اومدم فقط جواب سوالامو ازت بگیرم!
برو که دیگه نمیخوام ببینمت!
از رو زمینبلند شدم...
رفتم سمت در
_آرام نرو...!!!!
شوهرم کتکم میزد....
اونموقع ها مامان بهم گفت.....
گفت تو زندگی خوبی داری!
بهت حسودیم شد
میخواستم بکشونمت آمریکا ولی نشد!
_میدونی آخرین باری که زنگ زدی با علیاکبرم بودیم بیرون؟
کاش که بدنیا نمیومدی!کاش....کاش....
_وقتی که بهم گفتی داری میری کربلا اطلاعاتت رو در آوردم.
فکر کردم که عزیزتو اگه گروگان بگیرم میتونم ازت انتقام بگیرم....
منو ببخش
_نمیبخشم!
کاش که بمیری....💔
در و برام باز کردن...
داشتن هانا رو میبردن که جیغ و داد میکشید...
_ارااااااممممممم
منو دارن مییییبرنننننن
نزار برممممممم
خدااااااااااااااااااااااا
غلط کردم ارامممممم
نمیتونستم تحمل کنم..بردنش...
یه آقایی اومد پیشم
_واقعا متاسفم.
بچه ها میرسونن....
_تشکر خودم میرم
_اصلا هیچ تعارفی در کار نیست.
منتظر موندم .بردنم تو یه ماشين سیاه
نشستم عقب....
سرمو به شیشه تکیه دادم و خوابیدم.....
با صدای راننده بیدار شدم
_خانمبابایی
.....
_چشم الآن تشکر.
پیاده شدم .
راننده هم پیاده شد و چمدون رو پشت سرم آورد.
تا هواپیما راهنماییم کرد...
چمدون و گرفتم و رفتم ...
از پله ها داشتم بالا میرفتم. یهو پام لیز خورد
_اع خانم مواظب باش دیگه...
به جای اینکه هواست به اون نیم متر پارچه باشه به خودت باشه که مردم و داغون نکنی
یه لحظه خیلی قشنگ دلم شکست.....💔🙂
آخه داشتیم میرفتیم کربلا هم یه نفر بهم تیکهانداخته بود..ولی الان کسی نیست جوابش رو بده...علیاکبر من نبود!😭
هیچی نگفتم...
چمدونو گرفتم و رفتم تو...
روی صندلیم نشستم.
به بیرون نگاه کردم....هنذفری گزاشتم تو گوشم...سعی کردم هیچی به یاد نیارم....
اما نمیشد...
کلی تو ذهنم آدم بودن....فرشته هم بودن!
هانا،بابا رسول،خاله، سدنا،محمد حسین،علیاکبر! ،مجتبی،فاطمه....بهار!
ای خداااااا
هواپیما داشت حرکت میکرد...
اما ...
دیگه کسی نبود تا دستشو بزاره رو دستم و بگه نترس من هستم!
چشمامو بستم....!
ترسم داشت میریخت!
چون پشتم کسی نبود که نگهم داره و از این لوسی در بیام.....
یه خانمی کنارم نشست....
توجهی نکردم و به آهنگم گوش دادم....
آروم اشک ریختم....
دیگه طاقت چیزی و نداشتم.....
کاش که منم بمیرم.....
کاش!
همه میگن من صبورم!
ولی ....
همه کوه و میبینن نمیدونن از تو شکسته!
من صبور نیستم!
نمیتونم باشم....
هدایت شده از کانال حسین دارابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موندنی ترین رفیق من امام حسین...
خودم قربونت برم اینجا یا کربلا
شبیه بابات شدی همبازی بچه ها
با تو قشنگه زندگی دوست همیشگی
دوسِت دارم قد همون ده تای بچگیم
باصدای عبدالرضا هلالی ومحمداسداللهی
#ولادت_امام_حسین مبارکباد
#اعیاد_شعبانیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فقط حسین(ع)آی دنیا😍😍😍😍
میلاد شاه شاهان مبارک💜💜
امام حسین اومده.....🎉🎉🎉🎉🎉
ارباب اومده....🎉🎉🎉🎉🎉
دلدار اومده.....🎉🎉🎉🎉
زهرا جان مبارکه....🎊🎊🎊🎊
لی لی لی لی لی لی لی لی لی لی 🎊🎊🎊🎊🎊🎊🎉🎉🎉🎉🎉🎈🎈🎈🎈🎉🎉🎉🎉
enc_16770594812009638487888.mp3
4.22M
داره بوی کربلا میپیچه تو عالمین♥️
حسن عطایی . ولادت امام حسین (ع)
#شعبان
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
a84a40e9-1db8-4e0a-b15a-583e8bdd2879.mp3
7.51M
عیدکم مبࢪوک✨
وهوالکریم به قلم دوات
به دلم هوات🌿
#شعبان
#ماه_شعبان
#حسین_جانم
🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
#عزیزم_حسین
ای عشق و مودت من یاحسین علیهالسلام
ای تمام اعتقاد من یاحسین علیهالسلام
______________
ولادت سومین پرچمدار قله امامت و دیانت، آقا اباعبدالله الحسین علیهالسلام و روز پاسدار مبارک باد.
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این ذکر جهانی شده الحمدلله 🤲😍❤️
نماهنگ ذکر جهانی
🎙گروه سرود نجم الثاقب
تهیه شده در ماوا
الهی هر کی به عشقِ
امام حسین پخش کرد،
سال تحویل کربلا باشه 😍💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گل آرایی ضریح زیبای ابا عبدلله علیه السلام 😍😍😍:)
#عیدتون_مبارک 🤩🎉
🌻
📲 #استوری (سری 7)
🌺 #میلاد_امام_حسین(ع)