🌹 #داستان_کوتاه
🔴 فریاد رَس..
✍ یکی از طلّاب مازندران نقل میکرد: بعد از تعطیلات درسی حوزه عازم گرگان شدیم. در گرگان بعد از پیاده شدن، زن و بچه و وسایل همراه را به پیاده رو بردم و به انتظار ماشین بودیم که ما را به روستا برساند. در همین هنگام ماشینی جلوی ما توقف نموده و یکی از سرنشینان ماشین به طرف ما اسلحه گرفت!
من که از همه جا مایوس بودم از روی خلوص نیت و توجه کامل فریاد زدم "یا امام زمان". سپس ماشین بدون تیراندازی رفت؛ بعد از چند دقیقه انتظار دیدم ماشین گشت پلیس آمد، جلوی ما توقف نمود و صدا زد: "حاج آقا بفرمایید سوار شوید". همه سوار شدیم و ماشین حرکت کرد. سپس به من گفتند:
"ما در فلان مسیر بودیم، یک وقت دیدیم آقا سیّدی جلوی ما را گرفت و فرمود: بروید در فلان خیابان، طلبه ای با زن و بچه منتظر ماشین است و ما طبق گفته آن سیّد آمدیم.
حالا هرکجا میخواهید بروید بفرمایید تا ما شما را برسانیم". من هم جریان را گفتم که متوسل به امام زمان شدم و فهمیدیم آن حضرت سفارش ما را کرده اند...
📚 شیفتگان حضرت مهدی ج۲ ص۷۹
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🌖#جهانِ_پس_ازمرگ
eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843
🔹#داستان_کوتاه
✍ دعوا شده بود، آقا امیرالمؤمنین علیه السلام رسید.
گفت: آقای قصاب ولش کن بزار بره.
گفت: به تو ربطی نداره. گفت: ولش ڪن بزار بره دوباره گفت : به تو ربطی نداره. دستشو برد بالا، محکم گذاشت تو صورت علی(ع) آقا سرشو انداخت پایین رفت.
مردم ریختن گفتن فهمیدی کیو زدی؟! گفت: نه فضولی میڪرد زدمش گفتن: زدی تو گوش علی خلیفه مسلمین. ساتورو برداشت دستشو قطع کرد، گفت: دستی که بخوره تو صورت علی(ع) دیگه مال من نیست.
دستی که بخوره تو صورت امام زمان هم نباشه بهتره دیگه؟!
🌺 امام زمان (عج) فرمود: هر موقع گناه
میکنی یه سیلی تو صورت من میزنی...
📚 بحارالانوار ج۴۱ ص۲۰۳
〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🌖#جهانِ_پس_ازمرگ
eitaa.com/joinchat/787349625C44347bd843