CQACAgQAAxkBAAE_p0dhPIhnYEVu01Oz_NpyvrBxbaBtUQACwQYAAscIoVB_xGnjJow2JCAE.mp3
5.42M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 3
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p0hhPIhngAQ7msZxOyscdiBdTO0NTgACNgUAAj97uFA5vEMrBr_ZYCAE.mp3
5.42M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 4
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p0lhPIhnP054hCeW24v7F_79T58pYgACNwUAAj97uFA2gV-fPtfgxSAE.mp3
5.43M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 5
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p0phPIhneDhx3FtjoOEW9woalp4r5gACMwQAAj-j4VAmHG7ecW9_ZyAE.mp3
5.43M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 6
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p0thPIhnX_ydShYC5mxZgxtidmR7xQACNAQAAj-j4VDjGUQelM8OkCAE.mp3
5.42M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 7
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p0xhPIhn805hlRUv0kDRBXScraCnLwACNQQAAj-j4VBCFVQIZtODfSAE.mp3
4.19M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 8
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p05hPIhnQP0RLD_j7eVdLy_EFtTggwACUwMAApGRAVG4hRV7D9XY9iAE.mp3
5.41M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 10
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p01hPIhn7MIRgow8fekbylBAevnajgACUgMAApGRAVH9FgeKUAQK4iAE.mp3
1.25M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره 9
@Dr_anoosheh
CQACAgQAAxkBAAE_p09hPIhnkHKKx3nWi6Cqqs6OHLLbTQACVAMAApGRAVEkvm6kDaEC1CAE.mp3
4.8M
برنامه ریزی ضمیر ناخداگاه شماره11
@Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا گاهی وقتا؛
یه آدمایی رو از زندگیمون حذف میکنه!
چون حرفایی رو میشنوه و کارایی رو میبینه
که ما نمیشنویم و نمی بینیم!
به حکمتش اعتماد کن...
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
@Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلم برای کودکی ام تنگ شده
برای روز هایی که باور ساده ای داشتم
همه ادم ها را دوست داشتم
مرگ مادر کوزت را باور میکردم...
و از زن تناردیه کینه به دل میگرفتم
مادرم که میرفت به این فکر بودم
که مثل مادر هاچ گم نشود
دلم میخواست
ممل را پیدا کنم
از نجاری ها که میگذشتم گوشه
چشمی به دنبال وروجک میگشتم
تمام حسرتم از دنیا نوشتن با خودکار بود
دلم برای خدا تنگ شده
خدایی که شب ها بوسه بارانش میکردم
دلم برای کودکی ام تنگ شده...
دلم برای کودکیم تنگ شده ...
شاید یک روز در کوچه بازار فریب دست من ول شد و او رفت...
دلم برای کودکی هایم تنگ است ...
برای آن روزها که دنیای کوچکم آنقدر وسعت داشت که تمام عروسکهایم در آن جا می شدند .
برای آن روزها که بزرگترین دغدغه ام پوشیدن کفش های مادر بود و چند قدمی راه رفتن با آنها .
برای آن روزها که پدر قوی ترین مرد زندگی ام بود و از او بزرگتر و قدرتمندتر در مخیله ام نمی گنجید .
🖌#کانال_دڪتر_انوشه
@Dr_anoosheh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معتادان مجازی😐🤪
نکات ارزشمند #دکتر_شکوری🌹
(پارت 1)
@Dr_anoosheh