نمونه نوشته🌼 یکی از اربابرجوعان دادگاه با ابراز قدردانی از قاضی محترم و پرسنل پرتلاش دادگاه، نمونهای زیبا از احترام متقابل و ارج نهادن به زحمات دستگاه قضایی را به نمایش گذاشت. این گونه قدردانیها نه تنها نشاندهنده اعتماد به عدالت و قانون است، بلکه روحیه خدمترسانی را در مجموعه قضایی تقویت میکند. حمایت از این نوع رفتارهای ارزشمند و اخلاقی وظیفه همه ماست. از همگان دعوت میکنیم با نگاهی مثبت، قدردان تلاشهای صادقانه قوه قضاییه باشند."
http://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol
گواهینامه موتور بانوان
1. پیشزمینه شکایت و موضوع اصلی:
شکایت از نیروی انتظامی بابت عدم صدور گواهینامه موتورسیکلت برای بانوان.
نیروی انتظامی استدلال کرده که ماده 20 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی و همچنین آییننامه اجرایی مربوطه، شرایط خاصی را برای صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت تعیین کرده که شامل بانوان نمیشود.
2. استناد به قوانین و استدلال دادگاه:
دادگاه به ماده 20 قانون رسیدگی به تخلفات رانندگی و مقررات اجرایی آن استناد کرده است.
در این ماده هیچ ممنوعیت صریحی برای صدور گواهینامه موتورسیکلت برای بانوان وجود ندارد. این نشان میدهد که محدودیت ذکر شده قانونی نیست، بلکه تفسیری است که نیروی انتظامی از قانون ارائه داده است.
3. رأی صادره:
دادگاه به این نتیجه رسیده است که نیروی انتظامی نمیتواند از صدور گواهینامه برای بانوان امتناع کند، زیرا مبنای قانونی مشخصی برای این ممنوعیت وجود ندارد.
رأی به الزام نیروی انتظامی برای صدور گواهینامه رانندگی موتورسیکلت برای بانوان صادر شده است
4. تحلیل حقوقی:
این رأی بر اصل برابری حقوق شهروندان استوار است. مطابق اصول حقوقی، در صورت نبود تصریح قانونی، نمیتوان حقوق شهروندی را محدود کرد.
5. جنبه فقهی:
در فقه اسلامی، استفاده از ابزارها و وسایل نقلیه برای زنان منعی ندارد، مگر آنکه مستند شرعی صریحی وجود داشته باشد.
نتیجهگیری:
این رأی نشاندهنده حرکت نظام قضایی ایران به سوی عدالت جنسیتی و حمایت از حقوق برابر است. اجرای چنین آرایی میتواند در کاهش تبعیضها و تقویت اعتماد عمومی به دستگاه قضا مؤثر باشد.
«دکتر اکبری »
http://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol
چکیده:
رای صادره در دعوی خلع ید و قلع و قمع اعیانی، پس از قطعی شدن در مرحله تجدیدنظر، قابل فرجام خواهی نیست.
مستندات:
بند الف ماده 368 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب (در امور مدنی)-
شماره دادنامه قطعی :
9109983410200146
تاریخ دادنامه قطعی :
1394/02/19
خلاصه جریان پرونده
شعبه دوم دادگاه عمومی کرمان در خصوص دادخواست کانون نونهالان صنعتی با وکالت آقای الف. کرم نژاد به طرفیت استانداری کرمان و مهدکودک کرمانیان به خواسته 1- قلع و قمع 2- خلع ید ، پس از رسیدگی طی دادنامه 00200115 مورخ92/2/25 با استدلالیکه نمود حکم به بطلان دعوی صادر واعلام نموده و شعبه 5 دادگاه تجدید نظر استان کرمان نیز بموجب دادنامه 001021 مورخ 92/9/16 با رد تجدید نظر خواهی ، دادنامه بدوی را نتیجتاً تائید نموده است وکیل خواهان دادخواست فرجامی تقدیم که پس از طی تشریفات قانونی پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است، دادخواست فرجامی و پاسخ فرجامخوانده در صورت لزوم قرائت خواهد شد. بتاریخ بالا هیات شعبه تشکیل پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره انجام چنین رأی میدهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
موضوع خواسته خلع ید و قلع و قمع اعیانی می باشد و ارتباطی به وقفی بودن عرصه ملک ندارد لذا نظر باینکه خارج از موارد مصرحه بند الف ماده 368 آئین دادرسی مدنی است بنابراین دادنامه فرجام خواسته قابلیت رسیدگی فرجامی نداشته و دیوانعالی کشور مواجه با تکلیفی نبوده و با رد فرجام خواهی پرونده اعاده میشود.
شعبه18دیوان عالی کشور - مستشار و عضو معاون
علی شمس - سعید عمرانی/پژوهشگاه قوه قضائیهhttp://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol
✅ نظریهمشورتی ادارهکلحقوقی قوهقضائیه شماره ۷/۹۸/۱۱۸۳
👌 استعلام:
در دعاوی که خواهانها مدعی بیاعتباري معاملات قراردادها یا اسناد میباشند، از عباراتی مانند «ابطال»، «بطلان» یا «تایید» و «تنفیذ» استفاده مینمایند. خواهشمند است نظر آن ادارهکل درخصوص تفاوت ماهیتی و تاثیر به کار بردن هر یک از عبارات مذکور را اعلام فرمائید.
✍ پاسخ:
اولاً، عبارات «دعوایابطال» و «دعوایاعلامبطلان» در ادبیات حقوقی هر دو استعمال شده است و به نظر میرسد تعبیر دوم درخصوص مواردی که عقد از ابتدا شرایط صحت را نداشته و از دادگاه درخواست میشود تا با احراز این امر باطل بودن عقد را اعلام نماید، دقیقتر است.
ثانیاً، با توجه به اینکه یکی از ارکان دعوی، خلاف اصل بودن ادعای مدعی است و مطابق ماده ۲۲۳ قانونمدنی، اصل بر صحت قراردادها است و تنفیذ صرفاً ناظر به معاملات فضولی و اکراهی است، لذا تنفیذ یا تأیید اسناد عادي تحت عنوان بیعنامه، صلحنامه یا هبهنامه، دعوی محسوب نشده و قابل استماع نیست. لکن چنانچه منظور خواهان، اثبات وقوع معامله و اثبات مالکیت باشد، در این صورت با عنایت به رأيوحدترویه شماره ۵۶۹ مورخ ۱۳۷۰/۱۰/۱۰ هیأتعمومی دیوان عالی کشور، چنین خواستهای (تنفیذ مبایعهنامه عادی) نسبت به املاك ثبت نشده قابل استماع است و بالعکس درمورد املاك ثبت شده، این خواسته مغایر با مقررات مواد ۲۲, ۴۲ و ۴۸ قانون ثبت اسناد و املاك مصوب ۱۳۱۰ با اصلاحات و الحاقات بعدی بوده و قابلاستماع نیست؛ مگر مواردی که به موجب قانون تجویز گردیده است؛ مانند دعوای تأیید تاریخ تنظیم اسناد عادي موضوع تبصره ذیل ماده ۶ قانون اراضی شهري مصوب ۱۳۶۰.http://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol
🌼🌼🌼 تفاسخ (اقاله)
❖ عقود لازم: اصولاً قابل اقاله هستند، اما نه لزوماً. اقاله به معنای توافق طرفین در انحلال عقد لازم است.
❖ عقود جایز: اقاله در این عقود نیز ممکن است، اما نیازی به آن نیست؛ چرا که هر یک از طرفین میتوانند در هر زمان بهصورت یکجانبه عقد را فسخ کنند و نیازی به توافق طرفین وجود ندارد
🌼 موارد عدم امکان اقاله:
❖ سه مورد از عقود لازم قابل اقاله نیستند:
1. نکاح
2. وقف
3. ضمان نقل ذمه-
🌼 علت عدم امکان اقاله نکاح:
❖ اسباب انحلال نکاح بهطور مشخص در قانون تعریف شده است و شامل طلاق، لعان و فوت میباشد. به همین دلیل، امکان اقاله نکاح وجود ندارد.
🌼 علت عدم امکان اقاله وقف:
❖ اقاله با فلسفه و هدف اصلی وقف ناسازگار است. وقف به معنای اخراج مال از ملکیت مالک بهطور دائمی و در جهت خیرخواهی و نیکوکاری است.
❖ وقف بهعنوان حبس عین برای همیشه تعریف میشود و هدف آن انتقال مال به نفع دیگران است. همین فلسفه علت بطلان وقف بر نفس نیز میباشد.
🌼 علت عدم امکان اقاله ضمان نقل ذمه:
❖ با انعقاد ضمان نقل، مضمونعنه (مدیون اولیه) بری میشود و تعهد به ضامن منتقل میگردد. مضمونعنه به شخص ثالثی تبدیل میشود که دیگر در رابطه حقوقی میان ضامن و داین نقشی ندارد.
❖ اقاله ضمان نقل خلاف اصل نسبی بودن قراردادها است، زیرا نمیتوان شخص ثالثی (مضمونعنه) را دوباره بهعنوان مدیون معرفی کرد.
❖ در مقابل، در ضمان ضم ذمه امکان اقاله وجود دارد، زیرا مدیون اصلی همچنان بری نشده و تعهد او در کنار ضامن باقی است. با اقاله ضمان، مدیون اصلی همچنان در برابر داین مسئولیت خواهد داشتhttp://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol
### داستان کوتاه از زبان یک قاضی خانواده🌼🌼
من، قاضی خانواده، هر روز با داستانهای مختلفی روبهرو میشوم. اما یکی از پروندهها به یادم مانده است که هنوز هم در ذهنم زنده است.
در یکی از روزهای سرد زمستان، زنی به نام سارا به دادگاه آمد. او با چشمان اشکآلود و صدایی لرزان از من خواست که به او کمک کنم. سارا و همسرش، امیر، پس از سالها زندگی مشترک به جدایی فکر میکردند. او نمیخواست این تصمیم را بگیرد، اما احساس میکرد دیگر نمیتواند در این رابطه ادامه دهد.
سارا در جلسه اول، از من خواست که به زندگیاش گوش دهم. او گفت: "ما روزگاری عاشق هم بودیم، اما حالا همه چیز تغییر کرده است. امیر بیشتر در کارش غرق شده و هیچ توجهی به من و فرزندمان ندارد."
سپس امیر وارد شد. او مردی بود با چهرهای خسته و نگران. وقتی نوبت او شد، گفت: "من فقط میخواهم برای خانوادهام بهتر کار کنم. اما نمیدانم چرا سارا اینقدر ناراحت است."
در آن جلسه، من سعی کردم هر دو طرف را درک کنم. به آنها گفتم: "ازدواج یک سفر است. گاهی در این سفر، مشکلاتی پیش میآید که نیاز به توجه و تلاش دارد."
با گذشت زمان و جلسات متعدد، من به آنها پیشنهاد دادم که مشاوره خانواده بگیرند. در این جلسات، هر دو توانستند احساسات خود را بیان کنند و بفهمند که مشکلاتشان ناشی از عدم ارتباط و درک متقابل است.
پس از چند ماه، سارا و امیر دوباره به دادگاه آمدند. این بار چهرههای شادابتری داشتند. سارا گفت: "ما یاد گرفتیم که چطور با هم صحبت کنیم و مشکلاتمان را حل کنیم." و امیر ادامه داد: "حالا میدانم که کار کردن برای خانوادهام به معنای نادیده گرفتن آنها نیست."
من از دیدن تغییر آنها خوشحال شدم. گاهی اوقات، فقط نیاز است که کسی به ما گوش دهد و راهی برای برقراری ارتباط پیدا کنیم. این روزها، من همیشه به یاد این پرونده میافتم و میدانم که عشق و ارتباط میتواند هر مشکلی را حل کند.
این داستان یادآوری است که در زندگی هرکسی، امید و امکان تغییر وجود دارد، حتی در تاریکترین لحظات.🌼http://eitaa.com/Dr_P_Akbari_kashkol