#یابن_الشبیب_گریه_فقط_بر_حسین_کن
داشتم ظرف میشستم و با دختر 12سالهم بحث علمی میکردیم درباره قضا قدر و تحقیق دین و...
مسیحیانی که تحقیق میکنند و شیعه میشوند و...
یهو وسط بحث گفت:
مامان خواهشا هر شب گریه کن!
اونم زیاد...
جاخوردم...
- یعنی چه؟
مگه دیدی؟
گفت: آره مامان،
هروقت برا امام حسین گریه میکنی،
بعدش خیلی شادی!
هرشب زیاد گریه کن!
بعد گفت:
مامان!
میترسم که این چیزهای معنوی که دارم، مثلا علاقه به امام حسین و... رو از دست بدم...
گفتم:
"فَفِرّوا الی الحسین"
داشت فکر میکرد یعنی چی؟
گفت:
"ف"میشه، پس..
فِرّوا ینی.؟
گفتم: ف، ر، ر،
گفت: فرار؟
گفتم: آره
گفت: ینی، فرار کنم سمت امام حسین؟
گفتم: آره
مکثی کرد....
انگار یه شیرینی لطیف گذاشته توی دهانشو داره کم کم آب میشه..
چشمانش رو کمی بست،
بعد گفت:
چه قشنگ.....!
و دوباره چند دقیقه بعدش
با چشمانی مهربان که معلومه چیزی رو حس کرده
گفت:
خیلی قشنگ بود...
انگار چشید
یعنی چی
فرار به سمت امام حسین.....
#اسماعیلی(سما)
@DrME90